message-1722848834-92.mp3
2.92M
◻ نماهنگ احساسی بدون عشق حسین
بدون عشق حسین عشق به من نمیاد
وقتی نفس میکشم میشنوم اینو زیاد
صدای قلب منه امام حسینو میخواهد
امام حسین دلتنگا
حتی اثر داری به سنگا
تو دل دنیای دو رنگا
درست میای سر بزنگاه
خیلی عزیزی اباعبدالله ...
🎙 کربلایی سید علی مومنی
📎 #مناجات
📎 #اربعین
📎 #ملت_امام_حسین
@kodak_novjavan1399
14.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 کدوم رو انتخاب میکنی؟!
👈یزیدی
👈حسینی
👈تماشاچی
@kodak_novjavan1399
خدایا
بگیـࢪ از مـن!
آنچھ ڪھ #شـھادت ࢪا
مےگیـࢪد از مݩ
این ࢪوزها عجیب دݪـم
بھ سـیم خاࢪداࢪهاۍ دنیا گیࢪ ڪࢪدھ اسـټ...💔
#شهید_محسن_حججی
@kodak_novjavan1399
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌آیا منم با این همه گناه، میتونم یار امام باشم؟
•تو نگو ما را بدان شه بار نیست
•با کریمان کارها دشوار نیست
#استادعالی
@kodak_novjavan1399
🔷 چرا خداوند انسان ها را امتحان می کند ؟
#حجت_الاسلام_قرائتی
@kodak_novjavan1399
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 «نحوهی قانع کردن دختر برای بازی نکردن با پسران»
🔸 استاد تراشیون
@kodak_novjavan1399
alef_bacheh.mp3
10.75M
#کتاب_صوتی ؛ الف بچه 😍
#قسمت اول : مثل گوسفندم اگه ... 🐑🐏
کاری از مرکز تخصصی نماز
#داستان_نماز
#الف_بچه
@kodak_novjavan1399
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جنگ روانی سردار حاجی زاده به روایت😁
#جنگ_روانی
@kodak_novjavan1399
#رمان
#قسمت_ششم
#از_سیم_خاردار_نفست_عبور_کن
حرفش را در ذهنم تکرار کردم. منظورش چه بود آدمهارا از حقیقت زندگی دور می کند.
ای بابا این دختر چرا حرف زدنش هم بابقیه فرق دارد. خیلی دلم می خواست بیشتر با او هم کلام شوم.
هفته ی بعد روزی که تاریخ تحلیلی داشتیم. همان درسی که راحیل جزوه از سارا گرفته بود. راحیل باز غیبت داشت.
از سارا دلیلش راپرسیدم گفت:
–نمی دونم هفته ی پیش هم نیومده بود.
باخودم فکر کردم برای این که بیشتر نزدیکش شوم فردا جزوهام رابرایش می آورم تا از آن خط وخطوطهای منحنی برایم بکشد.
فردا زودترسر کلاس حاضرشدم و منتظر نشستم، بچه ها تک تک وارد کلاس می شدند.
پس چرا نیامد؟
بعد از کمی صبوری بالاخره امد. نمی دانم چرا همین که وارد شد، نتوانستم نگاهم را ازصورتش بردارم. به نظرم حجابش یک جور زیبایی خاصی داشت. سرش پایین بود، تا رسید به ردیف جلوی من، بلند شدم و با لبخندگفتم:
–سلام خانم رحمانی.
سرش را بلند نکرد جوابم را داد، حتی یک لبخندناقابل هم نزد.
وارفتم، یه روی خوش به ما نشان می دادی به کجای دنیابرمی خورد.
کم نیاوردم، جزوه ام را از کیفم درآوردم و مقابلش گرفتم و گفتم:
–خانم رحمانی این جزوه دیروزه، نیومده بودید، گفتم براتون بیارم.
باتردید نگاهم کردو گفت:
–چرا زحمت کشیدید از بچه ها می گرفتم،
لبخندی نشاندم روی لبهایم و گفتم:
–زحمتی نبود،خواستم جزوه من باشه دستتون که زیر مطالب مهم رو هم بی زحمت برام خط بکشید.
جزوه را گرفت و گفت:
–ممنون، فردا براتون میارم.
ــ اصلا عجله ایی نیست.
سرجایش نشست.
حداقل یک لبخند میزدی، دلم خوش باشد که خود شیرینی ام را تایید کردی.
تا حالا هیچ وقت برای کس دیگری جزوه نیاورده بودم.
سر جایم که نشستم دیدم سارا از آن سر کلاس به ما زل زده، جلو که آمد زیر لبی گفت:
–به به می بینم که جزوه ردو بدل می کنی، با خونسردی گفتم:
–اشکالی داره؟
–نه، فقط، نه به اون دفعه که شاکی شدی جزوه ات رو دادم...
نگذاشتم حرفش را تمام کند.
– اون بار نمی دونستم هم کلاسی خودمونه.
گردنش را بالاوپایین کردو گفت:
–اوووه بله، و رفت نشست.
🍁بهقلملیلافتحیپور🍁
@kodak_novjavan1399
*مي گويند:
خداوند داستان ابليس را تعريف کرد،
تا بداني که نمي شود به عبادتت،
به تقربت و به جايگاهت اطمينان کنی!
#خدا هيچ تعهدی براي آنکه
تو همانی که هستی بمانی ، نداده است،
شايد به همين دليل است که
سفارش شده وقتی حال خوبی داری
و مي خواهی دعا کنی،
يادت نرود "عافيت و عاقبت بخيری بطلبی"
پس به خوب بودنت مغرور نشو
که شيطان روزی مقرّب درگاه الهی بود😔*
@kodak_novjavan1399