🌷 داستان مهمان ایران 🌷
🌷 قسمت پنجم 🌷
🌹 عده ای از مردم ،
🌹 امامت امام رضا را قبول نکردند .
🌹ایشان را دوست داشتند ،
🌹 اما ایشان را امام نمی دانند .
🌹 و می گویند آخرین امام ،
🌹 همان امام کاظم است .
🌹 اسم این گروه ، واقفیه بود .
🌹 امام رضا عليه السّلام ،
🌹 درباره سرنوشت واقفیه فرمودند :
🕌 در حيرت ، زندگى مى كنند .
🕌 و در نهايت ، در حال كفر ، مى ميرند .
🌹 یک روز ، يكی از ياران امام كاظم ،
🌹 با یکی از گروه واقفیه بحث کرد .
🌹 واقفیه گفت :
🔥 اگر راست می گی که رضا ، امام هست
🔥 یک دلیل برام بیار ببینم ...
🌹 شیعه امام رضا گفت :
☀️ یادته یه روزی ، ما شصت نفر بوديم
☀️ كه موسی بن جعفر علیه السلام ،
☀️ به جمع ما وارد شد ؟!
☀️ درحالی که دست فرزندش علی ،
☀️ در دست مبارکش بود .
☀️ سپس امام کاظم به همه ما فرمود :
🕌 آيا می دانيد من كيستم ؟
☀️ یادته همه ما از این سوال آقا ،
☀️ متعجب و شگفت زده شدیم .
☀️ بعد من گفتم : که تو آقا و بزرگ ما هستی
☀️ یادته دوباره فرمود : نام و لقب من را بگوئيد
☀️ و ما گفتم : شما موسی بن جعفر هستيد
☀️ بعد فرمود : اين كه با من است ، كيست؟
☀️ ما هم گفتم : علی بن موسی بن جعفر
☀️ یادته از سوالات امام کاظم تعجب کرده بودی
☀️ و حتی خودت بهم گفتی :
🔥 چرا امام کاظم اینارو میگه ،
🔥 مگه ما اونو نمی شناسیم ؟!
☀️ یادته یا نه ؟! ....
☀️ یادته که همون لحظه امام فرمود :
🕌 پس شهادت دهيد که او ،
🕌 در زندگانی من ، وكيل من است .
🕌 و بعد از مرگ من ، وصی من می باشد .
🔥 واقفیه گفت : آره یادم اومد
🔥 من خیلی اشتباه کردم ، خدا منو ببخشه
🕌 ادامه دارد ... 🕌
@amoomolla
32.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷 فیلم سینمایی بچه های آسمان
🇮🇷 قسمت سوم ( آخر )
@kodak_novjavan1399
🌷 داستان مهمان ایران 🌷
🌷 قسمت ششم 🌷
🌹 امام رضا علیه السلام ،
🌹 هر روز ، عزیزتر و محبوب تر می شد .
🌹 اما مأمون ملعون ،
🌹 به امام رضا حسادت می کرد .
🌹 چون هیچ کس او را دوست نداشت .
🌹 مأمون ، کارهای خیلی بدی انجام می داد
🌹 از مردم ، پول می گرفت .
🌹 به مردم ، حرف زور می گفت .
🌹 دوستان امام را می کشت و...
🌹 یک روز ، مأمون به مشاورش گفت :
🔥 به نظر تو چکار کنیم
🔥 تا مردم از امام رضا ، بدشون بیاد .
🌹 مشاور با خودش فکر کرد و گفت :
🔥 باید هر کاری بکنیم ،
🔥 بندازیم گردن امام رضا .
🔥 مثلا وقتی آدم می کشیم ،
🔥 به مردم بگیم که امام رضا گفته
🔥 یا دزدی ها و فسادهامون رو ،
🔥 به نام امام رضا بنویسیم .
🌹 مأمون گفت :
🔥 خب چطوری ؟!
🔥 مردم که باور نمی کنن
🔥 آخه ما اینجا توی خراسانیم ،
🔥 امام رضا هم ، که توی مدینه است .
🔥 تازه هیچ مسئولیتی هم تو حکومت نداره
🌹 مشاور گفت :
🔥 خب بهش بدیم .
🔥 یه مسئولیت تو حکومت بهش بدیم
🔥 یه مسئولیت خیلی مهم ، مثل ولیعهدی
🌹 مأمون عصبانی شد و گفت :
🔥 ای احمق !
🔥 می خوای جای منو به امام رضا بدی
🌹 مشاور گفت :
🔥 نه قربان !
🔥 فقط اسمش ولیعهدیه
🔥 وگرنه هیچ اختیاراتی بهش نمیدیم
🔥 بلکه اونو میاریم اینجا توی قصر
🔥 تا همیشه تحت کنترل ما باشه
🔥 تازه بهش اجازه نمیدیم تکون بخوره
🌹 مأمون ، فکر کرد و خندید و گفت :
🔥 باشه فکر خوبیه
🌹 مامون ، یک دعوتنامه به امام رضا فرستاد
🌹 تا به خراسان بیاید
🌹 اما امام رضا علیه السلام قبول نکرد .
🕌 ادامه دارد ... 🕌
@kodak_novjavan1399
#داستان
زن فقیری که خانواده کوچکی داشت،
با یک برنامه رادیویی تماس گرفت
و از خدا درخواست کمک کرد.
مرد بی ایمانی که داشت به این برنامه رادیویی گوش می داد،
تصمیم گرفت سر به سر این زن بگذارد.
آدرس او را به دست آورد
و به منشی اش دستور داد مقدار زیادی
مواد خوراکی بخرد و برای زن ببرد.
ضمنا به او گفت:
وقتی آن زن از تو پرسید چه کسی
این غذا را فرستاده،
بگو کار شیطان است.
وقتی منشی به خانه زن رسید،
زن خیلی خوشحال و شکرگزار شد و
غذاها را به داخل خانه کوچکش برد.
منشی از او پرسید:
نمی خواهی بدانی چه کسی غذا را فرستاده؟ زن جواب داد: نه، مهم نیست.
وقتی خدا امر کند،
حتی شیطان هم فرمان می برد
@kodak_novjavan1399
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺 آخه خدا با چه زبونی به بندش بگه دوستت دارم
#پیشنهاد_دانلود
#کلیپ_تصویری📹
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@kodak_novjavan1399
✨💝📖💝✨
🚫 #اصطلاحات_غلط
🚧 این قسمت: "حتماً..."
تو مکالمات روزمره زیاد این کلمات رو بکار میبریم:
🔹 "حتماً میام"
🔹 "حتماً انجام میدم"
🔹 "حتماً میگم"
🔹 "حتماً..."
☝️ در صورتی که قرآن میگه:
📖 وَ لاٰ تَقُولَنَّ لِشَیْءٍ إِنِّی فٰاعِلٌ ذٰلِکَ غَداً إِلاّٰ أَنْ یَشٰاءَ اَللّٰهُ وَ اُذْکُرْ رَبَّکَ إِذٰا نَسِیتَ (کهف/۲۳و۲۴)
👈 درباره هیچ چیز و هیچ کار، مگو که من آن را "حتماً" فردا انجام میدهم، مگر اینکه بگویی: "ان شاء الله" اگر خدا بخواهد. و اگر فراموش کردی، همین که یادت آمد، پروردگارت را یاد کن.
🔹 حتی امام صادق (ع) فرمود:
"در نوشتههای خود نیز «إِنْ شٰاءَ اللّٰهُ» را فراموش نکنید."
(مثل نامهها، پیامکها، اساماسها و ....)
🔹 روزی امام صادق (ع) دستور داد نامهای بنویسند، هنگامی که نامه را بدون «إن شاء اللّٰه» دید، فرمود:
"چگونه امید دارید که این کار به سامان برسد؟"
📚 تفسیر نور الثقلین.
🔹 پیامبر اسلام (ص)، در حالی که مرگ یک امر حتمی است، هنگام ورود به قبرستان میفرمود:
«وَ اَنا اِن شاءَ الله بِکُم لاحِقون»
"اگر خدا بخواهد ما هم به شما ملحق خواهیم شد."
📚 تفسیر کشف الاسرار.
✅ این نکته هم حواسمون باشه، که منظور از گفتن «إِنْ شٰاءَ اللّٰهُ» فقط لقلقه زبان نیست، بلکه خدا میخواد همه لحظات زندگی رو به یادش باشیم، و بدونیم که همه کارها فقط به خواست او👆 انجام میشه.
@kodak_novjavan1399
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷 فیلم زیبای تا به تا ( زی زی گولو )
🇮🇷 قسمت دوم
@kodak_novjavan1399
☀️ #حدیث
💠 پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله:
🌷 هر کس با کودک سروکار دارد با او کودکانه رفتار کند.
📙 من لا یحضره الفقیه ج۳ ص ۴۸۳
@kodak_novjavan1399
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#عند_ربهم_یرزقون
🎞 بخشی از سخنرانی شهید زینالدین
در جمع خانواده شهدای مفقودالاثر
@kodak_novjavan1399
✨﷽✨
🔴 تلنگر
✍مي گويند که پسري در خانه ، خيلي شلوغ کاري کرده بود .
او ، همه ي اوضاع را به هم ريخته بود.
وقتي پدر وارد شد، مادر شکايت او را به پدرش کرد.
پدر ، که خستگي و ناراحتي بيرون را هم داشت، شلاق را برداشت.
پسر ديد امروز اوضاع خيلي خراب است، و همه ي درها هم بسته است.
وقتي پدر شلاق را بالا برد ؛
پسر ديد کجا فرار کند؟
راه فراري ندارد!...
خودش را به سينه ي پدر چسباند.
شلاق هم در دست پدر شل شد و افتاد.
⁉️شما هم هر وقت ديديد اوضاع خراب است،
به سوي خدا فرار کنيد.
«وَ فِرُّوا إلي الله مِن الله»
هر کجا متوحش شديد راه فرار به سوي خداست.
📚حاج محمد اسماعيل دولابي
@kodak_novjavan1399
#فقط_برای_خدا❗️
🍃امام خمینی : من باخدای خویش عهد بسته ام که رضای او را بر رضای مردم و دوستان مقدم بدارم و اگر تمام جهان بر علیه من قیام کنند دست از حقیقت برنمیدارم .
@kodak_novjavan1399
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یکی از عوامل عاقبت بخیری
@kodak_novjavan1399
🌷 داستان مهمان ایران 🌷
🌷 قسمت هفتم 🌷
🌹 مامون ، دوباره برای امام رضا ،
🌹 دعوتنامه فرستاد و گفت :
🔥 می خوام به شما مسئولیت بدم
🔥 می خوام شمارو ولیعهد خودم کنم
🌹 اما باز امام رضا نپذیرفتند .
🌹 این بار مأمون ، ناراحت شد و گفت :
🔥 اگر نیایی ، همه شیعیان تو رو می کشم
🌹 امام رضا ، به خاطر حفظ جان شیعیان ،
🌹 مجبور شد دعوت آن ملعون را بپذیرد .
🌹 در سال ۲۰۰ هجری قمری ،
🌹 مأمون ملعون ، یکی از افراد خودش را ،
🌹 که نامش رجاء بن ابی ضحاک بود ؛
🌹 به مدینه فرستاد تا امام را به مرو بیاورد .
🌹 محل اقامت مأمون نیز در مرو بود .
🌹 مأمون بدجنس ، برای آوردن امام رضا ،
🌹 مسیری انتخاب کرد
🌹 که شهر شیعیان در آن مسیر نباشد
🌹 تا امام رضا نتواند
🌹 با دوستان و شیعیانش ارتباط بگیرند .
🌹 چون مامون ، از اجتماع شیعیان ،
🌹 بر گرد امام رضا علیه السلام ، میترسید .
🌹 مامون به مامورش ، رجا ، دستور داد
🌹 تا حضرت را از مسیر کوفه نیاورد
🌹 بلکه از طریق بصره ، خوزستان و فارس ،
🌹 به نیشابور بیاورند .
🌹 مسیر حرکت امام رضا از مدینه شروع شد
🌹 سپس به شهر نقره رفتند ،
🌹 بعد هوسجه ، نباج ، حفر ابوموسی ،
🌹 بصره ، اهواز ، بهبهان ، اصطخر ، ابرقوه ،
🌹 ده شیر (فراشاه) ، یزد ،
🌹 خرانق ، رباط پشت بام ، نیشابور ،
🌹 قدمگاه ، ده سرخ ، طوس ، سرخس ،
🌹 و بعد از آن ، به مرو رسیدند ...
🕌 پایان فصل اول 🕌
@kodak_novjavan1399
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸 ارزش مومن در روایتی بسیار زیبا از امام حسن عسکری(ع)
👤 استاد انصاریان
❣️ الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج ❣️
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@kodak_novjavan1399
📜داستان بهشت فروختن بهلول
روزی بهلول نزدیک رودخانه لب جوبی نشسته بود و چون بیکار بود مانند بچه ها با گِل چند باغچه کوچک ساخته بود . در این هنگام زبیده زن هارون الرشید از آن محل عبور می نمود . چون به نزدیک
بهلول رسید سوال نمود چه می کنی ؟
بهلول جواب د اد بهشت می سازم . زن هارون گفت : از این بهشت ها که ساخته ای می فروشی ؟ بهلول
گفت : می فروشم . زبیده گفت : چند دینار ؟ بهلول جواب داد صد دینار .
زن هارون می خواست از این راه کمکی به بهلول نموده باشد فوری به خادم گفت : صد دینار به بهلول
بده خادم پول را به بهلول رد نمود . بهلول گفت قباله نمی خواهید ؟ زبیده گفت : بنویس و بیاور . این را
بگفت و به راه خود رفت . از آن طرف زبیده همان شب خواب دید که باغ بسیار عالی که مانند آن دربیداری ندیده بود و تمام عمارات و قصور آن با جواهرات هفت رنگ و با طرزی بسیار اعلا زینت یافته وجوی های آب روان با گل و ریحان و درخت های بسیار قشنگ و با خدمه و کنیز های ماه روو همه آماده به خدمت به او عرض نمودند و قباله تنظیم شده به آب طلا به او دادند و گفتند این همان بهشت است که از بهلول خریدی . زبیده چون از خواب بیدار شد خوشحال شد و خواب خود ر ا به هارون گفت .
فردای آن روز هارون عقب بهلول فرستاد . چون بهلول آمد به او گفت از تو می خواهم این صد دینار رااز من بگیری و یکی از همان بهشت ها که به زبیده فروختی به من هم بفروشی ؟ بهلول قهقهه ای سر دادو گفت : زبیده نادیده خرید و تو شنیده می خواهی بخری ولی افسوس که به تو نخواهم فروخت .
@kodak_novjavan1399
🔰 سخننگاشت | شهید بهشتی پایهگذار دادگستری اسلامی
🔻 رهبر انقلاب: شهید بهشتی یک حق بزرگی بر گردن کشور و ملت دارند و آن پایهگذاری دادگستری اسلامی است. کار، کار آسانی نبود و کار دشواری بود. ایشان یک حرکت جدیدی را برای قوهی قضائیه شروع کرده بود. ۱۴۰۰/۴/۷
@kodak_novjavan1399
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷 کارتون زیبای مهارت های زندگی
🇮🇷 این قسمت : کی چراغو شکست.
@kodak_novjavan1399
30.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷 فیلم سینمایی دم دراز حقه باز
🇮🇷 قسمت اول
@kodak_novjavan1399
41.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷 کارتون زیبای بنیامین
🇮🇷 قسمت اول
💞@kodak_novjavan1399
☀️ #حدیث_روز
💠 امام علی علیه السلام:
📛 بهتان زدن به آدم بي گناه (گناهش) بزرگتر از آسمان است.
📙 بحار الانوار، ج ۷۸، ص ۳۱
@kodak_novjavan1399
💌 #ڪــلامشهـــید
🌹شهـــید محمدرضا دهقان:
سعی کن مدافع قلبت باشی از نفوذ شیطان، شاید سخت تر از مدافعحرم بودن مدافع قلب شدن باشد.
@kodak_novjavan1399