1.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
انیمیشن پیشانی
#دفاع_مقدس
@kodak_novjavan1399
┄┄┅🍃🌸♥🌸🍃┅┅┄
اتل متل خرابه!
اینجا یه بچه خوابه!
هم بدنش کبوده!
هم جگرش کبابه...!
اتل متل اسیری!
سیلی و سربه زیری!
کی تا حالا شنیده؟!
سه سالگی و پیری...؟!
اتل متل سه ساله!
این همه آه و ناله!
این دختر از ضعیفی!
هنوز یه پا نهاله...!
اتل متل بیابون!
کویر و دشت و هامون!
بس که پیاده رفتیم!
تاول زده پاهامون...!
اتل متل بهونه!
بابا چه مهربونه!
وقتی دلم می گیره!
برام قرآن می خونه...!
اتل متل گل یاس!
مهر و وفا و احساس!
دلم گرفته امشب!
به یاد عمو عباس...!
اتل متل یتیمی!
خدا، چقدر کریمی!
دادی بهم تو غربت!
یه عمهی صمیمی...!
اتل متل شب و تب!
سینه ز غم لبالب!
دلم می سوزه خیلی!
به حال عمه زینب...!
اتل متل چه خوب شد!
بالاخره غروب شد!
قسمت عمه امروز!
توهین و سنگ و چوب شد...!
اتل متل سه روزه!
عمه گرفته روزه!
عمه چقدر غریبه؟!
خیلی دلم می سوزه...!
اتل متل خبردار!
تو چنگ دشمن انگار!
مثل یه شیر زخمی!
عمه شده گرفتار...!
اتل متل خدایا !
تو این همه بلایا !
عمه مظلومه ام !
چیا کشید خدایا !
#شعر
#کودکانه
#شهادت_حضرت_رقیه
@kodak_novjavan1399
27.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 #انیمیشن کودکانه از زندگی حضرت #رقیه سلام الله علیها
#ما_ملت_امام_حسینیم
#شهادت_حضرت_رقیه
@kodak_novjavan1399
من گدایی باکلاسم باقلم درمیزنم👋🚪
یک حرم رامیشناسم سوی آن پر میزنم🕊
بادودست کوچکش واکردقفل بسته را🔒🔐🔓
رویِ خاک مرقدش پا نه، که من سر میزنم
السلام علیک یارقیه بنت الحسین❣
@kodak_novjavan1399
سه ساله کرب و بلا. رقیه جان
همدم اشک و ناله ها رقیه جان
سیلی خورده به صورتش. رقیه جان
افتاده از روناقه ها. رقیه جان
آتیش به دامنش رسید. رقیه جان
دشمن به دنبالش دوید. رقیه جان
گوشواره از گوشش کشید. رقیه جان
از دل و جان اهی کشید. رقیه جان
تو خرابه تو نیمه شب رقیه جان
خواب باباش حسینو دید رقیه جان
بهونه ی بابا گرفت. رقیه جان
جای بابا سرش رو دید. رقیه جان
سر بریده رو که دید. رقیه جان
به آسمونا پرکشید رقیه جان
@kodak_novjavan1399
🌸🍂🍃🌸
داستان زیبای رقیه کوچولو
در واقعه کربلا دختر امام حسین (ع) رقیه (ع) سه سال داشت. امام حسین دختر سه ساله خود را خیلی دوست داشتند. رقیه کوچولو هم پدر را خیلی دوست داشت لحظه آخر که امام (ع) داشتند می رفتند به میدان جنگ رقیه (ع) را روی پای خود نشاندند و برسر و موی او دست کشیدند و او را برای آخرین بار بوسیدند و با او وداع کردند.
وقتی امام به شهادت رسیدند خاندان امام را به اسارت بردند، حضرت رقیه خیلی از دوری امام بی تاب بودند و گریه می کردند.
صدای گریه رقیه کوچولو به گوش یزیدیان رسید و آنها برای اینکه صدای رقیه (ع) را قطع کنند سر امام حسین (ع) را برایش بردند زمانی که حضرت رقیه سر مبارک امام را در آغوش گرفتند و بوسیدند در حالی که سر مبارک در آغوششان بود جان سپردند.
خدایا دشمنان امام را لعنت کن و یاد خواهرم رقیه را در دلم زنده نگه دار.
🌸🍂🍃🌸 @kodak_novjavan1399