↙️«#سیاستِ دینی» و «#دینداری #سیاسیکارانه»
✍حمزه #فیضی پور/ سیمره
آدمیزاده طرفه معجونی است!/ کز فرشته سرشته وز حیوان/ گر کند میل این، شود کم از این/ ور کند میل آن شود به از آن (#شیخ بهایی)
اگر سیاست را در سادهترین تعریف «پاس داشتن ملک، رعیتداری» و ادارهی امور جامعه با تدبیر عقلانی بدانیم و دیانت (دین) را در تعریفِ دهخدا: – «دینداری کردن. صداقت و راستی. خداترسی. عدالت و تقوی و پرهیزگاری و پارسایی و خوبی و نیکویی» – مورد توجه قرار دهیم، باید گفت که دو واژه و به تعبیری دو نهاد #دین و #سیاست (سیاست دینی) و ارتباط مفید آنها با یکدیگر و تاثیرشان بر ساختار جامعه و کردار آدمیان متفاوت از مفهوم دو واژهی «سیاسیکاری و دینداری» (دینداری سیاسیکارانه) در رفتار برخی از ما آدمیان و تاثیر و تاثرِ گاه مخرب آنان است. دو امر سیاست و دین در ارتباط با فلسفهی زندگی انسان و کنشگری او برای سعادت در جامعه تعریف و تحلیل میشوند، انسانی که در زندگی تکساحتی نیست و ابعاد مختلف وجودی او در مسیر کمال، نیازمند نهادهای مختلف در جهت تامین امنیت، رفاه، آموزش و تربیت و پاسخگویی به نیازهای اعتقادی، فرهنگی، اقتصادی، زیستی و اجتماعیاش (آزادی و …) است. به لحاظ نظری به همان میزان اهمیت پذیرشِ #حقیقت حیات خود انسان و مدیریت در جهت ادامه به سمتِ کمال و به فعلیت درآمدن مجموعه استعدادهای بالقوه درونیاش؛ وجود «دین» و «سیاست» کارکرد و اهمیت دارد به این معنا که سرنوشت تاریخ زندگی بشری با فراز و نشیبهای تدبیر سیاسی و سیاست در ادارهی جامعه و نقش دین گره خوردهاست. آنطور که ارسطو به عنصر سیاسی بودن بشر پرداخته و انسانِ اجتماعی مورد نظرش را #موجودی_سیاسی میداند که با تکیه بر اخلاق در جامعه و هستهی اصلی آن -خانواده – زندگی میکند و نوع زندگی بهترینِ این مخلوق در نزد ایشان در«….پیوست با فضیلتها و سهم داشتن در خیرهای بیرونی برای شرکت در اعمال فضیلتها…» تعریف میگردد که خیرهای بیرونی نیز در راستای همان دولت شهر و ادراکِ عدالت و بیعدالتی است. در حکمت عملی مورد نظر ارسطو و اقسام آن (تدبیرِ خود یا تهذیبِ نفس و تدبیرِ اجتماعات یا تدبیر منزل و تدبیر مُدُن) که ناظر بر افعال و ##اختیاری انسانها در جهت زیست بهتر است، بخشِ تدبیرِ مُدُن یا سیاست مُدُنِ مورد نظر وی و دیگر فلاسفه است که به بایدها و نبایدهای زندگی سیاسی و اجتماعی بشر میپردازد و این همان نهاد سیاستِ امروزی دوران ماست که باید با تکیه بر خرد جمعی و تدبیر عقلانی، امورات مختلف جامعه را رتق و فتق کند. از طرفی بر مبنای فطرت و اصل حقیقتجویی که در نهاد انسان قرار دارد، این موجود سیاسی به این واقعیت سمت و سو داده میشود که دین برای او هویت دهنده است و به عنوان« مجموعهای از نظامهای فرهنگی، اعتقادی و جهانبینیهایی…… با ایجاد نمادهایی، انسان را به ارزشهای روحانی و گاه به ارزشهای معنوی ارتباط میدهد…»(ویکی پدیا). لذا امری بدیهی هست که هرگونه خوانش از تعریف انسان و کنشهای او منهای سیاست، دین، سیاسیکاری و دینداری، ما را به تعریف و شناختی کامل در جهت تدبیرِ «#خود» و تدبیرِ «جامعه» رهنمون نسازد چراکه وجود انسان با صفاتِ فضیلت و رذیلت تعریف میگردند که واقعیتهای دین، سیاست؛ دینداری و سیاسیکاری در پرورش آنها نقش اساسی دارند. در مفهوم دینداری و سیاسیکاری که به نظر میآید متمایز و متفاوت از مفاهیم کارکردی دو نهاد «دین» و «سیاست» باشد؛ افراد کنشگردر نقشآفرینیِ تظاهر به دینداری و سیاسیکاری و با رویکرد عقلانیت فردی و رهیافت اقتصادیِ هزینه و فایده به دنبال امیال و تامین منافع آنی و کوتاهمدت خود، گروه خود و باند خود هستند و با توجیهات متعصبانه به منطقِ مصالح جمع و جامعه پشت میکنند و از هرگونه ابزار برای رسیدن به اغراض استفاده مینمایند و با رویکرد اعتقادیشان – هدف وسیله را توجیه میکند- به رذایل اخلاقی و از جمله دروغ، تهمت و هتاکی متوسل میشوند و با فرار روبه جلو در هجمه علیه اصحاب اندیشه و شایستگان امانتدار پیشقدم میشوند تا همچنان بر اریکهی قدرت بمانند، همان فرد یا برخی از افراد که به تعبیر امام عادلان #علی(ع) در حکمت ۱۵۰ : «در دنيا حرف زاهدانه ميزند، ولي عملش در دنيا، دنياگرانه است. اگر از دنيا برخوردار شود، سير نميشود و اگر تهيدست گردد، قناعت نميكند. از شكرِ آنچه دارد، ناتوان است؛ ولي در پي زيادي است. نهي ميكند، ولي خودش دست از #گناه نميكشد. امر ميكند، ولي خودش انجام نميدهد. صالحان را دوست دارد، ولي مثل آنان عمل نميكند. گنهكاران را دشمن ميدارد، در حالي كه خودش از گنهكاران است.
🌐متن #کامل این یادداشت در تارنمای سیمره:
https://avayeseymare.ir/?p=19923
🌐لینک #عضویت_در_کانال_وزین_کوهنانی_خبر_کانال_روشنگری۱۴۰۲دربرنامه های : #آیتا:👇
https://eitaa.com/kohnani_khabar