eitaa logo
🌹𝑲𝒐𝒍𝒃𝒆𝒎𝒆𝒉𝒓 | کلبه مهر 🌹
139 دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
940 ویدیو
27 فایل
♡ ♡ روح محیط خانه عبارتست از خانواده ،باید به این اهمیت داد باید در این تامل وتدبر نمود. ♡ ‌♡ 🌹صفحه اینستاگرام instagram.com/kolbehmehrr 🌹 تلگرام https://t.me/kolbehmehrr 🌹ارتباط با آدمین @sahba125
مشاهده در ایتا
دانلود
♦️گام اوّل: آمدنم بهر چه بود؟ هدف از و نقش آن در زندگی مشترک ✅اگر «برای چه آمدن» خود را کنیم، «چگونه بودن» را از یاد خواهیم برد. زندگی ، قسمت عمده‌ای از زندگی انسان را تشکیل می‌دهد. زنی که بخش قابل از روز و شبش را برای همسر و فرزندانش صرف می‌کند، مردی که برای خانواده‌اش وقت می‌گذارد، اگر این مقدار از عمر را در بندگی قرار ندهد، از هدف آفرینش، فاصلۀ بسیاری گرفته است. برای خدا باید زندگی کرد، برای خدا باید گذشت کرد، برای خدا باید کرد، برای خدا باید فریاد کشید، برای خدا باید کار کرد، برای باید آشپزی کرد، برای خدا ... ؛ فقط برای خدا. شاید کامل‌ترین تعبیر در بارۀ «زندگی برای خدا»، خود خداوند در قرآن باشد که به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: "قُلْ إِنَّ صَلاتی وَ نُسُکی وَ مَحْیایَ وَ مَماتی لِلهِ رَبِّ الْعالَمینَ." بگو: در حقیقت، نماز من و [سایر] عبادات من و زندگى و مرگ من، براى ، پروردگار جهانیان است. 🔷یادمان باشد که به دنیا آمده‌ایم تا به آفرینش خویش، یعنی خدایی شدن برسیم. راه خدایی شدن هم بندگی است؛ فقط بندگی. "وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الإنسَ إِلّا لِیَعْبُدُونِ." و جنّ و انس را نیافریدم، جز براى آن که مرا بندگی کنند. 📚تا ساحل آرامش، کتاب اول، صفحه۳۳ @banoyeenghelabi
🔴 💠 آیت الله احمدی میانجی مي‌فرمودند در اطراف آذربایجان شخصی به نام شیخ محمد طاها زندگی می‌کرد. آدم فوق‌العاده‌ای بود. آیت الله محل بود خانمی هم داشت که به او محبت و می‌کرد. شیخ محمد طاها معمولاً مشغول درس و بحث و عبادت و کارهای دیگر بود. یک روز مشکلی در خانه پیش آمد. سابق معمولاً از آب می‌کشیدند. خانم شیخ محمد طاها از دست آقا شده بود و دلو و ریسمان را مخفی کرده بود. شیخ محمد طاها سحر برای شب بلند شد. همیشه آفتابه پر از آب برای او آماده بود ولی آن شب می‌بیند نه از آفتابه‌ی آب خبری است نه از و ریسمان. اطراف را می‌گردد و دلو را پیدا می‌کند. دلو را در چاه مي‌اندازد و می‌بیند خیلی مشکل است. پیرمرد است و توان ندارد از چاه آب بکشد. به‌سختی دلو آب را از بالا می‌کشد ولی از دستش مي‌افتد. زار زار شروع می‌کند کردن. خانم دلش به حالش مي‌سوزد می‌گوید این‌که گریه ندارد من برایت آب می‌کشم. می‌گوید من برای آب نمی‌کنم؛ گریه من برای این است که تو چهل سال برای من آب كشيدي و من قدر تو را نمي‌دانستم و اصلاً به این کارت نداشتم. 📙محبت به زنان و کودکان در سیره پیامبر اکرم، حجت‌الاسلام فرحزاد،‌ص ۹۲ @kolbehmehrr