#سبک_زندگی
♦️گام اوّل: آمدنم بهر چه بود؟
هدف از #آفرینش و نقش آن در زندگی مشترک
✅اگر «برای چه آمدن» خود را #فراموش کنیم، «چگونه بودن» را از یاد خواهیم برد.
زندگی #مشترک، قسمت عمدهای از زندگی انسان را تشکیل میدهد. زنی که بخش قابل #توجّهی از روز و شبش را برای همسر و فرزندانش صرف میکند، مردی که برای خانوادهاش وقت میگذارد، اگر این مقدار از عمر را در #مسیر بندگی قرار ندهد، از هدف آفرینش، فاصلۀ بسیاری گرفته است.
برای خدا باید زندگی کرد، برای خدا باید گذشت کرد، برای خدا باید #سکوت کرد، برای خدا باید فریاد کشید، برای خدا باید کار کرد، برای #خدا باید آشپزی کرد، برای خدا ... ؛ فقط برای خدا. شاید کاملترین تعبیر در بارۀ «زندگی برای خدا»، #تعبیر خود خداوند در قرآن باشد که به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود:
"قُلْ إِنَّ صَلاتی وَ نُسُکی وَ مَحْیایَ وَ مَماتی لِلهِ رَبِّ الْعالَمینَ."
بگو: در حقیقت، نماز من و [سایر] عبادات من و زندگى و مرگ من، براى #خدا، پروردگار جهانیان است.
🔷یادمان باشد که به دنیا آمدهایم تا به #هدف آفرینش خویش، یعنی خدایی شدن برسیم. راه خدایی شدن هم بندگی است؛ فقط بندگی.
"وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الإنسَ إِلّا لِیَعْبُدُونِ."
و جنّ و انس را نیافریدم، جز براى آن که مرا بندگی کنند.
📚تا ساحل آرامش، کتاب اول، صفحه۳۳
@banoyeenghelabi
#آفتاب_زندگی
🔴 #قدر_یکدیگر_را_دانستن
💠 آیت الله احمدی میانجی ميفرمودند در اطراف آذربایجان شخصی به نام شیخ محمد طاها زندگی میکرد. آدم فوقالعادهای بود. آیت الله محل بود خانمی هم داشت که به او محبت و #خدمت میکرد. شیخ محمد طاها معمولاً مشغول درس و بحث و عبادت و کارهای دیگر بود. یک روز مشکلی در خانه پیش آمد. سابق معمولاً از #چاه آب میکشیدند. خانم شیخ محمد طاها از دست آقا #ناراحت شده بود و دلو و ریسمان را مخفی کرده بود. شیخ محمد طاها سحر برای #نماز شب بلند شد. همیشه آفتابه پر از آب برای او آماده بود ولی آن شب میبیند نه از آفتابهی آب خبری است نه از #دلو و ریسمان. اطراف را میگردد و دلو #ریسمان را پیدا میکند. دلو را در چاه مياندازد و میبیند خیلی مشکل است. پیرمرد است و توان ندارد از چاه آب بکشد. بهسختی دلو آب را از #چاه بالا میکشد ولی از دستش ميافتد. زار زار شروع میکند #گریه کردن. خانم دلش به حالش ميسوزد میگوید اینکه گریه ندارد من برایت آب میکشم. میگوید من برای آب #گریه نمیکنم؛ گریه من برای این است که تو چهل سال برای من آب كشيدي و من قدر تو را نميدانستم و اصلاً #توجهی به این کارت نداشتم.
📙محبت به زنان و کودکان در سیره پیامبر اکرم، حجتالاسلام فرحزاد،ص ۹۲
@kolbehmehrr