فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📣 قابل توجه والدین گرامی
❣از تأثیر گوش دادن به نوای قرآن در منزل برای فرزندان غافل نشید
❣چه بهتر که این کار از زمان بارداری مادر با صدای ملایم تلاوت قرآن شروع بشه
❣امام صادق (ع): هر جوان مؤمنى كه در جوانى قرآن تلاوت كند، قرآن با گوشت و خونش مى آميزد وخداوند او را با فرشتگان بزرگوار و نيك قرار مى دهد و قرآن نگهبان او در روزقيامت خواهد بود.
🍃🌹عضویت در کانال
👇👇👇
@kolpee
==== 🍃🌹🌸🍃
.
#داستان_کوتاه
♦️ توطئهای که خنثی شد
متوکل عباسی بارها میگفت: کار ابن الرضا (امام هادی عليهالسلام ) مرا عاجز کرده، هر چه کوشش کردم شراب بنوشد و در مجلس شراب من بنشیند، نپذیرفت. دیگر فرصتی هم ندارم او را به این کار بکشانم.
گفتند: اگر درباره او چنین فرصتی نداری مهم نیست. در عوض برادرش موسی شراب خوار است. خوب است بفرستید او را از مدینه بیاورند ما کار را بر مردم مشتبه میکنیم. او را فرزند رضا معرفی کرده و مشهورش مینماییم. (و میخواستند از این راه بر موقعیت امام هادی علیه السلام لطمه وارد کنند.)
متوکل کسی را با نامه پی موسی فرستاد، او را با تعظیم و احترام وارد بغداد کردند و همه بنی هاشم و سران لشکری و کشوری به استقبالش رفتند.
متوکل تصمیم داشت وقتی موسی وارد بغداد شد املاکی به وی واگذار کند و ساختمان عالی برایش بسازد. ساقیان شراب نزد او بفرستد، پس از تکمیل وسایل عیش و نوش، خود نیز در آنجا به دیدنش برود.
موسی که وارد شد، امام هادی علیه السلام در سر پل وصیف که معمولا در آن محل از واردین استقبال میشد با موسی ملاقات کرد و بر وی سلام گفت و احترامش نمود و به او گوشزد کرد و فرمود:
متوکل تو را خواسته تا حرمتت را بشکند و قدر و منزلت تو را پایین آورد و تو را بی ارزش کند. مبادا به او بگویی که من اهل شراب هستم و شراب میخورم.
موسی گفت: اگر او مرا برای این غرض خواسته باشد، چارهام چیست؟
فرمود: احترام خود را نگهدار و چنین کاری مکن! منظور او رسوا کردن شما است.
هر چه امام علیه السلام او را موعظه و نصیحت کرد، موسی نپذیرفت. وقتی امام علیه السلام دید موسی زیر بار نمی رود، فرمود:
این را بدان مجلسی را که متوکل در نظر گرفته، هرگز آن مجلس را نخواهی دید و به آرزویت نخواهی رسید.
سه سال موسی که در بغداد بود، هر روز صبح به ملاقات متوکل میرفت، میگفتند: امروز کار دارد برو فردا بیا. فردا صبح که میرفت، میگفتند: حالا شراب خورده و مست است. برو فردا بیا! فردا که میرفت، میگفتند: امروز مریض است و دارو خورده، حال ملاقات ندارد.
روزها به همین منوال گذشت تا متوکل کشته شد و در نتیجه آنها حتی یکبار با هم در یک مجلس شراب، ننشستند.
📔 بحار الأنوار، ج۵٠، ص١۵٩
#امام_هادی
🍃🌹عضویت در کانال
👇👇👇
@kolpee
==== 🍃🌹🌸🍃
#احسن_القصص
#تشرفات (قسمت اول):
#امام_زمان ﷻ
💥آقای سید حبیب الله حسینی قمی که از اهل منبر قم است و آقای حسن بقال که فعلا در تهران است باهم قرار می گذارند که یک سال شبهای جمعه به مسجد جمکران بروند و حوائج خود را از حضرت بقیةالله روحی فداه بگیرند ، این عمل را یکسال انجام می دهند و تشرفی برایشان حاصل نمی شود. شب جمعه ای که بعد از یکسال بود، آقا حسن به آقای سید حبیب الله می گوید: بیا با هم امشب به مسجد جمکران برویم. آقای سید حبیب الله می گویند که : چون من یک سال به مسجد جمکران رفته ام و چیزی ندیدم دیگر به آنجا نمی روم.
✨💫✨
آقاحسن زیاد اصرار می کند که امشب را هم هر طور هست بیا با هم برویم، شاید نتیجه ای داشته باشد. بالاخره حرکت می کنند و پیاده به طرف مسجد جمکران می روند ، در بین راه سیّد مجللی را می بینند که مانند کشاورزان سه شاخ خرمن، روی شانه گرفته و از دور می رود، آنها مطمئن می شوند که او حضرت بقیةالله روحی فداه است. آقای سیدحبیب الله می گوید: من وقتی چشمم به آن حضرت افتاد قضیهٔ سید رشتی که در مفاتیح نقل شده بیادم آمد.
✨💫✨
به آقا حسن گفت: برو و از آن حضرت چیزی بخواه! آقا حسن جلو رفت و سلام کرد و گفت: آقا خواهش دارم با دست مبارک خودتان دشتی به من بدهید. حضرت به او سکه ای می دهند، سپس رو کردند به من و فرمودند: حاجت تو هم نزد آقای بروجردی است، وقتی به قم رفتی نزد آقای بروجردی برو و بگو چرا از حال فلان کس که در مصر است غافلی! و چند جمله دیگر که سرّی بود به من فرمودند که به آیت الله بروجردی بگویم و بعد آن حضرت تشریف بردند.
ادامه دارد...
🌹اللهم ارنی الطلعة الرشیدة
🍃🌹عضویت در کانال
👇👇👇
@kolpee
==== 🍃🌹🌸🍃
#احسن_القصص
#تشرفات (قسمت دوم):
#امام_زمان ﷻ
💥آقاحسن وقتی به سکه نگاه کرد دید تنها روی آن خطی ضربدر زده اند ، و چیزی بر آن نوشته نشده است. بالاخره وقتی به مسجد جمکران رفتیم و قضیه را برای مردم نقل کردیم، آنها سکه را در میان آب انداختند و از آن آب به قصد استشفاء آشامیدند و به سر و صورت خود مالیدند، من هم پس از آنکه از مسجد جمکران به قم برگشتم به منزل آیت الله بروجردی رفتم ولی تا سه روز موفق به ملاقات حضرت آیت الله برجردی در جلسه خصوصی نشدم.
✨💫✨
روز سوم که خدمت آن مرحوم رسیدم بدون مقدمه فرمودند: سه روز هست که من منتظر تو هستم کجائی؟ عرض کردم: آقا موانعی بود که موفق به ملاقات خصوصی نمی شدم. آیت الله بروجردی فرمودند: حاجت تو این است که می خواهی به کربلا بروی، لذا مبلغی پول به من دادند و من مطالبی که حضرت بقیةالله روحیفداه فرموده بودند به آیت الله بروجردی عرض کردم و آیت الله بروجردی به آقا حسن گفتند: چرا آن سکه را به افراد معصیتکار و ناپاک نشان می دهی؟
✨💫✨
ضمنا من به آقای بروجردی عرض کردم که آقا شما چیزی بنویسید که من گذرنامه بگیرم و به کربلا بروم. آیت الله بروجردی فرمودند: تو گذرنامه نمی خواهی ، فلان دعا را بخوان از مرز عبور کن و به کربلا برو. من هم همان روزها حرکت کردم و به طرف عراق رفتم، وقتی به مرز عراق رسیدم، با آنکه همراهان من همه گذرنامه داشتند، بیشتر از من که گذرنامه نداشتم معطل شدند و احدی از من مطالبهٔ گذرنامه نکرد.
📗ملاقات با امام زمان ص ۲۹۶
🌹اللهم ارنی الطلعة الرشیدة
🍃🌹عضویت در کانال
👇👇👇
@kolpee
==== 🍃🌹🌸🍃
#احسن_القصص
#تشرفات (قسمت سوم):
#امام_زمان ﷻ
💥آنوقت گفت: برویم. گفتم: شترها را چه بکنیم؟ گفت: آنها را آزاد بگذار، اینجا محل امن و امان است. با او تا نزدیک خیمه رفتم، به من گفت: تو صبر کن و خودش قبل از من وارد خیمه شد و چند لحظه بیشتر طول نکشید که بیرون آمد و گفت: خوشا بحالت ، به تو اجازه ملاقات دادند وارد شو. من وارد خیمه شدم دیدم، آقائی بسیار زیبا با بینی کشیده و ابروهای پیوسته و برگونه راستش خالی بود که دلها را میبرد،
✨💫✨
با کمال ملاطفت و محبت احوال مرا پرسید و فرمود: پدرم با من عهد کرده که در شهرها منزل نکنم! بلکه تا موقعی که خدا بخواهد در کوهها و صحراها به سر ببرم تا از شرّ جباران و طاغوتها محفوظ باشم و زیر بار فرمان آنها نروم تا وقتی که خدا اجازه فرجم را بدهد. من چند روز مهمان آن حضرت در آن خیمه بودم و استفاده از انوار و علومش میکردم،
✨💫✨
تا آنکه خواستم به وطن برگردم، مبلغ پنجاه هزار درهم داشتم خواستم به عنوان سهم امام تقدیم حضورش کنم. فرمود:از قبول نکردنش ناراحت نشوی، این به علت آن است که تو راه دوری در پیش داری و این پول مورد احتیاج تو خواهد بود.
پس خداحافظی کردم و به طرف اهواز حرکت کردم و همیشه به یاد آن حضرت و محبتهای او هستم و آرزودارم باز هم آن حضرت را ببینم.
📗ملاقات با امام زمان ص ۲۱۸
🌹اللهم ارنی الطلعة الرشیدة
🍃🌹عضویت در کانال
👇👇👇
@kolpee
==== 🍃🌹🌸🍃