#عمربنخالدوصیداوی🌷
پیشاپیش سه بار دیگر به امام💚 نزدیک تر می شود و می گوید :«یابن رسول الله؛ میخواهیم به یاران رفته ملحق شویم...دوست نداریم تو را تنها و کشته💔 ببینیم .»
امام دعا میکند و دست بر شانه ی او می نهد ؛ _بروید که ما نیز ساعتی دیگر به شما ملحق می شویم 🥺!
نخست عمر بن خالد صیداوی🌷 پا به میدان می گذارد و لب به رجز می گشاید:« ای نفس! بشارت باد بر تو شادمانی و سرور بهشت🌱 . امروز جزای تو احسان است ؛ و آنچه می کنی ،نزد خداوند❤️ ثبت است .
آرام باش و بیتابی مکن که زندگان همه فانی اند و صبور باش که صبر،سنگر امن خداست🌱 ... و آنگاه روبرو بر صف دشمن می زنند .صدای تکبیر است و چکاچک شمشیر،کوفیان غبه میکشند و چهار یار،آرام آرام در موجاموج سوارگان و پیادگان لشکر خصم،گم می شوند😔