#خاطره
#کتاب #خداےخوبِابراھیم ⸣
.
•خدایاشڪر🌿'
از صبح تا عصر به ادارات مختلف شهرمان رفتم اما مشکل من حل نشد. با اینکه از جانبازان جنگ بودم، اما اینقدر عصبانی شدم که به تمام مسئولین فحش دادم و گفتم: کاش داعش میآمد و شما را...
آخر شب، فرزندم که از شرایط من ناراحت بود گفت: بابا، من امروز یک کتاب جالب خواندم. خیلی آرامش به من داد. بیا شما بخوان. بعد کتابی را که تصویر یک شهید روی آن بود به من نشان داد. کتاب را انداختم آن طرف و گفتم:«همش دروغه.» و بعد خوابیدم. جوان خوش سیمایی بالای سرم آمد و گفت: دوست عزیز، چرا اینقدر ناشکری؟! چیزی نشده. مشکل شما را اگر خدا صلاح بداند حل میکند. خدا را به خاطر این همه نعمتی که داده شکر کن. نعمت ها را بیشتر میکند و...
از خواب پریدم. خودش بود. همان جوانی که تصویرش روی جلد کتاب قرار داشت. کتاب را از گوشه اتاق برداشتم. نوشته بود: سلام بر ابراهیم. خاطرات شهید ابراهیم هادی. او به من این کلام الهی را یادآور شد :
۩لَئِن شَکَرتُم لَأَزیدَنَّکُم و لَئِن کَفَرتُم إِنَ عَذابی لَشَدیدٌ۩
«اگر شکرگزاری کنید(نعمت خود را) بر شما خواهم افزود و اگر ناسپاسی کنید، مجازاتم شدید است!»
سورھ ابراهیم آیھ۷
#شهید_ابراهیم_هادی
@komail31 🌺
#خاطره
#شهید_ابراهیم_هادی
🕊•⸤#خداےخوبِابراھیم ⸣
.
•بشارتبہیاࢪانِشھدا🌿'
محمد امین کریمیان، طلبه ای بود که برای معرفی شهید هادی خیلی تلاش میکرد و میگفت: شهدا زنده اند. باید آن هارا الگو قرار دهیم.
کتاب سلام بر ابراهیم را در مدارس پخش میکرد و نوجوان ها را با راه و روش شهید آشنا مینمود. او دوست داشت مدافع حرم شود.
میگفت: هر زمان ابراهیم را در خواب میبینم، خیلی خوشحال است و خیلی مرا تحویل میگیرد. او در سوریه به دوستانش گفت: من مدیون ابراهیم هستم. او به من گفت که نترس و نگران نباش. به زودی با گمنامی به ما ملحق میشوی...مدتی بعد همینگونه شد!
۩فَرِحِينَ بِمَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَيَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِينَ لَمْ يَلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ أَلَّا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ ۩
«آن ها(شهدا) بخاطر نعمتهای فراوانی که خداوند از فضل خود به ایشان بخشیده خوشحالند و مژده میدهند به کسانی که هنوز به آنها ملحق نشده اند(مجاهدان و شهیدان آینده، زیرا میدانند) که نه ترسی بر آنهاست و نه غمی خواهند داشت.»
سورھ آلِعمࢪان۰۷۱
@komail31 🍃🌸🍃
🕊•⸤#خداےخوبِابراھیم ⸣
.
سال اول جنگ بود. نشسته بودیم داخل سنگر. چند نفر از برادران ارتشی از کنار ما رد شدند. ابراهیم به یکی از آنها خیره شد و با خنده به ما گفت: سیبیل این گروهبان رو نکاه کن! لباش اصلا پیدا نیست. چطوری آب میخوره؟ یکدفعه مثل اینکه برق ابراهیم رو گرفته باشه از جا پرید و گفت: این چه حرفی بود که من زدم. چرا در کلامم دقت نکردم؟ بعد دوید به سمت گروهبان و گفت: برادر وایسا
گروهبان گفت: چیزی شده؟ ابراهیم سلام و احوالپرسی کرد و گفت: منظوری نداشتم، اما ناخودآگاه سیبیل شمارو که دیدم به رفقا گفتم: این بنده خدا چطوری آب میخوره؟ ما رو حلال کن. خیلی شرمنده ام. راستی اگه به خاطر سبیل هات اذیت میشی ما قیچی داریم میخوای کمکت کنم؟
گروهبان خندید و تشکر کرد و گفت: باشه، بهت زحمت میدم.
«ای کسانی که ایمان آورده اید! هرگز گروهی از شما گروه دیگری را مسخره نکنند، شاید آنها از اینها بهتر باشند...»
سورھ حجرات آیھ۱۱
@komail31 🍃🌸🍃
🕊•⸤#خداےخوبِابراھیم ⸣
شاید داستان معجزه اذان ابراهیم هادی را شنیده باشید ، او فرمانده نیروها بود ، شاید دوست داشت خیلی زود ارتفاع آزاد شود و رزمندگان پیروز شوند ، اما خدای ابراهیم چیز دیگری میخواست .
ارتفاع آزاد نشد . ابراهیم اذان صبح گفت و با اذان او دلهای نیروهای دشمن توجه خدا گردید . هجده هزار نفر از آنها تسلیم شدند و ارتفاع آزاد د عملیات پیروز شد .
آنها بعدها به سپاه اسلام پیوستند و همگی در راه خدا شهید شدند . اینجاست که باید به این کلام نورانی خدا بیشتر فکر کنیم :
فَعَسى أَن تَكْرَهُوا شَيئًا وَيَجْعَلَ اللهُ فِيهِ خَيرًا كَثِيرًا
چه بسا چیزی خوشایند شما نباشد
و خداوند خیرفراوانی در آن قرار میدهد . [سورهنساء،آیه۱۹]
#خاطره
🕊•⸤#خداےخوبِابراھیم ⸣
همه چیز براے خدا . . .🌿!
یکی از ویژگیهای مهم ابراهیم این بود که هر کاری می کرد برای رضای خدا بود. ورزش و کشتی و حضور در جبهه و خدمت مردم و کار و ... همش برای خدا بود. خالصانه و مخفیانه فقط برای رضای خدا فعالیت میکرد و نمیخواست کسی بفهمد این کارها را انجام داده! مانند ابراهیم خلیل الله که می فرمود:
قُلْ إِنَّ صَلَاتِي وَنُسُكِي وَمَحْيَايَ وَمَمَاتِي
لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ ۲٦۱
بگو: همانا نماز و طاعت و تمام اعمال من و حیات و ممات من همه برای خداست که پروردگار جهانیان است.
﴿ آیہ ۱٦۲ سورھ انعام ﴾
@komail31