#دلنوشته برای عزیز دلها #حاج_قاسم
💔💔 داغ از دست دادن تو هنوز از دل مردمی که برایت از جان خود هم می گذشتند تا در عزاداریت شرکت کنند، نرفته. به راستی بگو سلطان قلب های ایرانیان تو با ما مردم چه کردی که اینگونه عاشقت شدیم؟ تو با ما مردم چه کردی که اینگونه وابسته ات شدیم. حاج قاسم تو از پیش ما رفته ای و ما آرامشی نداریم.
مگر می شود به زودی این داغ را فراموش کرد؟ مگر می شود که دل و روح ما ایرانیان آرام بگیرد. ما کسی را از دست دادیم که به مانند نزدیک ترین فرد زندگیمان دوستش داشتیم. آری به راستی که همه ی ما احساس می کردیم که شخصی از نزدیکترین اعضای خانواده مان را از دست داده ایم؛ همه ی ما احساس می کردیم که فرزندان حاج قاسمیم و پدرمان را از دست داده ایم! آخر حاج قاسم به مانند پدری مهربان برای ایران از خودگذشتگی می کرد.
حاج قاسم تو رفته ای و می دانیم که نمی آیی. کاش هیچوقت آن روز نحس که تو در آن به شهادت رسیدی سر نمی رسید. آن روز درست است که برای تو روز رسیدن به خواسته ات بود، اما برای ما روز گرفتن جگرگوشه مان بود.
#سردار_دلها
#hero
@komail31
علمدارکمیل
#دلنوشته برای عزیز دلها #حاج_قاسم 💔💔 داغ از دست دادن تو هنوز از دل مردمی که برایت از جان خود هم م
#دلنوشته ای برای #سردار_دلها
آن شب که تو به شهادت رسیدی انگار تمام دیوارهای دنیا بر روی سرم آوار شد اما من از تو ای اسوه قدرت و استواری یاد گرفتم که پا برجا،محکم و قوی بمانم.در برابر تمام غم ها و غصه ها و هرچیز دیگری شاید من تنها اینگونه نباشم بلکه یک ایران با من هم عقیده باشند اما افسوس که غم از دست دادن تو چیز دیگری بود و قلبم را در آتشی به بزرگی دنیا سوزاند اما من آن شب با خودم عهد بستم که مثل تو مالک اشتر زمان بشوم و وجودم را همچون ستونی قرار دهم و علم کنم با چادرم که از جدم فاطمه زهرا (س) است و به من رسیده و بر سرم هست سرپناهی برای تمام مظلومان جهان و جانم را تقدیم کنم در راهی که تو آن راه را به من نشان داده ای و خودت در انتهای این راه ایستاده ای و منتظر من هستی.
#حاج_قاسم
@komail31
#دلنوشته ❤️✍
ابراهيم هادي اسوه ي شجاعت ، رشادت مروت ، ديانت و صاحب مدال شهادت است دلم گرفت و آمدم بعد از مدتها برايت بنويسم اي ابراهيم .....
همه از من سراغ صاحب خانه ام را مي گيرند .مي پرسند اين ابراهيم شما كجاست ؟ مي گويم : نمي دانم مي پرسند نشاني از او داري؟ مي گويم :نه ، اما مي گويم كه اينها نشاني نمي خواهند فقط منتظرند كه صدايشان كنيد، همين و بس . راست گفتم ؟؟؟ مي پرسند از او چه مي داني كه مهمان خانه اش شدي؟ و من مي گويم نامت را در جايي ديدم و از تو خواندم ،از تو خواندن همانا و دنبالت گشتن همانا . مي پرسند چرا هميشه از خدا خواست كه گمنام بماند ؟ شايد اين باشد پاسخت كه گمنامي صفت ياران خداست. صدايت مي زنم ، مي دانم مهمان نوازي اما كمي با من حرف بزن !!! كمي صداي اين بنده ي خطاكار را بشنو ، واسطه اي شو بين من و بين پروردگار. در سراي بي نور دلم ،تو نوري از عشق به خدا را در وجودم دوباره روشن كردي .يادت هست چه چيزهايي به تو گفتم ... يادت هست خواسته هاي مرا ؟ اذان تو در ميدان نبرد لرزاند دلهايي را نه دل خودي بلكه دل بيگانه را ، درست است ؟ پس منتظريم يك اذان هم در گوش ما بگو شايد دلمان بلزرد و ديگر منتظر لرزشهاي بعدي نباشد كاش مي شد.
#شهید_ابراهیم_هادی
@komail31
#دلنوشته
امروز #روز_پدر است روز مردانی که عاشقانه و شجاعانه تا آن سوی مرزها رفتند و با اهدای خون پاک و مقدس شان اجازه ندادند معجر از سر ناموس مسلمانی کشیده شود، همان مردان بی ادعایی که طعم پدر شدن را نچشیدند و نام پدر از زبان کودکان خود نشنیدند. پدران شهید آسایش و آرامش خود را فدای آرامش آیندگان کردند چرا که عمق عشق و اندیشه شان از عمق اقیانوس ها فراتر بود.
#میلاد_امام_علی
@komail31
✍❤️ #دلنوشته ای برای حضرت ماه
#حضرت_عباس
دست استغاثه عالم به سوی او
❤️تو متولد شدى، ولی نخست دستهایت به دنیا آمدند. دستهایت که پیش از تولد تو در تمام هستی زبانزد بودهاند. دستهایت که دست استغاثه تمام عالم به سوی آنهاست. دستهایت که تاریخ را ساختهاند... خدا نخست دستهایت را آفرید... به آن دستهای توفانی عاشقانه نگاه کرد و گفت: «این دستها بهترین دستهای عالمند...» آنگاه تمام افلاک در برابر دستهایت به سجده افتادند. تمام فرشتگان بر دستهایت بوسه زدند و خدا گفت: «برای این دستها مردی خواهم آفرید که نامش را در آسمانها دست به دست خواهند برد...» و خدا تو را آفرید، برای آن دستهای بیبدیل ... دستهای معجزهگر... .
دستهایت را دوست میدارم که با دستهای خدا نسبت دارند و از ازل با ثارالله بیعت کردهاند؛ دستهایی که تنها برای حمایت از آفتاب به زمین آمدهاند برای آنکه پسر خورشید روی زمین باشند. از تو تنها به همین دستها کفایت میکنیم و گرههای کور روزگارمان را به آستانه مهر این دستها میآوریم تا گشوده شوند. تا نمکگیر شویم... تا از نو ایمان بیاوریم... به تو... به عشقی که تو را اینگونه شهره عالم کرد... و به خدایی که این عشق را آفرید... .
تو را عشق به این روز انداخته ای ماه! تو را عشق چنین سرفراز کرده... وقتی که سایه به سایه خورشید، تمام راههای سخت را بپیمایى، وقتی که چشم از خورشید برندارى، وقتی که خویش را وقف او کنى، وقتی که تمام هستیات را در دستهایت بگذارى، تمام خودت را در دستهایت بریزی و آن دستها را به سوی عشق دراز کنى، اینگونه خواهی شد. اینگونه که خدا دستهایت را در آغوش میگیرد و آنگاه تمام قدرت بیمنتهایش را به دستهای تو میبخشد. آنگاه تمام درهای بسته، تمام قفلهای ناگشودنی و تمام گرههای کور، با دستهای تو گشوده خواهد شد ای بابالحوائج!
دستهایت کو؟ که دلتنگم برای دستهایت
تمام دنیا دستهایت را میشناسند. تو را همه با دستهایت میشناسند. دستهایی که دستان خداست و از آستین رشادت و شهادت و مهر تو بیرون آمده. همان دستهایی که دستان پر سخاوت دریاست و تمام آبهای دنیا را شرمنده خویش کرده است. دستهای تو را نمیشود نادیده گرفت؛ چون دستان خدا فراتر از همه دستهاست. هر که با دستهای تو بیعت کند، دستان خدا را در آغوش گرفته...
دستهایت، آیینه دستان پر پینه مردی است که تمام هستی در دست ولایت اوست. مردی که سالیان سال نان بینوایان را بر دوش میگرفت و بر در خانههایشان میبرد و سفرههایشان را نمکگیر خویش میکرد. تو فرزند دستهای حیدرى. مردی که ذوالفقار را در دست داشت، ولی هرگز دانه جوی را به ستم از دهان موری باز نگرفت. پس از دستان او که نانآور خاک بود، دستهای تو آبآور زمین شدند. دستان تو ساقی روزگارند.
دستهایت، برکت عشق را در سفرههای عاشقان مینهند. اینک نان و خرما نه، که از تو آب حیات میطلبیم، آب مراد... . از تو عافیت میخواهیم. از دستهای توانگرت، سعادت میخواهیم ای مرد! کاش دستهای تو تمام ابرهای سیاه ستم را از آسمان دنیا فراری دهند. کاش دستهایت به یاری انسان برخیزد و او را وارث صلح و آشتی کند.
✍سودابه مهیجی
@komail31 🍃🍃🌸🍃
#ماه_شعبان
.:
#دلنوشته ای برای #شهید_ابراهیم_هادی در روز تولدش
سلام بر ابراهیم
ابراهیم مهربان و دلسوز و همیشه حاضر و ناظر
ابراهیم عزیزما
فکرش را هم نمی کردم در راهیان نور امسال که کتابت را سر راهمان قرار دادی، همچنان کنارمان بمانی..
ابراهیم مهربان ما
فکرش را هم نمی کردم زیارت کانال کمیل نصیبمان شود..
فکرش را هم نمی کردم قرار است شب اول رجب را با خواندن یکباره "سلام بر ابراهیم" احیا بدارم و شیفته ات شوم برادر..
مزار همه شهدای گمنام مزار توست
کمک کن سر مزار شهدای گمنام بهشت رضا مراسم تولدت را برگزار کنیم..
به قول دوستت کادو برایت چه بیاوریم جز خواندن حدیث شریف کساء...
ما را نزد مادرت و مادر همه شهدای گمنام شفاعت کن ابراهیم..
وقتی مهربانی های تو را می بینم
قلبم فشرده می شود که پس چقدر ائمه اطهار مهربان هستند!!!!!
پس خود خدا چقدر مهربان است!!!!
خدایا ممنون که ابراهیمت را به این دنیا هدیه دادی و ما را با او آشنا کردی..
@komail31 ❤️
علمدارکمیل
محمود آبسالان محافظ فرمانده تیپ ۱۱۰ سلمان فارسی و فرزند جانشین فرمانده سپاه سلمان سیستان و بلوچستان،
#دلنوشته برای آقازادهای به نام #شهید محمود آبسالان
#شهید #ماه_رمضان
❤️ با تو هستم ای شهید بلندمرتبهای که در شب قدر، قدر یافتی و به سمت معشوق بال گشودی!
ای آقازادهی خوشعاقبت! از تو کسی نخواهد نوشت؛ تو صدرِ اخبار رسانهها را از آنِ خود نخواهی کرد؛ چرا که اکنون روزهاست که رسواییِ خطای آقازادهای، قلمهای قلمبهدستان را مشغولِ خویش نموده.
از تو در رسانههای بیگانه نخواهند گفت چرا که آنان با شور و شعفِ وصفناپذیری، مدتیست 'کالسکه' عَلَم کردهاند و با تمام قوا بر کوسِ رسواییِ آقازادهها میکوبند.
هرچند که تو هم، مثل او که اکنون در صدر خبرهاست، 'ژنخوب' داری؛ اما خبر شهادت تو در هیاهوی رسانهها و جنجالافکنیهای کممایگانِ پرمدّعا،گم خواهد شد؛ چرا که مرام و مَنِشت، با تصویری که دشمنانِ انقلاب، برای این خاک میسازند، نمیخوانَد؛ آنها و عمَلههایشان با تمام قدرت میکوشند ثابت کنند مسوولِ جمهوری اسلامی، از مردم جداست.
🌷 راستی، حساب و کتاب خدا را میبینی؟ پرکشیدنت، در شب شهادت مولایت رقم خورد؛ هم او که وقتی خبر ضربت خوردنش در محراب مسجد پیچید، حیرتزده گفتند: "مگر نماز هم میخواند؟!" و خبر شهادت تو هم که آمد -آنقدر که در گوشمان خواندهاند: آقازادهها اینچنینند و آنچنانند- عدهای شگفتزده پرسیدند: " مگر میشود فرزند فرماندهی بلند پایهای باشی و در منطقهای محروم، برای امنیت میهنت، خدمت کنی؟!" و این، قدرت کجروایتهاست که امامی را بینماز جلوه میدهد و همهی آقازادهها را غرق در بیدردی و اشرافیت.
اما این بار خون تو، روایتِ راستین را در میان آتشبارانِ روایتهای دروغین، جانی تازه میبخشد که به قول شهید سید مرتضی: " در عالَم، رازیست که جز به بهای خون، فاش نمیشود
شهادت این شهید خوشبخت مدافع امنیت را به محضر امام زمان (عج الله تعالی فرجه الشریف ) و نایب برحقش امام خامنه ای (مدظله العالی) و همه همکاران تبریک و تهنیت عرض می کنیم ؛روحش شاد و یادش گرامی باد.
@komail31 🍃🌸🍃
💌 #دلنوشته مهدوی
سلام پدر مهربانم
❣مهدے جان! همه ی زندگی!
▪️جاهای خالی زندگیام را یکی یکی نگاه میکنم، ولی جای خالی تو را پیدا نمیکنم.
▫️تا وقتی که تو یکی از جاهای خالی زندگیام نشوی
نمیتوانم خودم را منتظر تو بدانم.
🔹وقتی که تو تنها جای خالی زندگیام شدی
میتوانم ادعای عاشقی کنم.
▫️کسی که تو همۀ زندگیاش میشوی
در تو ذوب شده و به هدف خلقتش رسیده.
▪️شرمندهام که هنوز جای خالی زندگیام نشدی.
وقتت بخیر همۀ زندگی!
ای همه هستم #امام_زمان ام
📌محسنعباسیولدی
اللهمعجللولیکالفرج
التماس دعا
@komail31
#دلنوشته فرمانده کل ارتش جمهوری اسلامی ایران
🛑 پسرم آرتین؛
سرباز وطن سخت غصه دار است.
«کاش من به خون غلطیده بودم »
🔸امیر سرلشگر سیدعبدالرحیم موسوی، فرمانده کل ارتش جمهوری اسلامی ایران در دل نوشته ای برای آرتین، کودک مظلومی که والدین و برادرش در حادثه تروریستی در حرم حضرت شاهچراغ (ع) به شهادت رسیدند، گفت:
کاش من بجای پدر، مادر و برادرت به خون غلطیده بودم و تو اکنون تنها و داغدار نبودی!
🔸پسرم آرتین؛ اگر چه قلبم آزرده دلتنگی تو است، اما کاش زخم های دل تو، روی سینه ام انباشته می شد و تو را غصه دار و دلتنگ پدر، مادر و برادرت نمی دیدم.
🔸 برای یک سرباز ایرانی هیچ چیز سختتر از آن نیست که در عین توانایی، خون دل بخورد، دندان به هم بفشارد و صبوری کند و شمشیر در نیام نگه دارد.
شرح کامل این دلنوشته فرمانده ارشد جمهوری اسلامی ایران برای یک کودک ایرانی داغ بده در لینک زیر
https://b2n.ir/j46391
@komail31 🖤
#شهید ناصرالدين باغانی
رشته ی تحصیلی دردانشگاه :معارف اسلامي و تبليغ
#دلنوشته و دستنوشته شهید👇👇
بار الها ای چراغ شبهای تار من، ای نوربخش قلب تیر ه ي من، ای فریادرس من، ای امید من، ای سجود من، ای رکوع من، ای که قیامم برای توست.
ای که سلامم به روی ماه توست. ای که مرا از چاه های ضلالت رهانیدی و به قله ي رفیع انسانیت رساندی. ای که تاج کَرّمنا بر سر من نهادی، ای یار من، ای دلدار من، ای شاهد زیبای من، ای آگه از غم های من، تو را شاهد می گیریم که من بنده ي تو بودم و اگر غیر از راه تو پیمودم نه از روی عصیان که از راه نسیان بود. مولای من تو خود شاهد بودی که با آن همه گناه باز در خانه ي تو می آمدم و باز سر بر خاک می سا ییدم، تو خود شاهد بودی که تو را دوست می داشتم هر چند گاهی اسیر دام های شیطان می گشتم.
مولای من اگر خطا کارم امید عفو بر درگهت دارم و اگر نبخشی ام بر کرمت اعتراض دارم.اگر از من بپرسی که چرا گناه کردی از تو می پرسم که چرا درِ عفو را باز کردی؟! اگر تو مرا عفو نکنی چه کسی به آن سزاوارتر از تو خواهد بود؟!
@komail31