eitaa logo
علمدارکمیل
345 دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
1.4هزار ویدیو
43 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
_این_اولین_محرم_بدون_تو_دلم_شبای_جمعه_روضه_خون_تو.mp3
5.11M
حاج میثم مطیعی 💔این اولین محرمِ بدون تو ....💔 💔به یاد سردار سلیمانی ، علمدار رهبر انقلاب ... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ صدات هنوز تو گوشمونه؛👇 💚 «أَلا یَا أَهلَ الْعَالَم» من حسین‌ع را دوست دارم💔😭 @komail31
1562.mp3
685.1K
📚درس هایی از 🔰علامه جعفری🔰 🔸هدف و وسیله در حرکت حسینی🔸 (علیه السلام) @komail31
🍂🍂🍂 اوقات خوش آن بود که با دوست به سر شد باقی همه بی‌حاصلی و بی‌خبری بود... علیه السلام @komail31 🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 سیره شهدا اهتمام به نماز اول وقت ده سال با محمد زندگی کردم،هیچوقت یاد ندارم بی وضو باشه،غیر ممکن بود یه شب نماز شبش ترک بشه به نماز اول وقت فوق العاده اهمیت می داد،مسافرت که می رفتیم تا صدای اذان رو می شنید ، توی بیابون هم بود می ایستاد،بارها بهش می گفتم ، مقصد که نزدیکه ، نمازتون رو شکسته نخونین ، بذارین برسیم خونه ، نمازتون رو کامل و با خیال راحت بخونین ، محمد می گفت: شاید توی همین راه کوتاه عمرمون تموم شد و به خونه نرسیدیم الان می خونم تا تکلیفم رو انجام داده باشم اگه رسیدیم خونه ، کامل هم می خونم . ! راوی همسر سردار محمد بروجردی 🍃🍃🍃➖➖➖🍃🍃🍃 @komail31
6.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠3 علت دوری از (علیه السلام) از زبان خود امام زمان (علیه السلام)💠👇 〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️ 📺کلیپ تصویری ⏰: کمتر از یک دقیقه @komail31
از خواجه عبدالله انصاری پرسیدند: "عبادت" چیست؟ فرمود: عبادت "خدمت" کردن به "خلق" است... پرسیدند: چگونه؟! گفت: اگر هر پیشه ای که به آن اشتغال داری، "رضای خدا" و "مردم" را در نظر داشته باشی؛ "این نامش عبادت است." پرسیدند: پس "نماز و روزه و خمس..." این ها چه هستند؟؟؟ گفت: اینها "اطاعت" هستند که باید بنده برای "نزدیک شدن" به "خدا" انجام دهد تا "انوار حق" بگیرد... @komail31
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
علمدارکمیل
بنام پروردگار جهانیان #با_کاروان_اسرا ٤ وقایع بعد از #عاشورا ❥✦ #امام_سجاد (علیه السلام با یاری م
بنام هستي بخش جهان ‍ ‍ 5 🔻 چون اسرا را وارد کوفه کردند ابن زیاد دستور داد تمام مردم شهر در قصر اجتماع کنند، سر حسین ابن علی ((علیه السلام) در داخل سپر کنار ابن زیاد قرار داشت، با چوب بر لب و دندان ابی عبدالله ((علیه السلام) می‌زد و می‌خندید... ↫ زید ابن ارقم که از صحابه رسول خدا بود وقتی مشاهده کرد ابن زیاد ضربات خود را مانند باران بر لب و دندان ابی عبدالله ((علیه السلام) وارد می‌کند... ❥✦ صدا زد: ابن زیاد!! چوب را از لبان حسین بردار که بخدا قسم مکرر در مکرر دیدم که رسول این لبها را می‌بوسید😭 سپس شروع به گریستن کرد... زید گفت: پسر زیـاد با امانت رسول خدا چه کردی...؟! سپس از مجلس خارج شد...¹ ↫ قيس بن عباد در آن مجلس شوم بود كه ابن زیاد به او گفت: در مورد من و حسين چه نظري داری؟ ❥✦ او پاسخ داد: روز رستاخيز اجداد گرانقدر و پدر والا مقام و مادر ارجمند او، كه درود خدا بر آنان باد، می‌آيند و در مورد او شفاعت می‌كنند و اجداد تو با پدر و مادرت نيز می‌آيند در مورد تو شفاعت می‌نمايند. ابن زیاد خشمگين گرديد و او را از محفل شوم خود بيرون كرد.² 📚 منابع: ۱. ارشاد مفيد، ص ۲۴۳. ۲. تذكره، در ص ۲۵۷، ••●✦✧✦✧✦●•• آهـ حسین ... بوسه‌ی چوب به دندان تو می‌خورد... دلم می‌لرزید 😭😭😭😭😭 @komail31
‍ 📝 یادداشتی از یک نویسنده علی بلورچی هستم با ۱۰۱ گناه… ✍ اول فقط یک اسم بود. «علی بلورچی»؛ اسمی مثل بقیه اسم ها. قرار شد برویم سراغ مادر و برخی رفقایش و پرونده ای درباره اش کار کنیم. تا اینجای ماجرا، این هم مثل بقیه کارها بود. باید می فهمیدیم اهل کجا و چند سالش بوده، کجا و چقدر درس خوانده، چطور عازم جبهه شده، اخلاق و رفتارش چطور بوده، کی و کجا شده و ... یک روز پیک بسته ای آورد که ظاهراً مثل همه بسته های دیگر بود. یک آلبوم از عکس های علی، یکسری نامه و یک دفترچه… و آه از این دفترچه! روی جلدش نوشته بودند؛ 📕دفترچه محاسبات نفس علی بلورچی علی صفحه اولش نوشته بود: بسم الله الرحمن الرحیم اعوذ باالله من الشیطان الرجیم قال الله العظیم فی کتابه الکریم اقراء کتابک کفی بنفسک الیوم علیک حسیباً. «من استوی یوماه فهو مغبون» و از اینجا بود که ورق برگشت و ماجرا عوض شد. حالا دیگر علی بلورچی فقط یک اسم نبود، یک راز بود، رازی بزرگ. از روز پنج شنبه ۲۲ آذر ماه سال ۱۳۶۳، شروع کرده بود به محاسبه نفس و نوشتن گناهانش! گناهان که چه عرض کنم… بعضی هایش … بگذریم، خودتان باید بخوانید تا بفهمید. نمی دانم وقتی این ۱۰۱ گناه یا لغزش را می خوانید چه حسی به تان دست می دهد و عکس العملتان چیست اما راستش را بخواهید، من خندیدم! حسابی به خودم خندیدم چون دیدم کاری از گریه ساخته نیست. شناسنامه اش می گفت اسمش مهران است اما وقتی رفت جبهه گفت صدایم کنید علی. نامه هایش را اینطور امضاء می کرد: الاحقر علی بلورچی. خطش آن قدر زیبا هست که بتوان یکی از نامه هایش را قاب کرد. وصیتنامه اش دو خط هم نمی شود! نوشته؛ ولا تکونوا کالذین نسوا الله فانسیهم انفسهم تنها یک چیز برایتان بنویسم که خیلی زحمت کشیدم و ناله کردم و شب زنده داری(به اصطلاح شما) کردم اگر شهید شدم باید بگویم: «فزت و رب الکعبه» *** شاید بپرسی چرا علی بلورچی؟ زندگی پرفراز و نشیب شخصی و خانوادگی، رتبه پنج کنکور، دانشجوی الکترونیک دانشگاه شریف، شاگرد خاص آیت الله حق شناس و گمنام بودن عمدی وی، برای انتخابش کافی بود. جوانی که وقتی شهید شد ۲۱ سال بیشتر نداشت. اگر قرار باشد ما هم دفترچه ای برای محاسبه خودمان… بگذریم!! حدود صد صفحه از این کتابِ ارزشمند، حاوی «محاسبات نفس» «بلورچی» است که حقیقتا برای هر انسان جویای رستگاری و تعالی اخلاقی، بسیار راه گشا و مفید به فایده است. باشد که مفهوم «حَاسِبُوا أَنْفُسَکُمْ قَبْلَ أَنْ تُحَاسَبُوا» برای خواننده ی آن بیش از پیش روشن گردد و الگویی شود برای همه ی آنان که اراده کرده اند، به راه «مهران بلورچی» و همرزمان او پای گذارند. راهی که بی شک، به آسمانی راه دارد که بنده گان صالح خداوند و ابرار در آن ماوی دارند. @komail31 🍃🍃🌹🍃🍃🍃
علمدارکمیل
بنام هستي بخش جهان ‍ ‍ #با_کاروان_اسرا 5 🔻 چون اسرا را وارد کوفه کردند ابن زیاد دستور داد تمام مرد
.: ٦ 🔻 هنگامی كه خواهران و بانوان و كودكان حسين علیه السلامرا به كاخ ابن زیـاد بردند، زينب دختر فرزانه فاطمه (س)، ساده‌ترين لباس خويش را به تن كرد و بطور ناشناس وارد شد و زنان و كنيزان، او را در ميان گرفتند تا شناخته نشود؛ و آنگاه در ميان آنان نشست. ابن زيـاد پرسيد: اين بانويی كه نشسته است، كیست؟ و او پاسخ نداد. مردك سه بار پرسش كرد و زينب (سلام الله علیها ) پاسخ نداد، تا سرانجام يكی از كنيزكان گفت: اين زينب دختر فاطمه ( (سلام الله علیها) است. ↫ ابن زیـاد گفت: ستايش خدای را كه شما را رسوا ساخت. مردانتان را كشت و بافته‌های شما را دروغ و بی اساس شمرد. ✦✨ زينب ( (سلام الله علیها) شهامتمندانه پاسخ داد كه: ستايش از آن خدای بی همتايی است كه ما را به بركت وجود گرانمايه محمد صلی الله عليه و آله و سلم كرامت بخشيد و ما را از پليديهای درونی و بیرونی كه شما در آن می‌لوليد، پاك و پاكيزه ساخت و اين تنها فاسق و بدسكال است كه رسوا می‌گردد و بدكار و بدكردار است كه تكذيب می‌شود، نه ما! ↫ ابن زیـاد گفت: كار خدا را با خاندانتان چگونه ديدی؟ ✦✨ زینب ( (سلام الله علیها پاسخ داد: خدای بر آنان افتخار شهادت در راه خويش را مقرر ساخته بود و آنان در راه حق و عدالت جان را نثار كردند و به شهادتگاه خويش شتافتند، و من "هیـــچ چیـز به جـــز زیـبـایی ندیدم"، بزودی خدا تو و آنان را يك جا رويارو خواهد ساخت و آنگاه هر كدام دليل كار خويش را به او ارائه نموده و نزد او دادخواهی خواهيد كرد. ↫ ابن زيـاد كه رسوا شده بود و پاسخی نداشت، خشم آلود و هيجان زده گفت: خدای مرا از فرجام كار آن برادر طغيانگر و ياغيان سركش خاندانت -كه بر ضد حكومت و نظام اموی قيام كردند- خنك ساخت. ✦✨ دخت فاطمه ( (سلام الله علیها) گريست و گفت: به جانم سوگند! كه بزرگ خاندانم را به شهادت رساندی، خون عزيزانم را بر زمين ريختی، شاخه‌ام را بريدی و ريشه‌ام را بر آوردی! اگر اين شقاوتها دلت را آرامش می‌بخشد و خنك می‌سازد، پس دل خوش دار. ↫ ابن زیـاد گفت: اين شيوه‌ی سخن سرايی و سخن پروري است، به جانم سوگند، پدرت نيز شاعر و سخن سرايی چيره دست و سخن پرداز بود. ❥✦ زينب ( (سلام الله علیها) فرمود: مرا چه و سخن سرايي و شعر پردازی؟ مرا فرصت اين نيست، اما دريغ و درد كه اين اندوه دل است كه بر زبان می‌رانم... ‍ 📚 اولین تاریخ کربلا ••●✦✧✦✧✦●•• بر نیــزه ســـری روانه در صحرایـی یک مشک و دو دست و غربت و تنهایی با لحـن خوشی زینبـــ کبری می‌گفت من هیـــچ ندیده‌ام بجــــز "زیبــایی" @komail31
علیه السلام همنشيني با فاسقان انسان را در معرض اتهام قرار می دهد. @komail31