✂️ برشی از یک کتاب
#صف_کشیدن_برای_فاحشه_خانه
آمریکایی ها در خیابان امیر آباد یک #باشگاه داشتند که مخصوص افسران و درجه دارانشان بود . روزانه به هر کدام یک بسته به عنوان جیره غذایی می دادند ، که هر بسته برای مصرف ۵_۶ نفر کافی بود . در هر یک از این بسته ها انواع و اقسام کنسروها ، انواع نان ، ویتامینی که باید روزانه مصرف می کردند ، دو بطری #ویسکی و دو بسته سیگار خوب بود . آمریکایی ها به سرعت باشگاه امیر آباد را به #مرکز_فحشاء تبدیل کردند . کامیون های آمریکایی به مرکز شهر می آمدند و دخترها را جمع می کردند و به باشگاه می بردند . دخترهایی که به این اوضاع تمایل داشتند صف می کشیدند و منتظر می ماندند ؛ مثل اینکه در صف اتوبوس هستند . کامیون های روباز ارتش آمریکا می آمد و ۲۰۰_۳۰۰ دختر را سوار می کرد و می برد . آمریکایی ها هر چند پول نداشتند ولی با همین بسته ها دختر ها را راضی می کردند . من با یکی از کسانی که به باشگاه می رفت آشنایی داشتم و دیدم که در انبار خانه او تا زیر سقف از این بسته ها چیده است . هر روز که می رفتند یک دو بسته می گرفتند . این بسته ها قیمت گرانی داشت و خرید و فروش می شد .
یکی از کسانی که با آمریکایی ها می رفت ، #خاله_محمدرضا بود که اکنون #شاه_ایران شده بود .
📚 ظهور و سقوطِ پهلوی ، خاطرات ارتشبُد حسین فردوست ، ص ۱۲۴
کانال کمیل👇
http://eitaa.com/joinchat/3415605267Cb18985b625