یِسریامهستنهمـھجورهآدمایِخوبین
اماادعایـےکـھدارنبـھعملشون
نمیخورهمتاسفانـھ🚶🏿♂..
میدونـےدمازیِچیزیویِکسـےمیزننو
دوسشدارنامارفتارشوناینونمیگـھ:)💔
【علمداࢪکُمیل🇵🇸】
💣♥'!
•
.
ابراهیممـےگفت:
برایِرفعگرفتاریبادقتتسبیحات
حضرتزهرا.س.بخوانید😄♥️
#شھیدابراهیمهادی'
⸤ Eitaa.com/komeil3 ⸣
یِشھیدینوشتـھبود
جسممروبـھخاڪسپردم
روحمروبـھخداوراهمروبـھشما..:)💔
【علمداࢪکُمیل🇵🇸】
✌️🏻♥️':)
•
.
امتحانخداجلورومونـھ ،
اونـےبعداسرشبالاستوسینشجلوکھ
اینجانمرهمنفےنگیره!
حواسمونباشھشرمندهآقانشیم😉🖐🏿
#شھیدمصطفـےصدرزاده'
⸤ Eitaa.com/komeil3 ⸣
تویِاینوانفسایِجنگنرم
اونـےبرندسکھسنگرشمطمئنوامنباشھ!
سنگرمطمئنوامنِخطمقدم
همینهیئتواشکائیھکھواسھاهلبیت
میریزی:)♥
#تڪتیراندازجنگنرمباشرفیق'
•°🧡🌻🕸"
گنـھازجـٰانبمانیستاگرمجنونیم
گوشھچشمتونگذاشتکـھعاقلباشیم:)♥
#سلامعلۍابراهیم🌱'
⸤ Eitaa.com/komeil3 ⸣
اگـھبدونیمامامزمانمونچقدردلشبرامون
تنگشدهازخجالتآبمیشیم🚶🏿♂💔..!!
🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🌸🍃🌸🍃🌸
🍃🌸🍃🌸
🌸🍃🌸
🍃🌸
🌸
#رمان_تلالو_ابراهیم🙂♥
#کپیدرهرصورتممنوعحتیباذکرنامنویسنده😄❗️
#هرگونهکپیغیرقانونیوحـراماست🙅🏻♂
#پیــگـردقانــونــیدارد🚶🏿♂‼️
#پارت_سی_و_هفت🙋🏻♂🔥
- پدر هانیه( علی) :
داخل خانه نشسته بودیم ، گوشی من زنگ خورد
داداشم بود اون شب مهمانی داشتند و قرار بود یکی دوساعت دیگه من هم بروم…
یکم حرف زد و تعارف کرد زودتر بروم
صدایش نگران بود !
دوام نیاورد و گفت : علی بیا بیمارستان مسیح
هانیه توی خیابون با یکی درگیر شده
از هوش رفته الان ما داریم میبریمش بیمارستان!
خیلی عصبانی بودم همه اینکار هارا به خاطر سود شرکت داشتیم انجام میدادیم
حالا این پسره معلوم نیست چه گلی زده به سرمون!
فریاد زدم - چیشده؟
+ هیچی داداش آروم باش هانیه و پارسا درگیر شدن
گشت پارسا روهم بازداشت کرده!
- سیاوش من به تو اعتماد کردم
از اول اشتباه کردم نباید دخترم را میدادم دست این پسره
+ چیزی نشده که ....
-سیاوش چیزی نشده ؟؟ مگی چیزی نشده ها!؟ مگه من نگفتم بدون اطلاع به من کاری نکنید؟؟؟ نگفتــــم؟!
الان باید به من بگی؟ الان باید بگی که دخترم روی تخت بیمارستانه!؟
گور بابای هرچی شرکته
-----
آن شب سیاوش داداشم خیلی تلاش میکرد تا قانع بشوم ولی یک لحظه هم نمیتوانستم صبر بکنم کارد میزدی خونم درنمیامد…
با خودم میگفتم ما هرچقدر هم آزاد و بیخیال باشیم
ولی دیگه این یک مورد را نمیتوانستم قبول بکنم……
نصف شب اگه دخترم را برمیداشت میبرد من باید از چه کسی سراغ دخترم را میگرفتم!؟
کم پرونده ساز نبوده این پسره
حالا خداروشکر که گرفته بودنش
وگرنه معلوم نبود الان توی کدوم خیابون یقه کدوم دختر را گرفته بود……
چند ساعتی توی حیاط بیمارستان نشستم
از فردا نقل و نبات شرکت و فامیل میشدیم!
مادر هانیه وقتی گفت : دکتر گفته همه چیز نرمال هست فقط دوهفته ای باید روی ویلچر باشه تا آتل را باز بکنند
بعد دوهفته میتواند دوباره سرپا بشود
یک ساعتی هم منتظر ماندیم تا هانیه مرخص شود
از پلیس اصرار که باید امشب به آگاهی برویم
من هم نمیخواستم از این موضوع به سادگی بگذرم قبول کردم
همان شب با هانیه رفتیم که شکایت رل بنویسیم
و به سوال هایشان جواب بدهیم!
نویسنده✍🏿:#الفنــور_هانیهبانــو :)🌱
⸤ Eitaa.com/Komeil3 ⸣
جوریبینرفقاتبـھعنواننمازاولوقتخون
معروفباش ،
کھبدوننهرزمانازروزبھتپیامبدنپاسخگو
هستـےجزبیستدقـھیِبعدازهراذان!
#مشتـےباش'
[WWW.FOTROS.IR]ma97061908_5859413922456536247.mp3
14.31M
بذاربیامبـھکرببلا.:)💔
فکرکنهمـھیِعالمبلندشدنواستڪف
میزنن...
اماامامزمان.عج.توروکـھدیدروشوازت
برگردونـھ...!!
ارزشدارهخدایـے؟!🚶🏿♂💔
هدایت شده از «محضرخدا»
- https://harfeto.timefriend.net/16297389932526 !
اندکۍحرفبزنودلتراآزادکن
ازحرفهایِماندهبررویِآن:))💔
【علمداࢪکُمیل🇵🇸】
- https://harfeto.timefriend.net/16297389932526 ! اندکۍحرفبزنودلتراآزادکن ازحرفهایِماندهبررو
تشریفبیاریدیکمصحبتکنیم!(:
【علمداࢪکُمیل🇵🇸】
♥'!
•
.
رویِدیوارقلبـم..
عکسکسـےاستکـھهرگاهدلم
تنگِبھشتمـےشود ،
بـھچشمآنِاوخیرهمـےشوم:)♥
#سلامعلۍابراهیم🌱'
⸤ Eitaa.com/komeil3 ⸣