eitaa logo
【علمداࢪکُمیل🇵🇸】
5.3هزار دنبال‌کننده
7هزار عکس
1.7هزار ویدیو
82 فایل
﴾﷽﴿ • - اینجا خونه شُهداست شهدا دستتو گرفتنا ، نکنھ خودت دستتو بڪشی .. • . پاسخ‌بھ‌ناشناس‌ها؛ 〖 @komeil_212 〗 • اندکـےشࢪط! 〖 @Komeil32 〗 . هیئت‌کانالمون!(: 〖 @Komeil_78
مشاهده در ایتا
دانلود
Γ🌼🍃🔗°○ ‌• • ●|💜روایتۍازتـو💜|● • • تو اوج درگیری و عملیات بودیم. شرایط خیلی سخت و روحیه نیروهای ما خراب بود. از همه طرف به سمت ما شلیک می‌شد. دشمن حلقه محاصره را کامل کرد. در این شرایط ابراهیم روی بلندی رفت و با صدای بلند فریاد زد: الله اکبر...اشهد ان لااله الا الله...وقتی اذان و نام خدا به گوش ما خورد چنان آرامش پیدا کردیم که گویی هیچ خبری نیست! دشمن هم با شنیدن نوای ملکوتی ابراهیم عقب نشینی کرد. وقتی ابراهیم پایین آمد، یکی از رفقا بهش گفت: خیلی عالی بود. با صدای شما آرامش پیدا کردیم. ابراهیم یادآور شد که: من نبودم. این یاد خدا بود که آرامش ایجاد کرد: «الا بذکرِ الله تَطمَئِنُ القُلُوب» «آگاه باش که تنها با یاد خدا دلها آرام و مطمئن می‌گردد.» •[رعد،۲۸]• •°•علـمـدارکـمـیـل•°• ╔❁•°•♡•°•❁╗ @komeil3 ╚❁•°•♡•°•❁╝
♥🍃 🍃 • • ●|💛روایتۍازتو💛|● • • همراه با ابراهیم به سمت مقر سپاه می رفتیم تا وسایل لازم را برای رزمندگان تحویل بگیریم . صدای اذان ظهر که آمد ، ماشین را در مقابل یک مسجد نگه داشت . گفتم : آقا ابراهیم ، بیا زودتر بریم مقر ، همونجا نماز رو می خونیم . ما که بیکار نیستیم . داریم کار رزمنده ها رو انجام می دهیم . این هم مثل نمازه . با لبخندی بر لب نگاهم کرد و گفت : تموم این کارها بازیه . هدف از جنگ و جبهه و ... اینه که نماز زنده بشه . هدف تمام کارهای ما اینه که ما عبد خدا و اهل نماز اول وقت بشیم . ان شاء الله اثر اهمیت به اول وقت رو تو زندگی خودت می بینی .ان الصلاه تنهی عن الفحشا و المنکر***اقم الصلوه لذکری . یقینا نماز ( انسان را ) از کارهای زشت و ناپسند باز می دارد . ( عنکبوت / ۴۵ ) به خاطر یاد من ، نماز را اقامه کن . ( طه / ۱۴ ) 📚 •°•علـمـدارکـمـیـل•°• ╔❁•°•♡•°•❁╗ @komeil3 ╚❁•°•♡•°•❁╝
♥🍃 🍃 • • ●|💛روایتۍازتو💛|● •‌ ‌• با بچه‌های کمیته مشغول گشت زنی بود، ماشینی را متوقف می‌کنند که در آن مشروب وجود داشت. ابراهیم به جای برخورد تند، با آن دو جوان با مهربانی درباره اثرات سو شراب صحبت میکند. او به این آیات اشاره میکند و آنان را متقاعد میکند که دیگر سراغ مشروبات نروند. بعد میگوید: این مشروبات را داخل جوی آب بریزید. «ای کسانی که ایمان آورده اید! شراب و قمار و بتها و ازلام (نوعی بخت آزمایی) پلید و از عمل شیطان است، از آنها دوری کنید تا رستگار شوید!/ شیطان میخواهد به وسیله شراب و قمار، در میان شما دشمنی و کینه ایجاد کند و شما را از یاد خدا و از نماز بازدارد. آیا (با این همه زیان و فساد، و با این نهی اکید) خودداری خواهید کرد؟» ﴿مائده،90و91📚 •°•علـمـدارکـمـیـل•°• ╔❁•°•♡•°•❁╗ @komeil3 ╚❁•°•♡•°•❁╝
♥🍃 🍃 • • ●|💛روایتۍازطُ💛|● • • در جلسه ای که برخی فرماندهان حضور داشتند، نقشه منطقه ی عملیاتی مرور شد. یکی از فرماندهان، طرح عملیات را شرح داد. بعد گفت: با این برنامه ریزی که کرده ام حتما پیروز می‌شویم. ابراهیم لبخندی به او زد و گفت: بگو اگر خدا بخواهد. شما تمام کارهایت را دقیق انجام بده، اما یقین داشته باش که اگر خدا نخواهد، به هیچ یک از اهداف عملیات نمیرسی. همیشه در کلام ابراهیم، عبارت ان شاءالله شنیده میشد. او معتقد بود که کارهای ما اگر خدا بخواهد به نتیجه می‌رسد. «و هرگز در مورد کاری نگو: من فردا آن را انجام میدهم، مگر اینکه خدا بخواهد (ان شاءالله بگو).و هرگاه فراموش کردی، پروردگارت را به خاطر بیاور و بگو: امیدوارم که پروردگارم مرا به راهی روشن تر از این هدایت کند.» کھف²³/²⁴ 📚 •°•علـمـدارکـمـیـل•°• ╔❁•°•♡•°•❁╗ @komeil3 ╚❁•°•♡•°•❁╝
♥🍃 🍃 • • ●|💚روایتۍازطُ💚|● • • • همسایه ای در محل بود که ابراهیم را خیلی دوست داشت و نصیحت می‌کرد. او کتاب پهلوانان ایران قدیم را برای ابراهیم آورد. بارها در زمینه زندگی صحیح، بر اساس دستور خدا با او صحبت می‌کرد و در رشد شخصیت ابراهیم تلاش نمود، اما همین شخص از محافظین شاه خائن بود! ابراهیم کاری به شغلش نداشت، از کلام خوب و نصایح او استفاده می‌کرد. چون خداوند می‌فرماید: «همان کسانی که سخنان (افراد مختلف) را می‌شنوند و از بهترین آن‌ها پیروی می‌کنند. آنان کسانی هستند که خدا هدایتشان کرده، و آن‌ها خردمندانند.» [زمر،18] 📚 •°•علـمـدارکـمـیـل•°• ╔❁•°•♡•°•❁╗ @komeil3 ╚❁•°•♡•°•❁╝
♥🍃 🍃 • • ●|♥روایتۍا‌زطُ♥|● • • بیشتر مواقعی که به دیگران پول می‌داد، می‌گفت: این قرض است. هر وقت توانایی داشتی پس بده. چون شنیده بود ثواب قرض بیشتر از صدقه است.به کسانی هم که قرض می‌داد، هیچگاه برای پس گرفتن عجله نمی‌کرد. اصلا به روی آن طرف نمی آورد.چند تا از همین افراد، بعد از شهادت ابراهیم پول های قرض گرفته را پس آوردند.«و اگر (بدهکار که از شما قرض گرفته) قدرت پرداخت نداشته باشد، او را تا هنگام توانایی مهلت دهید.و هرگاه برای خدا به او ببخشید بهتر است، اگر آگاه باشید.» [بقره،280] 📚 💛 🌿' •°•علـمـدارکـمـیـل•°• ╔❁•°•♡•°•❁╗ @komeil3 ╚❁•°•♡•°•❁╝
♥🍃 🍃 • • |●💚روایتۍازطُ💚●| • • یادمه آقا ابراهیم مثال قشنگی میزد و میگفت: نماز اول وقت مثل میوه ای است که وقت چیدنش شده. اگه میوه رو نچینی، خراب میشه و مزه اولیه رو نداره. همیشه سعی کن نمازهایت، در هر شرایطی اول وقت باشه. خدا هم تو گرفتاری های زندگی، قبل از اینکه حرفی بزنی کارت رو ردیف میکنه."و نماز را در دو طرف روز و ساعات نخستین شب بر پا دار که یقینا نیکی ها (نمازها)، بدی ها را از میان میبرند..." [ هود، 114] 📚 💛 🌿' •°•علـمـدارکـمـیـل•°• ╔❁•°•♡•°•❁╗ @komeil3 ╚❁•°•♡•°•❁╝
♥🍃 🍃 • • |●💚روایتۍازطُ💚●| • • جوان دانشجویی بود که به جبهه آمد. مدتی در جنگ حضور داشت. امایکسال بعد، از حضور در جبهه پشیمان شد!میگفت: عراقی ها مثل ما مسلمان هستند. چرا با اینها میجنگیم؟ ما اشتباه میکنیم و...ابراهیم با او صحبت کرد. گفت: ما نخواستیم و نمی توانستیم جنگ را شروع کنیم. این صدام بود که جنگ را آغاز کرد. صدام حتی کسانی که میانجی صلح شده بودند را رد کرد. وظیفه ما در چنین شرایطی طبق آیات الهی جنگیدن است. آنجا که قرآن میفرماید:"و اگر دو گروه از مومنان با هم جنگ کردند، میان آنها صلح برقرار کنید، پس اگر آشکار شد یکی از آنها بر دیگری ستم کرده، با آن گروه جنگ کنید تا به حکم اجبار تسلیم امر خدا شود و اگر به سوی خدا برگشت میان آن دو طائفه به عدل اصلاح کنید، و عدالت را برقرار نمایید، چون خدا عدالت گستران را دوست می دارد." [ حجرات، 9] 📚' 💛' 🌿' •°•علـمـدارکـمـیـل•°• ╔❁•°•♡•°•❁╗ @komeil3 ╚❁•°•♡•°•❁╝
♥🍃 🍃 • • |●💚روایتۍازطُ💚●| • • ابراهیم در گروه چریکی اندرزگو مسئولیت داشت. از همان ابتدا در هر سه وعده با صدای بلند اذان می‌گفت و نماز جماعت را برپا می‌کرد و در کمک به نیازمندان و امر به معروف از همه زودتر اقدام می‌کرد تا شامل این آیه از کلام خدای خوبش باشد:«همان کسانی که هرگاه در زمین به آن‌ها قدرت ببخشیم، نماز را بر پا می‌دارند و زکات میدهد و امر به معروف و نهی از منکر می‌کنند، و پایان همه کارها از آن خداست!» [حج،41] 📚 💛' •°•علـمـدارکـمـیـل•°• ╔❁•°•♡•°•❁╗ @komeil3 ╚❁•°•♡•°•❁╝
♥🍃 🍃 • • |●💚روایتۍازطُ💚●| • • نامش را فراموش کردم، اما پسری سیزده ساله بود که پدرش راننده بود و در یک سانحه از دنیا رفت.ابراهیم خیلی مراقب این پسر بود. برایش خرج می‌کرد، او را باشگاه برد و وقتش را پر کرد. بعد متوجه شد که اینها مستاجر هستند و چند ماهی است اجاره منزلشان عقب افتاده...روز بعد همان پسر در جمع ما گفت: خدا این همسایه روبرویی ما رو حفظ کنه. تموم اجاره های عقب افتاده را پرداخت کرد و به صاحبخانه ما گفته که از این به بعد اجاره ها را او پرداخت می‌کند.او خوشحال بود و ابراهیم هم ساکت. اما من می‌دانستم که ابراهیم با همسایه صحبت کرده و هزینه ها را پرداخت کرده!!«فَأمَّا الْیَتیمَ فَلا تَقْهَرْ» «و اما (به شکرانه این همه نعمت که خدا به تو داده) یتیم را خوار، و رانده و تحقیر مکن.» [ضحی،۹] 📚' 💛' 🌿' •°•علـمـدارکـمـیـل•°• ╔❁•°•♡•°•❁╗ @komeil3 ╚❁•°•♡•°•❁╝
♥🍃 🍃 • • |●💚روایتۍازطُ💚●| • • بعد از عملیات فتح المبین با او صحبت کردم. ابراهیم می‌گفت: رزمندگان ما، کوچک و بزرگ، با تقوا و ایمانی مثال زدنی به جنگ دشمن رفتند. خداوند هم با امداد غیبی، به گونه ای ما را یاری کرد که در تمام مدت عملیات، شاهد بودیم که دشمن یا اسیر میشد، یا کشته میشد و یا فرار میکرد!یکی از فرماندهان دشمن اسیر شد. میگفت: من وقتی به سمت ایرانی ها نگاه کردم، دیدم تمام صحرا پر از رزمنده است! وقتی همراه با نیروهایم اسیر شدیم، با تعجب دیدم که فقط چند رزمنده نوجوان ایرانی بالای سر ما هستند!!«آری، اگر استقامت و تقوا پیشه کنید، و دشمن به همین زودی به سراغ شما بیاید، خداوند شما را با پنج هزار نفر از فرشتگان، که نشانه هایی با خود دارند، مدد خواهد کرد!.» ﴿آل‌عمران۱۲۵📚' 💛' 🌿' •°•علـمـدارکـمـیـل•°• ╔❁•°•♡•°•❁╗ @komeil3 ╚❁•°•♡•°•❁╝
♥🍃 🍃 • • ●|💚روایتۍازطُ💚|● • • به اقرار تمام دوستانش در اوج تواضع بود. با آن بدن قوی اما هیچ کس از ابراهیم غرور و تکبر ندید. بارها دیده بودیم که برای حل مشکل یک فرد ناشناس، چقدر وقت می‌گذاشت. یک پیرمرد در محله ابراهیم بود که وضع مالی خوبی نداشت. ابراهیم برای کمک، از او جنس می‌خرید.وقتی دید چند وقتی پیدایش نیست، کل محل را گشت تا پیدایش کرد و مرتب به او کمک می‌کرد. آری این نصیحت لقمان در قرآن خیلی حرف‌ها دارد.«(پسرم!) با بی اعتنایی از مردم روی مگردان، و با تکبر و غرور بر زمین راه مرو که خداوند هیچ متکبر فخر فروشی را دوست ندارد.» [لقمان،۱۸] 📚' 💛' 🌿' •°•علـمـدارکـمـیـل•°• ╔❁•°•♡•°•❁╗ @komeil3 ╚❁•°•♡•°•❁╝
♥🍃 🍃 • • ●|💚روایتـےازطُ💚|● • • در عملیات فتح المبین، ابراهیم و گردان همراه با او، قصد داشتند از رو به رو به مقر توپخانه عراق حمله کنند. اما آن شب در بیابان گم شدند!شاید ابراهیم خیلی از این ماجرا ناراحت شد. او مسئول اطلاعات بود و دوست داشت راه را سریع پیدا کند و از همان مسیر به دشمن هجوم برد، اما خدا تقدیر دیگری داشت! آنها در بیابان گم شدند و پس از توسل،. راه را پیدا کردند و از پشت، به مقر دشمن حمله کردند و با کمترین تلفات، توپخانه دشمن را گرفتند. آنجا فهمیدند که اگر از مسیر اصلی آمده بودند، با سنگر ها و صد ها نیروی آماده دشمن رو به رو می شدند و تلفات سنگین می‌دادند و معلوم نبود چه سر نوشتی خواهند داشت. اما این آیه، امید بخش مسیر زندگی است. اهل قرآن هیچکدام از ناملایمات زندگی برایشان سخت نیست. زیرا می دانند که شاید خیرشان در همان مشکلات است. خداوند می فرماید :كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ وَهُوَ كُرْهٌ لَكُمْ ۖ وَعَسَىٰ أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ ۖ وَعَسَىٰ أَنْ تُحِبُّوا شَيْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَكُمْ ۗ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ:جهاد در راه خدا، بر شما مقرر شد. در حالی که برایتان نا خوشایند است. چه بسا چیزی را دوست نداشته باشید، حال آن که خیر شما در آن است و یا چیزی را دوست داشته باشید، حال آن که شرّ شما در آن است. و خدا می داند، و شما نمی‌دانید. (بقره/216) 📚 💛 •°•علـمـدارکـمـیـل•°• ╔❁•°•♡•°•❁╗ @komeil3 ╚❁•°•♡•°•❁╝
♥🍃 • . ●|💚روایتــےاز‌طُ💚|● . • "مدتی که در اداره کار می کرد،برای این که غرور او را زمین نزند،میز کارمندی خودرا پشت صندلی اش گذاشت وصندلی مراجعین را جلوی صندلی خود قرار داد!این گونه می خواست غرور پشت میز نشینی ومدیریت را از خود دور کند کاش مسولین ما از ابراهیم یاد بگیرند ودردشان فقط خدمت باشد… یا أیها الناس إن وعد الله حق فلا تغرنکم الحیاه الدنیا ولا یغرنکم بالله الغرور ای مردم !وعده خداوند حق است.مبادا زندگی دنیا شما را بفریبد ،ومبادا (شیطان)فریبکار شما رو نسبت به خدا فریب دهد (فاطر/۵)" 📚' 💛' ⸤ Eitaa.com/komeil3
♥🍃 🍃 • • ●|💚روایتـےازطُ💚|● • • ."قراربود صبح زود باهم به جایی برویم. می دانستم کار مهمی دارد.اما ابراهیم از من خواست به منزل یکی از سادات محل برویم.تا ظهروقت ما گرفته شد .نمی دانستم چرا ابراهیم به این پیرمرد سیدالتماس می کند !ماجرا از این قرار بود که پسر او،سیگار کشیده بود وپدر او را از خانه بیرون کرده بود.حالاابراهیم آمده بود تا خانواده مومن را آشتی دهد.سرنجام توانست .دل پدر را نرم کند. او برای تمام مردم محل اینگونه بود.یاد کلام نورانی خدای ابراهیم افتادم:واخفض جناحک للمومنین.پروبال {عطوفت} خود را برای مومنین فرود آر. (حجرات /۸۸) 📚' 💛' 🌿' •°•علـمـدارکـمـیـل•°• ╔❁•°•♡•°•❁╗ @komeil3 ╚❁•°•♡•°•❁╝
♥🍃 • • 💚|●روایتـےازطُ●|💚 • • دیده باز بر روی مسائل مختلف داشت . ابراهیم گاهی وقت ها که دوستان متاهل خود را می دید ، مانند یک مشاور دانا با آنان حرف می زد .توصیه می کرد در رفتار خود دقت کنید . جنگ و جدال نکنید ، تا آن جایی که توان دارید گذشت کنید و برای برطرف کردن مشکلات ، از خدا کمک بگیرید . وَ عَاشِروهُنَّ بِالمَعرُوفِ فَإِن كرِهتُمُوهُنَّ و با زنان ، به طور شایسته رفتار کنید و اگر از آن ها ، کراهت داشتید،سریع تصمیم جدایی نگیرید. (سوره‌نساء/۱۹) 📚' 💛' 🌿' ⸤ Eitaa.com/komeil3
♥🍃 • • ●|💚روایتــےاز‌طُ💚|● • • "یکی از دوستانش موهای زیبا و خوش حالتی داشت. همیشه از موهایش در جمع تعریف می کرد.یک بار ابراهیم آهسته به او گفت: نعمتی که خداوند به تو داده به رخ دیگران نکش.ابراهیم می دانست تمام آنچه داریم نظیر فرزند واموال وزیبایی و…وسیله آزمایش است وخوشا به حال کسی که از این آزمایش سربلند بیرون بیاید. وَاعْلَمُوا أَنَّمَا أَمْوَالُكُمْ وَأَوْلَادُكُمْ فِتْنَةٌ وَأَنَّ اللَّهَ عِنْدَهُ أَجْرٌ عَظِيمٌ "وبدانید اموال وفرزندان شما،وسیله آزمایش است.و(برای کسانی که از عهده امتحان برآیند،) پاداش عظیمی نزد خداست . "(انفال/۲۸)" 📚' 💛' 🌿' ⸤ Eitaa.com/komeil3
• . همراھ ابراهیم بـھ سمت پقر سپاه مـےرفتیم تا وسایل لازم را برایِ رزمندگان تحویل بگیریم، صدای اذان ظھر ڪھ آمد ماشین را مقابل یڪ مسجد نگـھ داشت🕌🦋 گفتم:آقا ابراهیم بیا زودتر بریم مقر همونجا نماز میخونیم ما ڪ بیکار نیستیم داریم ڪار رزمنده ها و انجام میدیم این هم مثل نمازه!😁 با لبخندی بر لب نگاهم ڪرد و گفت: تموم این ڪارها بازیِ هدف از جنگ و جبھـھ اینہ ڪھ نماز زنده بشـھ و هدف تمام ڪارهای ما اینـھ ڪ ما عبو خدا و اهل نماز اول وقت بشیم!🙋🏻‍♂♥️ ان‌شاءاللـھ ڪھ اثر نماز اول وقت رو توی زندگۍ خودت میبینـے😊🌱' 📚-! ⸤ Eitaa.com/komeil3
「🧡🍀 :) • . خدایِ‌ابراهیم ، وقتـے کھ او در جرگـھ بندگان با ایمان وارد شد امتحان های بسیاری برایش ایجاد کرد . ابراهیم امتحان های زیادۍ را پشت سر گذاشت! امتحان قدرت ، امتحان زیبایـے ، امتحان تکبر و . . ولـے همه‌ی آن‌ها را با موفقیت پشت سر گذاشت . همه‌ی ما اینگونھ‌ایم! چقدر از امتحانات خُدا سربلند بیرون آمده‌ایم؟(:💔 | Eitaa.com/komeil3
• . تویِ بیمارستان بود . خبرنگار آمد بالای سر ابراهیم و پرسید شما عملیات اخیر [ فتح‌المبین ] رو چطور دیدی؟! ابراهیم گفت : ما هر چه دیدیم عنایتِ خدا بود.در این عملیات ما کاری‌نکردیم. ما فقط راهپیمایی‌کردیم و ازخدا کمک خواستیم.دشمن‌چنان‌از‌عظمت‌رزمندگان ما ترسیده بود کھ پا به فرار گذاشت ! ما این آیه را با تمام وجود لمس کردیم إنْ‌تَنْصُرُوااللّهَ‌یَنْصُرُکُمْ‌وَ‌یُثَبِّتْ‌أَقْدامَکُمْ . اگـر دین خدا را یاری کنید ، او هم شما را یاری می‌کنید و گام هایتان را استوار می‌کند . محمد/⁷ . 🤍 ˹ @komeil3 ˼
• . خدای ابراهیم ، وقتی کھ او در جرگه بندگان با ایمان وارد شد امتحان های بسیاری برایش ایجاد کرد . ! ابراهیم امتحان‌‌های‌زیادی‌را‌پشت‌ِ‌سرگذاشت . امتحان قدرت ، زیبایی ، امتحان تکبر و.. ولی همه آن‌ها را با موفقیت پشت سرگذاشت ! همه ما اینگونه‌ایم .. چقدر از امتحانات‌خدا سربلند بیرون آمده‌ایم؟ . 🤍 ˹ @komeil3 ˼
ـــــ ـ قرار بود صبح زود باهم به جایی برویم. می‌دانستم کار مهمی دارد . اما ابراهیم از من خواست به منزل یکی از سادات محل برویم. تا ظهر وقت ما گرفته شد . نمۍدانستم چـرا ابراهیم به این پیرمرد سید التماس می کند ! ماجرا ازاین قرار بود كِ پسراو سیگار کشیده بود و پدر او را از خانه بیرون کرده بود. حالا ابراهیم آمده بود تا خانوادھ مومن را آشتـے دهد. سرنجام توانست. دل پدر را نرم کند. او برای تمام مردم محل اینگونه بود . یاد ڪلام نورانی خدای‌ابراهیم افتاد: واخفض جناحک للمومنین : پر و بـال عطوفت خـود را براۍ مومنین فرود آر ! [ حجرات/⁸⁸ ] | 🌼 . 🤍 ˹ @komeil3 ˼