♥🍃
•
•
●|💛روایتۍازشھدا💛|●
•
•
تو آخرین جلسه کاری که "سید مجتبی" حاضر بودن، برای پذیرایی سیب آوردن. یه "ابوحامد" نامی داشتیم از اون آدمای باصفا و باتجربه،با دوتا فاصله از سید مجتبی نشسته بود.سیب رو که گذاشتن با بشقاب و چاقو برد سمت #سیدمجتبی و اشاره کرد که براش پوست بکنه. سیدمجتبی هم بی هیچ حرف و اشاره ای شروع کرد به پوست کندن، مرتب سیب رو قاچ کرد و چید تو بشقاب و به #ابوحامد تحویل داد.دو ماه بعد #شهادت حسین آقا، ابوحامد شهید شد تو همونجایی که ایشون شهید شده بودن تا قبل شهادت ایشون به این فکر می کردم که چرا ابوحامد اون کارو کرد و سیدمجتبی هم پذیرفت بعد شهادتش فهمیدم میخواسته تبرکی دست حاج حسین آقارو بخوره و برات شهادتشو از ایشون بگیره انگار #شهدا تو زمان حیاتشون هم همدیگرو میشناسن.
به نقل از "یاسر" همرزم شهید در آخرین ماموریت
#شهیدحسینمعزغلامے♥️:)
•°•علـمـدارکـمـیـل•°•
╔❁•°•♡•°•❁╗
@komeil3
╚❁•°•♡•°•❁╝