هادے و حُسين دعوايشان شده بود🌱
موهاےِ هم را ميڪشيدند
گُفت: آماده شان كن ببرمشان
بيرون . . .👨👦👦
يڪ¹ ساعت بعد آمد🕰
سر دو تاشان را كچل ڪرده بود
گفت: نميخواهم تو حرص بخورے..😄
🌱| #شهيدعبداللهميثمے
..
..
📗يادگاران: ج۵ ، ص٨۵
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عبدالله هیچ وقت به من
نمیگفت برای شھادتم دعا کن.
میگفت لزومی ندارد آدم
از این حرفها به همسـرش بگوید.
گفتم: میدانم که زیاد برای
شھادتت دعا میکنی،
اگر مرا دوست داری،
دعا کن با هم شھید شویم.
گفت: دنیا فعلا با شما کار دارد.
گفتم: بعد از تو سخت میگذرد.
گفت: دنیا زندان مؤمن است.
همسر#شهیدعبداللهمیثمی
⸤ Eitaa.com/komeil3 ⸣