همیشه رو دوتا چیز خیلی حساس بود،😁
موهاش ..🍃
موتورش ..🏍
وقتی که داشت اعزام میشد😊
موهاشو تراشید ..💇♂
موتورش رو هم به رفیقش بخشید :)🌸🙃
چه قشنگ دل کندُ رفت💔..
#شهیدمحمدرضادهقان‌امیری🥀
#محبـ_گمنامـ🎈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔊 #چالش_معرفی_شهید ✏️♥️
{•شرڪت کننده🔟}
❤️#شہیدمحمدرضادهقان‌امیری❤️
⭕️ویژه تمامی اعضای کانال
(چگونه یک شهید را معرفی می کنید؟)
شما می توانید شهید مورد نظر خوتون رو تحت عنوان #برادر_شهید در قالب های زیر برای ما ارسال کنید.
❤️قالبهای چالش:
۱. ارسال عکس نوشته 🔖 و متن📝راجع به شهید
٢. ضبط فیلم 🎥 کوتاه جهت معرفی شهید {حداکثر دو دقیقه}
٣. ارسال کلیپ صوتی 🎙 راجع به شهید(حداکثر یک دقیقه)
۴. نقاشی
۵.دلنوشته
•مهلت شرکت در چالش تا تاریخ ۱۸ تیرماه
🎁به همراه جوایز ویژه به آثار برتر😍
ارسال آثار و اطلاعات بیشتر:↓↓↓
@Rihan3
چــالش در این ڪانال برگذار میشود↓👇🏻↓👇🏻
@komeil3
همیشہ‌رودوتا‌چیزخیلےحساس‌بود،😁
موهاش...🍃
موتورش...🛵
وقتےداشت‌اعزام‌میشد♥
موهاشو‌تراشید....
موتورش‌روهم‌بہ‌رفیقش‌بخشید...
چہ‌قشنگ‌دل‌کندرفت💔
#شهیدمحمدرضادهقان‌امیری
•[﷽]•
✍|#خاطرات_شهید
📬|به‌روایت‌دوستان‌شهید:
📌|از رفـاقت تـا شهـادت...
🔸محمدرضا اکثر مواقع رو با رفقا میگذروند ولی "خلوت" های خاص خودش رو داشت؛مثلا قدم زدن های تنهاییش،حتی بعضی وقت ها از جمعمون جدا میشد و مسیری که ما با ماشین میرفتیم رو اصرار داشت "تنها" و پیاده بره...
🔹یکی از جاهایی که برای خلوت کردن پیدا کرده بود "هیات" بود.درسته که هیات معمولا جای شلوغیه ولی بهترین خلوت برای محمدرضا روضه های اباعبدلله (ع) بود...
🔸گاهی هم انقدر دلش پر می زد برای شهدا که تنهایی با موتور می رفت "گلزار شهدای بهشت زهرا (س)" تا با رفیقش رسول خلوت کنه...
•|#شهید_رسول_خلیلی 🕊
•|#شهیدمحمدرضادهقان‌امیری 🕊
•°•علـمـدارکـمـیـل•°•
╔❁•°•♡•°•❁╗
@komeil3
╚❁•°•♡•°•❁╝
#شهیدانه♥️
وقتۍ درونت پاڪ باشد
خدا چہره‌ات را گیرا میڪند🌿'
این گیرایۍ از زیبایۍ و جوانۍ نیست...
این گیرایۍ از نور ایمانۍ است✨
ڪه در ظاهر نمایان مۍ‌شود . .
#شهیدمحمدرضادهقان‌امیری
⸤ Eitaa.com/komeil3 ⸣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ء . خوش بھ سعادتت رفیق !
#شهیدمحمدرضادهقان‌امیری
.
🤍 ˹ @komeil3 ˼
ــــــــــــــــــــ ـ ـ ـ 🌻
بهش گفتم : پسرم! حالا می‌موندی، بعد از
تموم شدن دانشگاهت میرفتی . محمدرضا
گفت : مامان! صدای هل مِن ناصر ینصرنی
امام‌حسین‌علیه‌السلام رو الان دارم‌میشنوم
بعدشما میگین دوسال دیگه‌برم؟شاید اون
موقع دیگه محمدرضایِ الان نبودم. آخرین
باری که تماس گرفت گفت مامان ! دعا کن
شهید بشم . مادر جواب داد : براۍ شهید
شدن باید اخلاص داشته‌باشی. محمدرضا
گفت : این دفعه واقعا دلم رو خالص کردم
و هیچ دلبستگی ندارم . .
ـــــــــــ ـ #شهیدمحمدرضادهقان‌امیری🌱
.
🤍 ˹ @komeil3 ˼