نيمه شب بود و ابراهیم و دوستانش در جلوي مسجد نشسته بودند. ناگهان صدای آزار دهنده ای به گوش رسيد!
پیت حلبی در جوی آب افتاده بود و با صدایش باعث اذیت مي شد. ابراهیم بدون این که به کسی بگوید، خودش سمت جوی می دود و حلبی را در می آورد تا مردمي كه استراحت مي كنند اذيت نشوند.
فَاسْتَبِقُوا الخیرات.
در نیکی ها و اعمال خیر، سبقت بگیرید
(بقره/148)
برگرفته از كتاب خداي خوب ابراهيم
#هـــادیدلهـا
شما شهـــــــــدا بـوے آسمـان داریــد پـس بہ حــــرمت خـــــــ❤️ـــداے آسمانهـا شفـاعتــمان ڪنیــد.
بال و پـر پـرواز گــرفتہایـد، امــــا گہ گـــاهے نیــز خبر از زمینیــان غبـار آلــــود بگیـــریـد و پــا کمـــان کنید.
【علمداࢪکُمیل🇵🇸】
#هـــادیدلهـا شما شهـــــــــدا بـوے آسمـان داریــد پـس بہ حــــرمت خـــــــ❤️ـــداے آسمانهـا شفـا
از روزی که فهمید توجه نامحرم و
به تیپ و ظاهرش جلب کرده
با یه تغییر از این رو به اون رو شد..!
آقا ابراهیم هادی و میگما
مجازی و حقیقی نداره..!
ماها این روزا چیکار میکنیم..؟
🤔🤔🤔🤔🤔🤔🤔🤔🤔🤔
ایشاالله: یعنی خدا را به خاک سپردیم. (نعوذبالله) (استغفرالله) .
انشاالله: یعنی ما خدا را ایجاد کردیم.(نعوذبالله) (استغفرالله) .
ان شاءالله: یعنی اگر خداوند مقدر فرمود.(به خواست خدا)
#چـــالش_یهوی
هر تصویر به یکی ازپیامبران الهی اشاره دارد:
1.🐳
2. 🐜👑🕊
3. 🐏🔪
4. 🗻🐉🐄
5. 🌝🌙 ⭐⭐⭐⭐⭐⭐⭐ ⭐⭐⭐⭐
6. 🚢🌊🐻🐰🐑🐘🐮🐔🐴🐯🐹🐭🐱
7. 👭👬👬👬👬👬👬👨🦳
【علمداࢪکُمیل🇵🇸】
#چـــالش_یهوی هر تصویر به یکی ازپیامبران الهی اشاره دارد: 1.🐳 2. 🐜👑🕊 3. 🐏🔪 4. 🗻🐉🐄 5. 🌝🌙 ⭐⭐⭐⭐⭐⭐⭐ ⭐
جواب ها رو به آیدی زیر بفرستید↓
@Rihan3
🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴
🔸نشست روبه رویم خندید و گفت: "دیدی آخر به دلت نشستم😉" زبانم بند آمده بود، من که همیشه #حاضرجواب بودم و پنج تا روی حرفش می گذاشتم و تحویلش میدادم، حالا انگار لال شده بودم😶
🔹خودش جواب خودش رو داد: رفتم #مشهد یه دهه متوسل💞 شدم حالا که بله نمیگی، امام رضا(ع) از توی دلم بیرونت کنه، پاکِ پاک که دیگه به #یادت نیفتم. نشسته بودم گوشه ی رواق که سخنران گفت: اینجا جاییه که میتونن چیزی رو که خیر نیست، #خیر_کنن و بهتون بدن✅
🔸نظرم عوض شد، دو دهه دیگه دخیل بستم ک #برام خیر بشی♥️ حالا فهمیدم الکی نبود که یک دفعه نظرم عوض شد انگار #دست_امام(ع) بود و دل من!
✍پ.ن:
#قصه_دلبری روایتی روان و جذاب از زندگی #شهید_محمدحسین_محمدخانی به روایت همسر می باشد. این کتاب📙 مقطعی از ماجرای آشنایی این دو بزرگوار در دانشگاه تا شهادت #عمار_حلب را دربرمی گیرد.
🔖نثر جذاب و طنازش مناسب کسانیست که از #کتاب خواندن خسته میشوند و حتی علاقه ای به خواندن زندگینامه های شهدا🌷 ندارند.
🔖یک بیزاری شدید هم میتواند منجر به یک #دلبری جذاب شود، اگر خدا بخواهد😍
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
#شهید_مدافع_حرم
🍃🌹🍃🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬کلیپ 💠استاد رائفی پور
🔺ترک گناه بهترین هدیه به امام زمان
🔺میدونستی هربار گناهی رو ترک میکنی یه لبخند روی لبای امام زمانت میشینه؟
#موانع_ظهور
اللهـــُمَّ عــَجــِّلِّ وَلَیِّــکَلْ فـــَرَجْ
با سلام خدمت همراهان عزیز کانال "علمدار کمیل" امیدوارم حالتون خوب باشه☘ خیلی از ما یک تا چند نفر رو به عنوان دوست شهیدمون انتخاب کردیم و ازشون حاجت های خیلی زیادی گرفتیم، و سعی کردیم شبیه اون شهید رفتار کنیم. خیلی هاهم هستند که به واسطه آشنایی با یک شهید زندگی شون از این رو به اون رو شده💕 خب ما می خواهیم برای تشکر از دوست شهیدمون یه برنامه بزاریم😉
من هر روز یک یا چند آیه از قرآن رو داخل کانال قرار میدم❣ثواب خواندن این چند آیه از قرآن رو هدیه می کنیم به دوست شهیدمون😍که انشاءالله توانسته باشیم یه تشکری ازشون بکنیم🙏🏻
#خادم_کانال
【علمداࢪکُمیل🇵🇸】
با سلام خدمت همراهان عزیز کانال "علمدار کمیل" امیدوارم حالتون خوب باشه☘ خیلی از ما یک تا چند نفر رو
✨دوستان عزیز لطفا داخل نظرسنجی کانال شرکت کنید🙏🏻↓↓↓
EitaaBot.ir/poll/vsq
دوستای عزیزم بلند بشید🔊
نمــاز اول وقتش خوبه😊
سر نماز ما رو هم دعـــا کنید
#التماس_دعـا 🙏🏻
【علمداࢪکُمیل🇵🇸】
"نجات یک انسان" #ادامه بعد از سقوط صدام در دهه هشتاد چندبار به کربلا رفته بودم. دریکی از این سفرها
"آبروی مومن"
#ادامه
اینجا بود که یاد حدیث امام صادق علیه السلام افتادم:حرمت مومن از کعبه بالاتر است. در لابلای صفحات اعمال خودم به یک ماجرای دیگر از آزار مومنین برخوردم،کسی از دوستانم بود که خیلی با هم شوخی داشتیم و همدیگر را سرکار می گذاشتیم. یکبار در یک جمع رسمی با او شوخی کردم و بدجوری ضایعش کردم.موقع خداحافظی از او عذرخواهی کردم او هم چیزی نگفت.روز آخر که می خواستم برای عمل جراحی به بیمارستان بروم دوباره به او زنگ زدم و گفتم: فلانی به تو خیلی بد کردم تو را یک بار ضایع کردم .بعد در مورد عمل جراحی گفتم تا گفت:حلال کردم،ان شاالله که سالم برمیگردی.آن روز در نامه عمل همان ماجرا را دیدم. جوان پشت میز گفت: این دوست شما همین دیشب از شما راضی شد، اگر رضایتش را نمی گرفتی باید تمام اعمال خوب خودت را می دادی تا رضایتش را کسب کنی.مگر شوخی است آبروی یک مومن را بردی!!می خواستم همانجا زارزار گریه کنم.برای یک شوخی بی مورد دو سال عبادت هایم را دادم. برای یک غیبت بیمورد بهترین اعمال خوب من محو میشد...چقدر حساب خدا دقیق است،چقدر کارهای ناشایست را به حساب شوخی انجام دادیم و حالا باید افسوس بخوریم... در این زمان جوان پشت میز گفت:شخصی اینجاست که ۴ سال منتظر شماست، این شخص اعمال خوبی داشته و باید به بهشت برزخی برود اما معطل شماست.با تعجب گفتم:از کی حرف میزنی؟ناگهان یکی از پیرمرد های مسجد مان را دیدم که در مقابل هم و در کنار همان جوان ایستاد. خیلی ابراز ارادت کردوگفت:کجایی،چند سال منتظر تو هستم.بعد از کمی صحبت پیرمرد ادامه داد: زمانی که شما در مسجد و بسیج مشغول فعالیت فرهنگی بودید تهمتی را در جمع به شما زدم،برای همین آمدم که حلالم کنید.آن صحنه برایم یادآوری شد که مشغول فعالیت در مسجد بودم،کارهای فرهنگی بسیج و...این پیرمرد و چند نفر دیگر در گوشه ای نشسته بودند و پشت سر من حرف می زدند که واقعیت نداشت.به من تهمت بدی زد و نیت ما را زیر سوال برد...آدم خوبی بود،اما من نامه اعمالم خیلی خالی شده بود.به جوان پشت میز گفتم: درسته ایشان آدم خوبی بوده اما من همینطوری از ایشان نمی گذرم ،دست من خالیست هرچه می توانی ازش بگیر.تازه معنای آیه ۳۷ سوره عبس را فهمیدم: "هر کسی در روز جزا برای خودش گرفتاری دارد و همان گرفتاری خودش برایش بس است و مجال این نیست که به فکر کس دیگری باشد."جوان هم رو به من کرد و گفت:این بنده خدا یک #وقف انجام داده که خیلی با برکت بوده و ثواب زیادی برایش میآید.یک حسینیه را در شهرستان شما خالصانه برای رضای خدا ساخته که مردم از آنجا استفاده می کنند.اگر بخواهی ثواب کل حسینیه اش را از اومی گیرم و در نامه عمل شما می گذارم تو او را ببخشی.با خودم گفتم: ثواب ساخت یک حسینیه به خاطر یک تهمت؟؟خیلی خوبه.بنده خدا پیرمرد خیلی ناراحت و افسرده شد اما چارهای نداشتیم.ثواب یک وقف بزرگ را به خاطر یک تهمت داد و رفت به سمت بهشت برزخی.تمام حواس من در آن لحظه به این بود که وقتی کسی به خاطر تهمت به یک نوجوان یک چنین خیراتی را از دست می دهد پس ما که هر روز و هر شب پشت سر دیگران مشغول قضاوت کردن و حرف زدن هستیم چه عاقبتی خواهیم داشت.. ما که به راحتی پشت سر افراد جامعه و دوستان و آشنایان خود هر چه می خواهیم می گوییم... باز جوان پشت میز به عظمت آبروی مومن اشاره کرد و آیه ۱۹ سوره نور را خواند:کسانی که دوست دارند زشتیها در میان مردم با ایمان رواج یابد برای آنان در دنیا و آخرت عذاب دردناکی است.امام صادق علیه السلام در تفسیر آیه میفرمایند: هرکس آنچه را درباره مومنی ببیند یا بشنود برای دیگران بازگو کند از مصادیق این آیه است.ایستاده بودم و مات و مبهوت به کتاب اعمالم نگاه میکردم.یکی آمد و دو سال نمازهای من را برد. دیگری آمد و قسمتی از کارهای خیر مرا برداشت. بعدی.... بلاتشبیه شبیه یک گوسفند که هیچ اراده ای ندارد و فقط نگاه می کند من هم نگاه میکردم. چون هیچ گونه دفاعی در مقابل دیگران نمی شد کرد.در دنیا انسان در دادگاه از خود دفاع میکند و خود را تا حدودی از اتهامات تبرئه میکند اما اینجا مگر میشود چیزی گفت؟ حتی آنچه در فکر انسان بوده برای همه نمایان است چه برسد به اعمال...
#ادامهدارد..