#دزد_خوش_شانس
#شهید_ابراهیمهادی
عصر یک روز وقتی خواهر وشوهر خواهر ابراهیم به منزلشان آمده بودند هنوز دقایقی نگذ شته بود که از داخل کوچه سرو صدایی شنیده می شد.ابراهیم سریع از پنجره طبقه ی دوم نگاه کرد و دید شخصی موتور شوهر خواهرشان را برداشته و در حال فرار است.
ابراهیم سریع به سمت درب خانه آمد و دنبال دزد دوید و هنوز چند قدمی نرفته بود که یکی از بچه محل ها لگدی به موتور زد و آقا دزده با موتور به زمین خورد.تکه آهنی که روی زمین بود دست دزد را برید و خون هم جاری شد. ابراهیم به محض رسیدن نگاهی به چهره پراز ترس و دلهره دزد انداخت و بعد موتور را بلند کرد و گفت: سوار شو! همان لحظه دزد را به درمانگاه برد و دست دزد را پانسمان کرد.
کارهای ابراهیم خیلی عجیب بود و شب هم با هم به مسجد رفتند و بعد از نماز ابراهیم کلی با اون دزد صحبت کرد و فهمید که آدم بیچاره ای است و از زور بیکاری از شهرستان به تهران آمده و دزدی کرده.
ابراهیم با چند تا از رفقا و نمازگزاران صحبت کرد و یه شغل مناسبی برای آن آقا فراهم کرد.مقداری هم پول از خودش به آن شخص داد و شب هم شام خورد و استراحت کردند.صبح فردا خیلی از بچه ها به این کار ابراهیم اعتراض کردند. ابراهیم هم جواب داده بود:مطمئن باشید اون آقا این برخورد را فراموش نمی کند و شک نکنید برخورد صحیح، همیشه کار سازه.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام عزیز برادرم😢
سلام فدایی حسین😭
#شهدا_شرمندهایم
#حـــاجحــــسینیکتــــا...
•
گاهی میرے یه جا مهمونی؛ دیدے غذا کم میاد!؟
صاحب خونه بین اون همه جمعیت؛
میاد بهت میگه:اگه میشه تو غذا کم تر بخور،بذار به دیگران برسه!
آخه تو واسه مایی
ولے اونا غریبه ان
وقتے واسه #امـــامزمـــان باشی!
آقامیگه میشه کمتر بخوری؟
میشه بیشتر سختے بکشی؟
بذاردیگران استفاده کنن...
آخه تو واسه مایی...!!!
بچه ها کارے کنید؛ امام زمان برنامه هاشو روے ما پیاده کنه...!
عزیزان وقت نمازه
خدا داره صدامون میکنه
نمازتون رو اول وقت بخوانید🌸🍃
ما رو هم دعا کنید🙏🏻
《حالاهم این قدر دم از شهادت نزنید کا مال این حرف ها نیستید.بگیر اگه شهید شدیر چی به من می رسه؟؟؟؟؟😁😁》
حمید گفت:"مصطفی جان هرچی دارم مال تو"🙂🙂🙂🙂
گفتم 《نه،اون چیزی که خیلی برات با ارزشه بگو》
گفت:"من یه چفیه دارم که برام با ارزشه"✨
گفتم 《چی؟؟؟؟😧😧یه چفیه؟!قرآن📖 و پول 💵و این همه چیز با ارزش داری،اون وقت یه چفیه؟؟؟؟!!!》🤔🤔🤔
گفت:"این چفیه از همه چیز برام مهم تره.از دست #آقا گرفتمش."🙃🙂🙃🙂
با یک عشقی گفت از آقا گرفتمش که تازه فهمیدم #عشق_به_ولایت یعنی چی.برایم خیلی جالب بود.با ارزش ترین چیزی که در آن شرایط سخت داشت،یک چفیه بود.آن هم تنها به به خاطر عشق به #آقا......
#عشق_به_ولایت.......
#شهید_حمیدرضا_اسداللهی....
#شهید_مدافع_حرم
راوی:مصطفی علی بیگی
کتاب::
#شاهرگی_برای_حریم