🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
✨﷽✨
💠 خبر دادن حضرت امام #رضا علیه السلام در خصوص نحوه به #شهادت رسیدن و تجهیز خویش به #اباصلت
▪️اباصلت هروی میگوید: من در خدمت حضرت رضا (علیه السلام) بودم. به من فرمود: ای اباصلت! داخل این قبّه ای که قبر هارون است، برو و از چهار طرف آن کمی خاک بردار و بیاور. من رفتم و خاکها را آوردم.
▪️حضرت خاکها را یک به یک بویید و فرمود: میخواهند مرا پشت سر هارون دفن کنند، ولی در آنجا صخرهای ظاهر میشود که اگر همه کلنگهای خراسان را بیاورند، نمیتوانند آن را بکَنند. و این سخن را در مورد بالای سر و پایین پای هارون فرمود. بعد وقتی که خاک پیش روی هارون یعنی طرف قبله هارون را بویید، فرمود: این خاک، جایگاه قبر من است. ای اباصلت، وقتی قبر من ظاهر شد، رطوبتی پیدا میشود. من دعایی به تو تعلیم میکنم. آن را بخوان. قبر پر از آب میشود. در آن آب #ماهیهای کوچکی ظاهر میشوند. این نان را که به تو میدهم برای آنها خرد کن. آنها نان را میخورند. سپس ماهی بزرگی ظاهر میشود و تمام آن ماهیهای کوچک را میبلعد و سپس غایب میشود. بعد دست خود را روی آب بگذار و این دعا را که به تو آموزم بخوان. آبها فرو میروند و این کارها را در حضور مأمون انجام ده.
▪️سپس فرمود: ای اباصلت! من فردا بر این مرد فاجر و تبهکار وارد میشوم. وقتی که از نزد او خارج شدم، اگر #سرم را #پوشانده بودم (عبا بر سر کشیده بودم) دیگر با من حرف نزن و بدان که مرا #مسموم کرده است....
📎 متن کامل روایت👇👇👇
www.komeily.com/?p=20750
🆔 @komeily
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
✨﷽✨
💠 خبر دادن حضرت امام #رضا علیه السلام در خصوص نحوه به #شهادت رسیدن و تجهیز خویش به #اباصلت
▪️اباصلت هروی میگوید: من در خدمت حضرت رضا (علیه السلام) بودم. به من فرمود: ای اباصلت! داخل این قبّه ای که قبر هارون است، برو و از چهار طرف آن کمی خاک بردار و بیاور. من رفتم و خاکها را آوردم.
▪️حضرت خاکها را یک به یک بویید و فرمود: میخواهند مرا پشت سر هارون دفن کنند، ولی در آنجا صخرهای ظاهر میشود که اگر همه کلنگهای خراسان را بیاورند، نمیتوانند آن را بکَنند. و این سخن را در مورد بالای سر و پایین پای هارون فرمود. بعد وقتی که خاک پیش روی هارون یعنی طرف قبله هارون را بویید، فرمود: این خاک، جایگاه قبر من است. ای اباصلت، وقتی قبر من ظاهر شد، رطوبتی پیدا میشود. من دعایی به تو تعلیم میکنم. آن را بخوان. قبر پر از آب میشود. در آن آب #ماهیهای کوچکی ظاهر میشوند. این نان را که به تو میدهم برای آنها خرد کن. آنها نان را میخورند. سپس ماهی بزرگی ظاهر میشود و تمام آن ماهیهای کوچک را میبلعد و سپس غایب میشود. بعد دست خود را روی آب بگذار و این دعا را که به تو آموزم بخوان. آبها فرو میروند و این کارها را در حضور مأمون انجام ده.
▪️سپس فرمود: ای اباصلت! من فردا بر این مرد فاجر و تبهکار وارد میشوم. وقتی که از نزد او خارج شدم، اگر #سرم را #پوشانده بودم (عبا بر سر کشیده بودم) دیگر با من حرف نزن و بدان که مرا #مسموم کرده است....
📎 متن کامل روایت👇👇👇
www.komeily.com/?p=20750
🆔 @komeily