فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شهید سیدحسن ولی یکی از شهدای شهرستان آمل میباشد که در حین تحویل پیکرش به خانواده اتفاق بسیار عجیبی افتاد.
سید حسن بسیار به کبوتر و پرورش آنها علاقه داشت و به آنها عشق میورزید.
خواهر این شهید بزرگوار میگوید:
وقتی حسن دو دستش را باز میکرد، کبوتران یک به یک روی دستانش مینشستند و وقتی شهید قرار بود به جبهه اعزام شود، این کبوتران تا بالای اتوبوسی که سید حسن با آن روانه میشد رفته و برگشتند.
انگار فهمیده بودند حسن قرار است شهید شود.
بعد از دادن خبر شهادت سید حسن به خانواده، مادرش اصرار کرد دو کبوترش را با خود برای تحویل پیکر شهید ببریم و میگفت پسرم خیلی این کبوترها را دوست داشت.
خانواده شهید وقتی داشتند برای تحویل پیکر شهید روانه بنیاد شهید میشدند، دو کبوتر این شهید را هم با خود بردند.
وقتی آنها به بنیاد شهید رسیدند و موقع تحویل جنازه رسید، مادرش دو کبوتر را بر روی سینه شهید قرار داد و کبوتران به محض دیدن پیکر بیجان شهید، در دم جان دادند و با شهید همراه گشتند!!
در #کلیپ این صحنهها را ببینید...
#ویژه
#نمونه_خاطره
#شهدا
#شهید_سید_حسن_ولی
https://eitaa.com/kongere_shohada
🔴شهادت بخاطر حجاب🔴
در سال ۱۳۶۰ در شاهینشهر یک راهپیمایی علیه بی #حجاب ها راه افتاد که زینب مسئول جمعآوری بچههای مدرسه برای شرکت در راهپیمایی شد. منافقین از همان جا زیر نظرش گرفتند. دخترم همیشه غسل شهادت میکرد. قبل از شهادتش هم غسل شهادت کرده بود. در اسفند همان سال در تمیز کردن خانه برای عید نوروز به من کمک کرد و از من خواست که بگذارم روز آخر سال برای خواندن نماز مغرب و عشا به مسجد برود. آن نماز، آخرین نماز زینب 14 ساله بود. وقتی از مسجد برمیگشت، منافقان او را با چادرش خفه کردند و به شهادت رساندند. ما بعد از دو روز توانستیم پیکرش را پیدا کنیم. پیکر دخترم همراه با پیکر 160 شهید عملیات فتحالمبین که از منطقه آورده بودند، تشییع شد و در گلستان شهدای اصفهان زیر درخت کاج به خاک سپردند.
#زن_عفت_افتخار
#نمونه_خاطره
#شهید_زینب_کمایی
@kongere_shohada
در آشپز خانه غرق حال و هوای خودم مشغول کار بودم که محمد رضا با صدای بلند گفت: مادر نگاه کردم و دیدم دم در ورودی ایستاده. آمد توی آشپزخانه و شروع کرد به چرخیدن دور من و میگفت مادر حلالم کن مادر حلالم کن. گفتم: آخه چیکار کردی که حلالت کنم؟! گفت: وقتی آمدم صداتون کردم متوجه نشدید، بعد با صدای بلند صداتون کردم. حلالم کنید اگه صدایم را روی شما بلند کردم...
📚منبع: کتاب همسفر تا بهشت ۱ص۹۴
#سردارشهید_محمدرضا_عقیقی🕊
#نمونه_خاطره
@kongere_shohada
تو سبزیفروشی 🌿 کار میکرد
بعد از یه مدت کارشو رها کرد و گفت: دیگه نمیرم
گفتم: چرا؟
گفت: به سبزیا آب میزنه و اونا سنگین میشن.
این پول و درآمد شبههناکه 😥
رفت تو مغازه لبنیاتی
بازم کارشو رها کرد!
گفتم: چرا؟
گفت: داخل شیرها آب می ریزه،
درآمدش حرومه
من باید نون حلال بیارم سر سفرهام نه اینجور نونای شبههناک رو!
و رفت کارگری و بنایی رو انتخاب کرد... .
#نمونه_خاطره
#شهید_برونسی
#ایران
🔺#شهید_ابراهیم_هادی در یکی از مغازهها مشغول کار بود.
یک روز در وضعیتی دیدمش که خیلی تعجب کردم. دوکارتن بزرگ اجناس روی دوشش بود.
جلوی یک مغازه کارتنها را روی زمین گذاشت. وقتی کار تحویل تمام شد جلو رفتم و سلام کردم.
بعد گفتم: آقا ابرام برای شما زشته، این کار باربرهاست نه کار شما!
نگاهی به من کرد و گفت: کار که عیب
نیست، بیکاری عیبه، این کاری هم که
من انجام میدم برای خودم خوبه،
مطمئن میشم که هیچی نیستم.
جلوی غرورم رو میگیره!
گفتم: اگه کسی شما رو اینطوری ببینه
خوب نیست! شما ورزشکاری و...
خیلیها میشناسنت.
ابراهیم خندید و گفت: ای بابا، همیشه کاری کن که، اگه خدا تو رو دید خوشش بیاد نه مردم!
#نمونه_خاطره
#شهدا
📝 وصیتنامه بسیار عجیب یک شهید !
✍سردار حاج حسین کاجی:
بعد از جنگ، در حال تفحص در منطقهی کردستان عراق بودیم که به طرز غیرعادی جنازهی شهیدی را پیدا کردیم، از جیب شهید، یک کیف پلاستیکی در آوردم، داخل کیف، وصیتنامه قرار داشت که کاملا سالم بود و این چیز عجیبی بود، در وصیتنامه نوشته بود:
«من سیدحسن بچهی تهران و از لشکر حضرت رسول(ص) هستم
پدر و مادر عزیزم! شهدا با اهلبیت(ع) ارتباط دارند، اهلبیت(ع)، #شهدا را دعوت میکنند. من در شب حمله یعنی فردا شب به #شهادت میرسم و جنازهام هشت سال و پنج ماه و ۲۵ روز در منطقه میماند، بعد از این مدت، جنازهی من پیدا میشود و زمانی که جنازهی من پیدا میشود، امام خمینی(ره) در بین شما نیست، این اسراری است که ائمه(ع) به من گفتند و من به شما میگویم.
به مردم دلداری بدهید، به آنها روحیه بدهید و بگویید که #امام_زمان (عج) پشتوانه این انقلاب است.
به مردم بگویید ما فردا شما را شفاعت میکنیم، بگویید که ما را فراموش نکنند.»
بعد از خواندن وصیتنامه دربارهی عملیاتی که لشکر حضرت رسول(ص) آن شب انجام داده بود تحقیق کردیم، دیدیم درست در همان تاریخ بوده و هشت سال و پنج ماه و ۲۵ روز از آن گذشته است!
📚 منبع :
کتاب خاطرات ماندگار صفحه ۱۹۲ تا ۱۹۵
#نمونه_خاطره
#یادشهداکمترازشهادت_نیست
#لبیک_یا_خامنه_ای
کنگره شهدای شهرستان خرمدره
https://eitaa.com/kongere_shohada
📸 عکس شهیدی که در اتاق رهبر معظم انقلاب نصب شده بود⁉️
♦️آقا فرمودند:«شما به چهره این شهید نگاه کنید، چقدر معصوم و زیباست…الله اکبر…من اینرا در اطاق خودم گذاشته ام و به آن خیلی علاقه دارم.»
👆به آقا گفتم:
«آقا، یک نکته مهمی در این عکس هست که مظلومیت او را بیشتر میرساند.»
♦️آقا نگاه عمیقی به عکس انداخت و با تعجب پرسید که آن نکته چیست؟ گفتم:
« این بسیجی، با سربند خود لوله اسلحهاش را بسته که گرد و خاک وارد لوله اسلحه نشود. یعنی این شهید هنوز به خط و صحنه درگیری نرسیده و با اسلحهاش هنوز تیر شلیک نکرده است.»
با این حرف، آقا عکس را جلوتر برد و در حالی که نگاهش را به آن عزیز دوخته بود، با حسرت و باحالتی زیبا فرمود:
الله اکبر…عجب…سبحان الله…سبحان الله
#نمونه_خاطره
کنگره شهدای شهرستان خرمدره
https://eitaa.com/kongere_shohada
🌹 مادر #شهید محمدهادی ذوالفقاری:
از روز اول به ما یاد داده بودند که نباید گرد گناه بچرخیم. زمانی هم که باردار میشدم، این مراقبت من بیشتر میشد. بسیار در مسائل معنوی مراقبت میکردم. به غذاها دقت میکردم و هر چیزی را نمیخوردم.
📚 منبع: کتاب «پسرک فلافل فروش»
✨ پیامبر اکرم -صلیاللهعلیهوآله- : فرزندانتان را در رَحِم مادرانشان تربیت کنید؛ عرض شد: چگونه؟حضرت فرمودند: به مادرشان در زمان بارداری غذای حلال دهید.
📚 جنگ مهدوی، ص۱۳۲
✨ #حدیث | امام صادق -عليه السلام- : «مال حرام در فرزندان آشكار میشود و روی آنها اثر میگذارد»
📚 الکافی، ج۵، ص۱۲۴
🔖 #نمونه_خاطره
کنگره شهدای شهرستان خرمدره
https://eitaa.com/kongere_shohada