eitaa logo
کنگره شهدای شهرستان خرمدره
269 دنبال‌کننده
10هزار عکس
3.4هزار ویدیو
276 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
از خیابان شهدا آرام آرام در حال گذر بودم! اولین کوچه به نام شهید همت؛ محمد ابراهیم با صدایی آرام و لحنی دلنشین نامم را صدا زد گفت: توصیه ام بود! چه کردی؟ جوابی نداشتم سر به زیر انداخته و گذشتم. دومین کوچه شهید عبدالحسین برونسی!پرچم سبز یا زهرا سلام الله علیهابر سر این کوچه، حال و هوای عجیبی رقم زده بود! انگار همین جا بود.عبدالحسین آمد صدایم زد گفت:سفارشم توسل بود به حضرت زهراو رعایت خداچه کردی؟ جوابی نداشتم و از از کوچه گذشتم. به سومین کوچه رسیدم؛شهید محمد حسین علم الهدی! به صدایی ملایم،اما محکم مرا خواند گفت: و ، در کجای زندگی ات قرار دارد؟چیزی نتوانستم جواب دهم!با چشمانی که گوشه اش نمناک شد سر به گریبان؛ گذشتم. به چهارمین کوچه؛شهید عبدالحمید دیالمه!بر خلاف ظاهر جدی اش در عکس ها بسیار مهربان و آرام دستم را گرفت گفت: چقدر برای روشن کردن مردم کردی؟برای خودت چه کردی؟ برای دفاع از چطور؟ همچنان که دستانم در دستان شهید بود!از او جدا شدم و حرفی برای گفتن نداشتم. به پنجمین کوچه و شهید مصطفی چمران!صدای نجوا و شهید می آمد صدای و ناله در درگاه پروردگار. حضورم را متوجه اش نکردم! شدم،از رابطه ام با خداوند؛ از حال معنوی ام!باز گذشتم. ششمین کوچه و شهید عباس بابایی!هیبت خاصی داشت؛ مشغول تدریس بود! مبارزه با ،نگهبانی ؛ کم آوردم گذشتم. هفتمین کوچه انگار بود بله؛شهید ابراهیم هادی انگار مرکز کنترل دل ها بود؛ هم مدارس!هم دانشگاه!هم فضای مجازی!مراقب دل های دختران و پسرانی بود؛که در خطر لغزش و ،تهدیدشان میکرد! را دیدم؛از کم کاری ام شرمنده شدم و گذشتم. هشتمین کوچه؛رسیدم به شهید محمودوند!انگار پازوکی هم کنارش بود؛پرونده های دوست داران شهدا را میکردند! آنها که اهل به وصیت شهدا بودند.شهید محمودوند پرونده ها را،به شهید پازوکی می سپرد!برای ارسال نزد . پرونده های باقیمانده روی زمین! دیدم ؛ وساطت میکردند برایشان اسم من هم بود.وساطت فایده نداشت! از تا !فاصله زیاد بود. دیگر پاهایم رمق نداشت افتادم. خودم دیدم که با چه کردم! ┄┅┅❅💠❅┅┅ متنی از شهدای والامقام توسط خواهر عبدی از بسیجیان فرهنگی شهرستان خرمدره
💠 کار بدى که تو را ناراحت (و پشيمان) مى سازد نزد خدا بهتر است از کار نيکى که تو را مغرور مى کند. 📚حکمت٤٦
🔳 جانسوزترین وداع تاریخ 🔘 وداع امیرالمومنین (ع) با حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در خطبه 202 نهج البلاغه ◾️السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ عَنِّي وَ عَنِ ابْنَتِكَ النَّازِلَةِ فِي جِوَارِكَ وَ السَّرِيعَةِ اللَّحَاقِ بِكَ. قَلَّ يَا رَسُولَ اللَّهِ عَنْ صَفِيَّتِكَ صَبْرِي وَ رَقَ عَنْهَا تَجَلُّدِي، إِلَّا أَنَّ فِي التَّأَسِّي لِي بِعَظِيمِ فُرْقَتِكَ وَ فَادِحِ مُصِيبَتِكَ مَوْضِعَ تَعَزٍّ، فَلَقَدْ وَسَّدْتُكَ فِي مَلْحُودَةِ قَبْرِكَ وَ فَاضَتْ بَيْنَ نَحْرِي وَ صَدْرِي نَفْسُكَ، فَ "إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ". فَلَقَدِ اسْتُرْجِعَتِ الْوَدِيعَةُ وَ أُخِذَتِ الرَّهِينَةُ، أَمَّا حُزْنِي فَسَرْمَدٌ وَ أَمَّا لَيْلِي فَمُسَهَّدٌ، إِلَى أَنْ يَخْتَارَ اللَّهُ لِي دَارَكَ الَّتِي أَنْتَ بِهَا مُقِيمٌ. وَ سَتُنَبِّئُكَ ابْنَتُكَ بِتَضَافُرِ أُمَّتِكَ عَلَى هَضْمِهَا، فَأَحْفِهَا السُّؤَالَ وَ اسْتَخْبِرْهَا الْحَالَ؛ هَذَا وَ لَمْ يَطُلِ الْعَهْدُ وَ لَمْ يَخْلُ مِنْكَ الذِّكْرُ. وَ السَّلَامُ عَلَيْكُمَا سَلَامَ مُوَدِّعٍ لَا قَالٍ وَ لَا سَئِمٍ، فَإِنْ أَنْصَرِفْ فَلَا عَنْ مَلَالَةٍ وَ إِنْ أُقِمْ فَلَا عَنْ سُوءِ ظَنٍّ بِمَا وَعَدَ اللَّهُ الصَّابِرِينَ. ◽️درود بر تو اي رسول خدا، از من و از دختر تو که در همسايگي تو به خاک فرود آمد و براي رسيدن به تو شتابان حرکت کرد. اي رسول خدا، در فقدان دختر نازنينت شکيبايي از دستم رفته و تحملي برايم نمانده است، ولي پيرو سختي جدايي از تو و شدت مصيبت از دست دادن تو، که باعظمت تر از اين مصيبت بود، تسليتي براي من وجود دارد. من جسد مبارک تو را با دست خودم در قبر نهادم و نفس مبارک تو در آن موقع که سر مقدست مابين گلو و سينه من قرار داشت از بدن شريفت بيرون رفت (ما از آن خداييم و ما به سوي او برمي گرديم.) (اي رسول خدا)، امانت برگردانده شد و آن روح مقدس که چند روزي در گرو بدن بود، گرفته شد! پس از اين، اندوهم ابدي است و شبم با بيداري خواهد گذشت. تا آنگاه که خداوند متعال همان جايگاه را که اکنون تو در آن اقامت نموده اي، براي من برگزيند. اي پيامبر عزيز، به زودي دخترت خبر اجتماع امت تو را براي از بين بردن حقوقش به تو خواهد داد. تا عمق مصائبي که به او وارد شده است، از وي سوال فرما و سرگذشتش را بپرس. (اين همه مصيبتها بر او روا داشته شد) با اين که از رحلت تو و تعهدي که براي دوست داشتن خاندانت از مردم گرفته بودي، زماني دراز نگذشته و هنوز نام مبارک تو و قضاياي تو از زبان ها قطع نشده است. درود بر شما، درود وداع کننده اي که وداعش نه از روي اعراض است و نه از ملالت خاطر. پس اگر برگردم، نه به جهت خستگي از تنگدلي است، و اگر بر سر قبر اقامت گزينم، نه به جهت بدگماني به آن وعده اي است که خداوند به صبر کنندگان فرموده است. ◀️ ترجمه محمدتقی جعفری کنگره شهدای شهرستان خرمدره https://eitaa.com/kongere_shohada
✨﷽✨ ✍تأملی در نهج البلاغه ‌ حکمت ١۵٠ : ... یُرْشِدُ غَیْرَهُ وَیُغْوِی نَفْسَهُ. فَهُوَ یُطَاعُ وَیَعْصِی... ترجمه : (از کسانى مباش که) دیگران را هدایت و خود را گمراه مى سازد و در نتیجه مردم از آنها اطاعت مى کنند; اما خودش خدا را معصیت. چنین اشخاصی، سخنان هدایتگرشان سبب نجات دیگران مى شود; اما خودشان از آن بهره نمى گیرند، به باغبانى مى مانند که دیگران از میوه هاى درختش بهره مند مى شوند ولی خود از گرسنگى جان مى دهد. در روایت آمده است که : شدیدترین ندامت و حسرت دوزخیان، ندامت کسى است که یکى از بندگان را به سوى خدا فراخوانده و او دعوتش را اجابت نموده و قبول کرده پس اطاعت خدا نموده و خداوند وى را وارد بهشت کرده است، در حالى که دعوت کننده به سبب ترک علم و پیروى از هواى نفس و آرزوهاى دور و درازش وارد دوزخ شده است!