هدایت شده از •✾•🌿🌺 رمان در مسیر عشق 🌺🌿•✾•
#یادت_باشد
#پارت_اول
سخن نویسنده:
هفت سین
سین اول:
سر راه نجف تا کربلا، کنار همه کوله باری که برای این سفر بسته بودم ، یک دفترچه عزیز تر از هر چیز دیگری همراهم بود؛ نسخه اولیه خاطراتی که قرار بود این کتاب را رقم بزند و این گونه شد که عمود به عمود، موکب به موکب، حرم به حرم، حمید با خاطراتش اربعین امسال را رقم زد تا بزرگ ترین ارمغان این سفر نوشتن خاطرات یک عاشق "کربلا" باشد، آن هم در شب های پاییز که می گویند پاییز فصل عاشق ها و کربلا سرزمین عشق است و حمید به هر آن چه عاشق بود در پاییز رسید!
سین دوم:
ساده بگویم، اعتراف زیباست. اعتراف به این که آنچه می بینید، نه در حد و شوکت این شهید که در توان همین قلم ناتوان بوده است. شبیه پرنده ای که فقط دوست دارد در قفسی به نام حمید باشد، دو سالی هست که درگیر نگارش و تأمل و بر خاطرات این شهید مدافع حرم بوده ام. هرچه که نوشته ایم قطره ای است از آنچه حس کرده ایم و آنچه حس کردهایم تنها پنجره است رو به این همه عشق و بصیرت و دلدادگی. بدون شک کتاب "یادت باشد" تنها گوشهای از زندگی حمید عزیز، آن هم صرفاً خاطرات روایت شده از همسر ایشان است. اولین نوحه خوان عجز این کلمات خودم هستم که گفت :(( هر چند نیست درد دل ما نوشتنی / از اشک خود دو سطر به ایما نوشته ایم!))
باید قلم ها را به کار بگیریم و پای صحبت های کسانی بنشینیم که با حمید نفس کشیده اند و این درخت تناور عرصه شهادت را به چشم دیده و به جان حس کردهاند؛ از پدر و مادر شهید گرفته تا خواهران و برادران، بستگان، همکاران، دوستان و همه کسانی که حتی به اندازه یک برگ از این شهید خاطره ای دارند. این کتاب آغاز راه است و همین جا از همه علاقه مندان به این فرهنگ تقاضا می کنم این مسیر را حتما پیگیری کنند تا شاید بتوانیم در آینده نزدیک پای خاطرات این عزیزان هم بنشینیم و گوشی های دیگر از وجود عزیز این شهید نجیب را بشناسیم.
#ادامه_دارد