شهادت را نه برای فرار از مسئولیت اجتماعی و نه برای راحتی شخصی میخواهم، بلڪه از آنجا ڪه شهادت در رأس قله ڪمالات است، آن را میخواهم.
#شهید_حجت_الله_رحیمی
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
21-shahid-toorajizadeh4(www.rasekhoon.net).mp3
7.02M
دعای کمیل با صدای شهید محمد رضا تورجی زاده
#شب_جمعه
#دعای_کمیل
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
کوچه شهدا✔️
خاک های نرم کوشک زندگینامه شهیدعبدالحسین برونسی یک مسؤولیت کوچک #قسمت_صد_و_سی_نه 🌕🌑🌕🌑🌕🌑🌕⚫️ عبدال
خاک های نرم کوشک
زندگینامه شهیدعبدالحسین برونسی
یک مسؤولیت کوچک
#قسمت_صد_و_چهل
🌕🌑🌕🌑🌕🌑🌕⚫️
عبدالحسین دستپاچه گفت:«هیچی ،هیچی اونا از رفقا بودن»
ساکت شد.انگار فکری کرد که پرسید:«حالا چی می گفتن؟»
سیر تا پیاز حرف های آن ها و حرف های خودم را تعریف کردم خنده اش گرفت گفت:« آخر کاری جواب خوبی دادی به شون.»
آن شب هر کار کردم ته و توی قضیه را در بیاورم فایده ای نداشت فردا صبح زود رفتم مغازه ی همسایه مان مال یک زن بود که معمولاً ازش شیر می گرفتم برای بچه ها، تا مرا دید سلام کرده و نکرده گفت: «دیدی دیشب اومده
بودن شوهرت رو ترور کنن!»
رنگ از روم پرید.
«ت... ترور! چرا؟ مگه چی...»
یک صندلی برام گذاشت، بی اختیار .نشستم گفت:« نمی خواد خودت رو ناراحت کنی الحمدالله به خیر گذشته.» چند لحظه ای گذشت تا حالم کمی جا آمد.ازش خواستم جریان را برام بگوید گفت:« همون موتوری ها که اومدن
از شما سؤال کردن اول اومدن این جا.»
زود گفتم: «به چکار؟!»
آدرس خونه ی شما رو می خواستن:«
توأم آدرس دادی؟»
قیافه ی حق به جانبی گرفت گفت:« من از کجا بدونم اون بی دین ها برای چی اومدن!»
یک مشتری آمد تو مغازه اش، زود راهش انداخت که برود،، وقتی رفت با آب و تاب دنبال حرفش را گرفت:« ولی
نمی دونی «یدالله» چقدر از دستم عصبانی شد.»
یدالله پسرش بود می دانستم که او و پسر دایی هایش همرزم عبدالحسین هستند.
یدالله خیلی منو دعوا کرد می گفت:«چرا آدرس دادی؟ اونا می خواستن آقای برونسی رو ترور کنن!»
🌑🌕⚫️
🌕🌑🌕⚫️🌕🌑
#رمان_شهدایی
#هر_روز_با_یاد_شهداء
#شادی_روح_شهدا_صلوات
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
سیدجان
کی باورش میشد امسال عکست روی کوله پشتی زوار اربعین باشه🥺
عاقبت بخیر شدی
اما
خییلی برای پرکشیدنت زود بود🕊 😭
#رئیسی_مظلوم #شهید_جمهور
#اربعین
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
شهید مهدی زین الدین:
هرگاه #شب_جمعه شهدا را یاد کنید
آنها شما را نزد اباعبدالله (ع) یاد می کنند🌱
#شهیدانه🕊
#شب_جمعه
#صلی_الله_علیک_یا_ابا_عبدالله
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
. 🕊 تلاوت آیات #قرآن_ڪریم ؛
💠 ۩ بــِہ نـیّـت
#شھید_مهدی_زین_الدین
#صفـــ۱۲ـفحه 📚
🍀|شبتون شهدایی
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱|شوخ طبعی وشجاعت از خصوصیات رزمندگان وشهدا.
#اللهم_ارزقنا_شهادت
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
#اربعین به برکت خون شماست...
"حضور شهید محمد بلباسی در پیاده رویی اربعین"
.
#کربلا #طریق_الاقصی
#خــادم_الــشـهـیـد
#شهید_محمد_بلباسی
#رفیق_شهیدم
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
🌷"بسم رب شهدا و صدیقین"🌷
سَلٰامْ بر آنانی که اَوَلْ
از ســیم خاردار نَـفْسـْ گُذَشْتَنْـ
و بَـعْد از سیم خار دار دشْمَنــــْ🥀
#سلامبـــَرشُهَـدآ... ✋💔
یه سلام از راه دور به حضرت عشق...❤️
به نیابت از شهید#_داوود_عابدی
اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ
وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن
#صبحتون_شهدایی📿
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#صوت_الشهدا | 🎙
شهید آوینی: اگر در جستجوی امام زمان هستی...
او را در میان سربازانش بجوی....
#شهید_مرتضی_آوینی
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
🌷 #هر_روز_با_شهدا🌷
#حاضری_به_جای_دوستت_شکنجه_بشوی؟!!
🌷روزی یکی از اسرا که اهل زنجان بود به نام "فتحعلی" را به شدت زیر شکنجه قرار دادند و من صدای نالهها و جیغ و فریاد او را میشنیدم. من هم در راهرو استخبارات بودم و هرکسی که رد میشد و میدید لباس بسیج بر تن من است، یک لگد به شکم، سر و کمر من میزد و میرفت، آنهم با پوتین تاف عراقی که لبهاش آهندار بود!!
🌷من به شکنجهگر عراقی گفتم؛ او را نزنید. او تنها پسر خانوادهاش است. سرباز عراقی رو به من گفت: داری از او طرفداری میکنی؟ الان بهت میگویم. فتحعلی به قدری شکنجه شده بود که الان جزو جانبازان اعصاب و روان است و یک گوشش اصلاً شنوایی ندارد. آنها من را به جای فتحعلی شکنجه دادند تا حدی که له شدم. فتحعلی، تا زمانی که باهم در اسارت به سر میبردیم به من میگفت:...
🌷میگفت: آقا سید، ببخشیدها، من باعث شدم شما به جای من کتک بخوری. من هم در جوابش میگفتم: اشکالی ندارد من میخواستم به جای تو فدا شوم. من قصد تعریف کردن از خودم را ندارم اما واقعیت این است که در آن زمان همه اسرا بویژه اسرای مفقودالاثر، حس ایثارگری و اخلاص بالا داشتند و همه حاضر بودند به جای دوستشان شکنجه شوند.
#راوی: آزاده سرافراز و جانباز شیمیایی سید هادی غنی که قریب به چهار سال مفقودالاثر بوده و در اسارت بعثیها به سر برده است. او سال ۶۴ شیمیایی شد، سال ۶۵ اسیر و سال ۶۹ از اسارت اردوگاه ۱۱ تکریت آزاد شد.
منبع: سایت نوید شاهد
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
نتایج کنکور دانشگاه ها آمد. جالب بود، علی آقا در دانشگاه مشهد رشته ی پزشکی قبول شد. این نشان میداد که نبوغ او در کار جنگ بیدلیل نیست. علی آقا انسان با استعدادی بود. اما به خاطر انقلاب و جنگ دانشگاه را رها کرد! میگفت میمانم و برای اسلام دفاع میکنم. همیشه در زندگیاش اولویت ها را به خوبی میشناخت. علی آقا مرد انجام تکلیف بود.
#شهید_علی_هاشمی
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯