﷽
✨کوچه های آشنا
دو فرشته بنام زیادعلی و ملیحه خانم به مورخ هفدهم تیر ماه ۱۳۴۳ در روستای اندآباد سفلی شهرستان ماهنشان #زنجان صاحب فرزندی آسمانی بنام ظهراب شدند.
سرانجام در رکاب ولی زمانش به مورخ سوم آبان ماه ۱۳۶۲ از منطقه مریوان به مقصد بهشت پر کشید
#شهید_ظهراب_بیات
فرازی از وصیتنامه؛
باید همیشه گوش به فرمان #امام_امت باشیم و به رهنمود های آن گوش فرا دهیم
و #عمل هم نماییم تا این #انقلاب عزیز هیچ صدمه ای نبیند.
مادر عزیزم از #سفره_انقلاب این تو را بس، که من به شهادت برسم.
https://eitaa.com/khatemogaddam
خاطره:
نزدیک صبح بود #خواب دیدم؛
مرخصی آمده اما لنگان لنگان میآمد. دیدم که روستا هستیم و وقتی داخل اتاق رسید، خودش را به پهلو زمین انداخت!
خواستم داد بزنم، با دست #اشاره کرد ساکت #آقا میآید!...
بعد دیدم از پشت پرده آقایی آمد.
#ظهراب به من گفت:
شما اینجا نیا! خواستم از کنار پرده نگاه کنم چه میکند؟ دیدم نه آقا هست نه پسرم.
راوی: ملیحه کافی ( مادر شهید)
﷽
✨کوچه های آشنا
دو فرشته بنام سعید علی و زرین تاج خانم به مورخ هفدهم فروردین ماه ۱۳۴۶ در روستای چهرآباد#زنجان صاحب فرزندی آسمانی بنام حکمعلی شدند.
سرانجام این پاسدار وظیفه ما به ندای هل من ناصر لبیک، و در رکاب ولی زمانش به مورخ دهم شهریور ۱۳۶۵ از حاج عمران به مقصد بهشت پر کشید.
و یکم اردیبهشت ۱۳۷۷ بود که #پیکر_جامانده در منطقه بعد از# تفحص هوای #شهر زنجان را دوباره عطرآگین کرد.
https://eitaa.com/khatemogaddam
#شهید_حکمعلی_الماسی
خاطره؛
زمانی که #پلاکش آمد خبر نداشتم، همان شب #خواب دیدم حکمعلی آمد و مرا #صدا زد و گفت؛
چرا به آن حال و روز افتاده ای؟
گفتم؛
بعد از اینکه #تو رفتی ما اینطور شدیم و #پدرت هم مریض شده است.
فردا صبح بود خبر دار شدیم #پلاکش آمده.
☫ ﷽ ☫ بِــــــــســـــــم رَبـ الشُهـ🌺ــدا
شهید والامقام شیرعلی ولی دوتپهسفلی
دو فرشته بنام محمدعلی و رقیه خانم به مورخ نوزدهم اسفند ماه ۱۳۰۱ در روستای دوتپهسفلی شهرستان خدابنده #زنجان صاحب فرزندی آسمانی بنام شیرعلی شدند.
که در لباس مقدس خاکی #بسیج همیشه در صحنه به ندای هل من ناصر لبیک، و در رکاب ولی زمانش به مورخ چهاردهم تیر ماه ۱۳۶۳ از بانه کردستان به مقصد بهشت پر کشید و پیکر پاکش در گلزار شهدای زادگاهش آرام گرفت.
روایت یک خواب ؛
#شهید در #خواب دیده بود که به #کربلا رفته و برای ما این گونه تعریف میکرد که به کربلا رفته بودم و در کنار #رودفرات #وضو میگرفتم، ناگهان صدایی شنیدم، کسی گفت: اینجا منزل تو است، به #زیارت برو در آن لحظه بود که از #خواب بیدار شدم.
#پدرم بعد از دیدن این خواب آرام و قرار نداشت و بعد از چند روز با همه اقوام و دوستان خداحافظی کرد و به #جبهه رفت و ۱۹ روز بعد خبر #شهادتش را به ما دادند.
راوی: نورعلی ولی ( #فرزندشهید )
✨ڪـوݼـــــــــہهـاےآشنــــــــــا 💫
─────────┅╮
https://eitaa.com/koochehhayehashena
╰┅─────
#شــــــــادیارواحطيبــــــــہشهداصـَـــــلوات
#شهید_شیرعلی_ولیدوتپهسفلی
کوچه های آشنا
خاکسپاری و شام غریبان بمناسبت درگذشت ام الشهید حاجیه خانم ( ملیحه کافی ) #مادرشهیدوالامقامظهرابب
﷽
✨کوچه های آشنا
دو فرشته بنام زیادعلی و ملیحه خانم به مورخ هفدهم تیر ماه ۱۳۴۳ در روستای اندآباد سفلی شهرستان ماهنشان #زنجان صاحب فرزندی آسمانی بنام ظهراب شدند.
سرانجام در رکاب ولی زمانش به مورخ سوم آبان ماه ۱۳۶۲ از منطقه مریوان به مقصد بهشت پر کشید
#شهید_ظهراب_بیات
فرازی از وصیتنامه؛
باید همیشه گوش به فرمان #امام_امت باشیم و به رهنمود های آن گوش فرا دهیم
و #عمل هم نماییم تا این #انقلاب عزیز هیچ صدمه ای نبیند.
مادر عزیزم از #سفره_انقلاب این تو را بس، که من به شهادت برسم.
خاطره:
نزدیک صبح بود #خواب دیدم؛
مرخصی آمده اما لنگان لنگان میآمد. دیدم که روستا هستیم و وقتی داخل اتاق رسید، خودش را به پهلو زمین انداخت!
خواستم داد بزنم، با دست #اشاره کرد ساکت #آقا میآید!...
بعد دیدم از پشت پرده آقایی آمد.
#ظهراب به من گفت:
شما اینجا نیا! خواستم از کنار پرده نگاه کنم چه میکند؟ دیدم نه آقا هست نه پسرم.
راوی: ملیحه کافی ( مادر شهید)
✨ڪـوݼـــــــــہهـاےآشنــــــــــا 💫
─────────┅╮
https://eitaa.com/koochehhayehashena
╰┅─────
#شــــــــادیارواحطيبــــــــہشهداصـَـــــلوات