کانال علیاصغر(همراهبامعرفی مطالب کانالهایی درارتباطبا کودک و نوجوان)
و من صد سال خوابیدم (2)
چنان در فكر فرو رفته بودم كه نفهمیده بودم چارپا مدتى است به بیراهه افتاده است. ناگهان، در كنار خرابه هاى قریه اى با خاك یکسان شده، به خود آمدم و دریافتم كه از راه خود منحرف شده ایم. چارپا را نگه داشتم. خسته و بى رمق بودم. با درماندگى، به خرابه هاى بازمانده از آن روستای قدیمی كه تا لبة دیوارها در شن و خاك فرو رفته بود نگاه انداختم.
به اطراف نیز نگاه كردم، اما هیچ نشانى از آبادى به چشم نمى خورد. چاره اى نداشتم، باید آن راه دراز را دوباره باز مى گشتم. اما تصور طول راه بر من سنگینى مى كرد. به دیوار كوتاهى كه در كنارم بود تكیه دادم. پایم را دراز كرده و چوبدستى را با دو دست در مشت گرفتم و یك سر آن را بر دوش خود نهاده و سر دیگر را، پیش پاى خودم روى زمین گذاشتم. چارپا، روبه روى من، كمی آن سوتر، زیر بار ایستاده بود. الاغ ریز نقش بود. با موهاى خاكسترى رنگ و زیر شكمش به سفیدى می زد.
نگاهى به او انداختم و نگاهی به خرابه هاى اطراف، و با خود اندیشیدم: «در همین خانه كه اكنون من به دیوار خراب آن تكیه داده ام، روزگارى دور، انسان هایى زندگى مى كرده اند، به هم عشق یا كینه مى ورزیده اند، همدیگر را دوست یا دشمن مى داشته اند؛ اكنون حتى استخوان هاى آنان هم بر جاى نمانده است!»
تامل در سرگذشت قریه و مردمانى كه در آن زندگى مى كرده اند، دیگر بار به اندیشه هاى قبلی ام جان داد و در آن حال و هوا بودم كه پشت چشم هایم گرم شد و كم كم به خواب عمیقى فرو رفتم...
وقتی از خواب بیدار شدم، شبح کسی را روبه روى خود دیدم. او از من پرسید: «فكر مى كنى چه قدر در كنار این دیوار مانده اى؟» چشم هایم را مالیدم و با بی حالی گفتم: «چند ساعت یا حدود یك روز!»
وقتى به خود آمدم، اثرى از چارپاى خود و سبدهاى انجیر و انگور ندیدم.
دیگر شخصی را که بالای سرم ایستاده بود، واضح می دیدم. گویا فرشته ای بود. لبخندی زد و گفت: «اما تو درست یكصد سال است كه در همین جا بوده اى و آن استخوان ها هم بازمانده چارپاى توست. اكنون بنگر كه خداوند چگونه آن را نیز جان مى بخشد.»
از شنیدن حرف های او کم مانده بود قالب تهی کنم. هیچ باورم نمی شد. با شگفتى و حیرت نگاهی به استخوان ها انداختم و ناگهان دیدم كه استخوان ها ناپدید شد و چارپای من به همان حالتی كه یكصد سال پیش بود پیش رویم ایستاده است، با همان بار انگور و انجیر! پس بى اختیار به پروردگار سجده کردم و گفتم: «اینك مى دانم كه پروردگار بر هر چیز تواناست.»
شهر من به كلى دگرگون شده بود. نوع لباس ها، چهره ها، ساختمان ها، خیابان ها و كوچه ها تغییر كرده بود. با سختى بسیار، خانه خود را پیدا كردم. در زدم. منتظر دخترک بودم. خادمه خانه ام. امّا ناگهان در که باز شد پیرزنى روبه رویم کمر راست کرد. با تعجب پرسیدم: «مگر اینجا خانه عُزِیر نیست؟»
پیرزن، بی اختیار به گریه افتاد و با حسرت پاسخ داد: «آرى، اینجا خانه اوست، اما خود او سال هاست که از دنیا رفته است.» لبخندی زدم و گفتم: «من خود، عزیرم! خداوند مرا یكصد سال از دنیا برد و سپس دوباره به دنیا برگرداند.»
پیرزن با ناباورى گفت: «باورم نمی شود! ...عزیر مستجاب الدعوه بود. اگر راست مى گویى، دعا كن كه من نیز چون همان ایام، جوان شوم!»
دست به درگاه خدا بلند کردم و دعایم با گریة پیرزن به آسمان ها رفت. لحظاتی نگذشته بود که او نیز جوان شد. از آن پس از سوى خداوند، پیامبر قوم خود شدم و سال ها امت خویش را به راه حق راهنمایی و هدایت کردم.
شبکه کودک و نوجوان تبیان
نویسنده:مجید محبوبی تنظیم: مرجان سلیمانیان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢شرط همراهی و یاری #امام_زمان
🎧استادعالی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
https://film.tebyan.net/film/129247
سوره توبه آیه ۳۸ (جنگ تبوک):
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَا لَكُمْ إِذَا قِيلَ لَكُمُ انْفِرُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ اثَّاقَلْتُمْ إِلَى الْأَرْضِ ۚ أَرَضِيتُمْ بِالْحَيَاةِ الدُّنْيَا مِنَ الْآخِرَةِ ۚ فَمَا مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا فِي الْآخِرَةِ إِلَّا قَلِيلٌ
ای کسانی که ایمان آوردهاید! چرا هنگامی که به شما گفته میشود: «به سوی جهاد در راه خدا حرکت کنید!» بر زمین سنگینی میکنید (و سستی به خرج میدهید)؟! آیا به زندگی دنیا به جای آخرت راضی شدهاید؟! با اینکه متاع زندگی دنیا، در برابر آخرت، جز اندکی نیست!
کانال معجزهی پیامبر در ایتا👇
https://eitaa.com/moejezeyepeyambar داستانهای قرآنی و مذهبی در ایتا👇
https://eitaa.com/Dastanqm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👌پاسخ آیت الله بهجت ره به فردی که میگفت یک روز #نماز میخونم و یک روز نمیخونم...
æÇÑË æËÑ | ÈÇáÇã - www.mplib.ir.mp3
1.68M
🌹 سرود « وارث کوثر » - باکلام
🎹آهنگساز :مهدی جنتی،شهاب صفایی
🎤شاعر :علی اصغر نیکو،محمد مهدی یزدانبخش
🎼اجرا:گروه سرود ولیعصر عج آباده
🎷به سفارش :تبلیغات کل سپاه
💐 کانال معاون پرورشی | @mplib
ÞÇÆÏäÇ ÑæÍ Çáå |ÈÇáÇã - www.mplib.ir.mp3
2.87M
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سخنانی از امام حسین علیهالسلام
#میلاد_امام_حسین
روایات در ایتا👇
http://eitaa.com/joinchat/3912564749Ce45dda9373
کانال کودکان(و نوجوانان و مربیان)علی اصغر در ایتا👇
https://eitaa.com/koodakAliAsghar
🌏 حضرت محمد (ص) بهترین انسان کرۀ زمین هستند.
📒 برگرفته از خطبه ۲۱۳ نهج البلاغه
🎈 #فرزندان_علی
💌 #نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
https://eitaa.com/joinchat/1643118685Cec1629cd59
🤔 بچه ها می دونستید امام علی اولین کسی بودن که به پیامبر ما حضرت محمد ایمان آوردن و مسلمون شدن؟
📒 برگرفته از خطبه ۱۹۲ نهج البلاغه
🎈 #فرزندان_علی
💌 #نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
https://eitaa.com/joinchat/1643118685Cec1629cd59
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
https://www.aparat.com/v/39lVF
سوره بقره آیه ۲۷۷ سیمای مومنان:
إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ ﴿٢٧٧﴾
مسلماً کسانی که ایمان آوردند و کارهای شایسته انجام دادند، و نماز را به پا داشتند، و زکات پرداختند، برای آنان نزد پروردگارشان پاداشی [شایسته و مناسب] است، و نه بیمی بر آنان است و نه اندوهگین می شوند.
کانال معجزهی پیامبر در ایتا👇
https://eitaa.com/moejezeyepeyambar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸 استوری میلاد پیامبر (ص) و امام جعفر صادق (ع)
🌷 کانال معاون پرورشی | @mplib
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا