💠 احکام دانش آموزی: حجاب کامل چیه؟!
🔻 از مدرسه که تعطیل شدیم بابای مهشاد اومد دنبالش. وقتی سوار موتور شد، شلوارش رفت بالا و پاهاش معلوم شد. باهاش خدا حافظی کردم و رسیدم خونه. به مهشاد زنگ زدم و گفتم: وقتی میخوای سوار موتور بشی جوراب بلند بپوش، پاهات معلوم میشه!
◾️مهشاد گفت: حجابم که کامل بود 😊
⁉️بچه ها نظر شما چیه؟
🔸 مهم حجابه که داشته.
🔹 رو موتور عیب نداره پا معلوم باشه.
🔸 فقط صورت و دست ها و پاها تا مُچ عیب نداره، نه بیشتر.
🔹 مهشاد قدبلند بوده، عیب داره.
✅ بچه های گل، حد حجاب شرعی صورت و مچ تا دست هاس؛ پس وقتی یه دختر گل یادش بره جوراب بپوشه یا جورابش کوتاه باشه، کارش اشتباهه و باید جورابی بپوشه که پاهاش معلوم نباشه. چه رو موتور، چه موقع راه رفتن😊
❣️امیدوارم مواظب خودتون و خوبیاتون باشین🌹
🔸 https://btid.org/fa/koodak
📎 #احکام_دانش_آموزی
📎 #کودکانه
📎 #حجاب
📎 #بچه_شیعه
کودک شاد🍀
🌱https://eitaa.com/koudakshad
کانال علیاصغر(همراهبامعرفی مطالب کانالهایی درارتباطبا کودک و نوجوان)
داستان زندگی پیامبر صلی الله و علیه و آله و سلم - سفرهی بابرکت
روزی پیامبر «صلّی اللّه علیه و آله و سلّم» با دیگر مسلمانان در مزرعه مشغول کار بود، که پسر جوانی به نام انس ابن ابو طلحه صدای ضعیف پیامبر «صلّی اللّه علیه و آله و سلّم» را شنید.
انس متوجّه ضعف و گرسنگی ایشان شد. به سرعت خودش را به خانه رساند و ماجرا را برای والدینش تعریف کرد.
ابوطلحه رو به همسرش کرد و گفت: ای زن هرچه داری را آماده کن، تا پیامبر «صلّی اللّه علیه و آله و سلّم» را برای صرف ناهار دعوت کنیم. زن گفت: چیز زیادی نداریم، ولی هرچه داریم را آماده می کنم.
ابوطلحه گفت: پسرم انس! به نزد پیامبر«صلّی اللّه علیه و آله و سلّم» برو و او را برای ناهار دعوت کن.
انس نزد پیامبر«صلّی اللّه علیه و آله و سلّم» رفت و سلام کرد. پیامبر«صلّی اللّه علیه و آله و سلّم» جواب داد: علیکم السلام پسرم، حتماً ابوطلحه تو را فرستاده است، تا ما برای ناهار دعوت کنی؟
انس با تعجّب گفت: درست است ولی شما از کجا میدانید؟
پیامبر«صلّی اللّه علیه و آله و سلّم» فرمود: مهم نیست ... برو به پدرت اطّلاع بده که من به همراه اصحاب میآیم.
انس به خانه برگشت و گفت: قبل از اینکه پیامبر «صلّی اللّه علیه و آله و سلّم» را دعوت کنم، خودش میدانست فرمود به همراه اصحاب خواهد آمد.
ابوطلحه گفت: ای زن حالا با کمی غذا چه کنیم ما که چیز دیگری نداریم؟
ام طلحه گفت: چرا نگران هستی. خود پیامبر «صلّی اللّه علیه و آله و سلّم» می داند ما غذای زیادی نداریم، حتماً خودشان فکری خواهند کرد.
در هنگام ظهر پیامبر «صلّی اللّه علیه و آله و سلّم» و یارانش از راه رسیدند.
پیامبر «صلّی اللّه علیه و آله و سلّم» فرمود: ای ابوطلحه ابتدا من و علی غذا میل میکنیم.
آنگاه با غذا خوردن پیامبر «صلّی اللّه علیه و آله و سلّم» و امام علی «علیه السّلام» خداوند به سفرهی ابوطلحه برکت بخشید.
سپس اصحاب به صورت ۱۰ نفر ۱۰ نفر غذا میل خواهند کرد. همان طور که پیامبر «صلّی اللّه علیه و آله و سلّم» فرموده بودند: اصحاب، ۱۰ نفر ۱۰ نفر وارد شدند و غذا خوردند و همه سیر شدند.
مسلمانان پس از صرف غذا از ابوطلحه بسیار تشکّر کردند، و برای او از خداوند طلب برکت کردند.
خانوادهی ابوطلحه از اینکه پیامبر «صلّی اللّه علیه و آله و سلّم» مشکل کمی غذا را حل کرده و به آنان در نزد مسلمانان عزت بخشیده بود، خدا را شکر کردند.
#عید_مبعث
#مبعث
منبع : مؤسسه علمدار
نویسنده: ریحانه
📚الگو ایرانی