🤭نخود تنبلی بود که هیچ کاری انجام نمی داد. مادرش از رفتار نخود بسیار ناراحت بود؛ به همین دلیل از او خواست تا چند روز از خانه بیرون برود تا شاید کمی سختی بکشد و بفهمد که زندگی به همین راحتی و سادگی ای که او فکر می کند نیست. بالاخره نخود از... 👌کودکان با شنیدن این داستان می آموزند که با تنبلی و تَن پروری هیچ کس به موفقیت نمی رسد و تنها با تلاش و کوشش است که به آرزوها و اهدافشان دست پیدا می کنند؛ چرا که انسان تنبل، در بین دیگران هیچ جایگاه خوبی ندارد. 🔎موضوعات قصه: #تنبلی #موفقیت #آی_قصه_قصه 🎧از همین سری بشنوید🔻 🔹https://b2n.ir/w64732 #قصه_صوتی #قصه_شب 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸@koodak_iranseda 🔸@koodak_iranseda

شاه تنبل های زیادی را در تنبل خانه ی خود جا داده بود. در این تنبل خانه تنبل های زیادی بودند که حال و حوصله ی کار کردن نداشتند. کم کم تنبل خانه پر شده بود از تنبل ها و خرج غذای آنها هم خیلی زیاد شده بود. پادشاه به وزیر دستور داد تا مقداری کاه در تنبل خانه دود کنند ... 🔎موضوعات_قصه: #تنبلی #قصه_های_مادربزرگ 🎧از همین سری بشنوید🔻 🔹https://b2n.ir/j37003 #قصه_صوتی #قصه_شب 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸@koodak_iranseda 🔸@koodak_iranseda

🐂یک جنگل دور شهری قشنگ و زیبا بود که همه حیوانها در آنجا با خوبی و خوشی زندگی می کردند. 🐷در آن شهر یک خوک کله پوک بود که خیلی تنبل بود. خونه ی او تبدیل به کثیف ترین خونه شهر شده بود. 🔎موضوعات قصه: #حیات_وحش #تنبلی #قصه_صوتی #قصه_شب 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda

👩🏻‍🦳پیرزنی از دار دنیا فقط یک پسر به نام حسنی داشت. 😔مادر حسنی از دست پسرش خسته شده بود. حسنی تنبل بود و پرخور. 👦🏻از بس خورده و خوابیده بود حسابی چاق شده بود و همه او را پهلوان پنبه صدا می کردند. 🔎موضوعات قصه: #پرخوری #تنبلی #قصه_صوتی #قصه_شب 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda

🐻خرسی بود که بسیار تنبل و خواب آلود بود. او هرجا گیر می آورد می خوابید. 😴یک روز خرس خوابیده بود که خواب خوبی دید و با خودش حرف می زد. 🍗او داشت خواب غذاهای رنگارنگی می دید. 🔎موضوعات قصه #خرس #تنبلی #قصه_صوتی #قصه_شب 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda

🧔🏻‍♂تنبل احمد مرد خیلی تنبلی بود. آنقدر بیرون نرفته بود که همه فکرمی کردند که او از آفتاب می ترسد. 👩🏻روزی از روزها همسر تنبل احمد که از دست شوهرش خسته شده بود فکری به سرش زد. 🥧او به بازار رفت و تعداد زیادی کلوچه خرید و کلوچه ها را توی حیات پخش کرد. 🔎موضوعات قصه #تنبلی #قصه_صوتی #قصه_شب 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda

🤔بچه‌ها تاحالا تنبلی کرده‌اید؟ شده ساعت‌ها و حتی روزها فقط استراحت کنید و حتی بازی هم نکنید؟ 👦🏻آرش تکونی به خودش نمی‌داد. اون هیج‌جا نمی‌رفت. حتی درس نمی‌خوند. حتی برای خرید نون هم کلاغ بیچاره رو مجبور کرد بره نون بخره! 🔎موضوعات قصه #تنبلی #قصه_صوتی #قصه_شب 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda

👫روزگاری زن و شوهری در دهکده‌ای زندگی می‌کردن. 👩🏻‍🦱 زن اون‌قدر تنبل بود که دست به سیاه‌‌‌و‌‌سفید نمی‌زد. هیچ‌‌وقت نخ نمی‌ریسید و و اگر هم می‌ریسید، رشته‌ها رو آشفته و درهم رها می‌کرد و اونا رو نمی‌پیچید. هر زمانی هم شوهرش سرزنشش می‌کرد... . 🔎موضوعات قصه #تنبلی #قصه_صوتی #قصه_شب 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda

🧔🏻‍♂زندانی‌ها از دست مرد تنبل و شکمو در امان نبودند. او هرچه به دستش می‌رسید، از خام تا پخته، همه را می‌خورد. 😞زندانی‌ها تصمیم گرفتند تا از دست او به قاضی زندان شکایت کنند. پس یک وکیل انتخاب کردند و حرفشان را به او زدند. 👨🏻وکیل پیش قاضی رفت و شکایت زندانی‌ها را به او رساند. قاضی که مرد خردمندی نبود، تصمیم نادرستی گرفت... . 🔎موضوعات قصه #تنبلی #قصه_صوتی #قصه_شب 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda