فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#آموزش_علوم
مراحل رشد فورباغه 🐸
🆔 @koodakemaa
〰〰〰〰〰〰〰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#بازی
#سرگرمی
با نی، گیره کاغذ و بطری آب یک سرگرمی جذاب برای بچه ها فراهم کنید.
🆔 @koodakemaa
〰〰〰〰〰〰〰
#تزیین_حاشیه_دفتر
ایده تزیین حاشیه دفتر مشق
🆔 @koodakemaa
〰〰〰〰〰〰〰
#آموزش_ریاضی
آموزش جمع و تفریق
✔️ مناسب 6 تا 7 سالگی
🆔 @koodakemaa
〰〰〰〰〰〰〰
#دست_ورزی
#تمرین_مهارت_نوشتاری
#هماهنگی_چشم_دست
#تقویت_انگشتان_دست
✔️ مناسب ۴ تا ۶ سال
🆔 @koodakemaa
〰〰〰〰〰〰〰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#نقاشی_خلاق
ایده بسیار جالب نقاشی با شمع و آبرنگ😍
🆔 @koodakemaa
〰〰〰〰〰〰〰
#شعر_کودکانه
🌸 حضرت مهدی سلام
حضرت مهدی سلام
ای امام مهربان
ای چراغ راه ما
در زمین و آسمان
کاش می شد من تو را
خانه مان دعوت کنم
در اتاق خانه مان
با تو صحبت کنم
بارها پرسیده ام:
حضرت مهدی کجاست؟
گفته مادر در جواب:
او همین جا پیش ماست
پیش مایی پس چرا
من نمی بینم تو را؟
ای گل باغ خدا
هر کجا هستی بیا
🆔 @koodakemaa
〰〰〰〰〰〰〰
#بازی
#الگوسازی
#دقت_تمرکز
#هماهنگی_چشم_دست
#افزایش_مهارت_دیداری
پوم پوم ها را به ترتیب الگو در جای مناسب قرار بده
✔️ مناسب ۲ تا ۵ سال
🆔 @koodakemaa
〰〰〰〰〰〰〰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#بازی_حرکتی
✔️ مناسب ۲ سال به بالا
🆔 @koodakemaa
〰〰〰〰〰〰〰
#قصه_شب
دختری که دوست داشت گنجشک باشه
یکی بود یکی نبود. دختر کوچکی بود به نام عسل که همیشه در حیاط ، کنار باغچه می نشست به گنجشکهایی که در آسمان بودند نگاه میکرد و آرزو میکرد: ای کاش من هم یک گنجشک بودم! آن وقت هرجا دوست داشتم میرفتم و در آسمان پرواز میکردم.
یک روز همین طور که در فکر و خیال بود، احساس کرد کوچک شده است! وقتی به خودش نگاه کرد، دید آرزویش برآورده شده و به یک گنجشک تبدیل شده است.
با خوشحالی به آسمان پرید و پرواز کرد. او از اینکه گنجشک شده خیلی خوشحال بود، تا اینکه خسته و گرسنه شد و روی شاخه درختی که پر از گنجشک بود نشست.
گنجشکی کنار او آمد و گفت: چیه بچه جون اینجا چی میخوای؟
عسل گفت: من خسته و گرسنه ام.
گنجشک قاه قاه خندید و گفت: تو یک گنجشکی و خودت باید برای خودت جا و غذا پیدا کنی. الان هم از اینجا برو چون باید از قبل جا میگرفتی! عسل شروع به گریه کرد. در همین موقع دستی او را تکان داد.
مادرش بود! بله بچه ها، عسل کنار باغچه خوابش برده بود و خواب دیده بود.
او فهمید که هر آرزویی مشکلات خودش را دارد و هیچ وقت نمی توان بی گدار به آب زد.
🆔 @koodakemaa
〰〰〰〰〰〰〰