کودک یار مهدوی مُحکمات
#معرفی_کتاب_مهدوی #به_وقت_مطالعه 4⃣ 📚کتاب شناسی و معرفی منابعِ مهدوی مناسب نوجوانان 📖تمنایِ ظهور
#معرفی_کتاب_مهدوی
#به_وقت_مطالعه 5⃣
📚کتاب شناسی و معرفی منابعِ مهدوی مناسب نوجوانان
📖خورشیدِ پنهان
😍کاری از واحد تحقیق و پژوهش کودکیار مهدوی محکمات
🌸کودکیار مهدوی محکمات( تخصصی ترین کانال مهدی باوری در کودکان):👇
🆔 @koodakyaremahdavi
کودک یار مهدوی مُحکمات
#شعر #جمعه_های_انتظار ✨سلام امام زمان ای مهدی مهربان❤️ 🌱نور قشنگ خدا در زمین و آسمان🌸 🌱حضرت بقیه
#شعر
#جمعه_های_انتظار
🌸دعا خوبه چه بچه ها
🌱ما بکنیم واسه آقا
🌸دعا واسه روزِ ظهور
🌱اومدن اون مهربون
🌸هر صبح و هر دمِ غروب
🌱دعا کنیم واسه اون آقاجون
❤️خدایا ظهور امام زمان ما رو برسون...الهی آمین🤲
✨کودکیار مهدوی محکمات (تخصصی ترین کانال مهدی باوری درکودکان):👇
🆔 https://eitaa.com/joinchat/1945305120C076ae4f3ce
کودک یار مهدوی مُحکمات
#وظایف_کودک_منتظر گل زیبای امام زمانی🌸 در زمان غیبت امام مهدی علیه السلام ما میتونیم یک کارهایی
#وظایف_کودک_منتظر
💠بچه ها ۱۱۸۷ سال از غیبت امام مهدی علیه السلام میگذره😕
💠امام زمان مهربون ما، این سال های طولانی، از ظلم های زیادی که به مردم جهان شده خیلی خیلی ناراحتن😔
💠امام زمان عزیزمون منتظرن که هر چه زودتر ظهور کنن و تمام مشکلات و گرفتاری های مردم دنیا رو برطرف کنن.
💠ما وظیفه داریم هر روز برای ظهور امام زمانمون دعا کنیم 🤲 و فراموش نکنیم که میتونم 👇
هر روز برای سلامتی امام زمان علیه السلام صدقه بدیم
آفرین به تو که مراقب قلب مهربون امام زمانت هستی 👏👏
🌸کودکیار مهدوی محکمات (تخصصی ترین کانال مهدی باوری درکودکان):👇
🆔 https://eitaa.com/joinchat/1945305120C076ae4f3ce
6.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#نماهنگ
#میلاد_پیامبر_رحمت
🎞نماهنگ زیبای ستارهها صف بکشید
🌟ستارهها صف بکشید
🌸روشنی جهان اومد
✨یه کهکشان نور و امید
🌼به آسمان جان اومد
❣کودکیار مهدوی محکمات (تخصصی ترین کانال مهدی باوری درکودکان):👇
🆔https://eitaa.com/joinchat/1945305120C076ae4f3ce
#میلاد_پیامبر_رحمت
#میلاد_امام_صادق_علیه_السلام
🌺سلام سلام صدتا سلاااممممم
تولد پیامبرِ مهربونی ها و خوبیها حضرت محمد صلوات الله علیه و همینطور امام صادق علیه السلام بر همگی تون مبارک🎂🎉🎈
🌸بچه ها جون
خدای مهربون برای اینکه ما آدم های خیلی خوبی باشیم، پیامبران و امامان زیادی رو فرستادن....😃 حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) آخرین پیامبری بودن که برای راهنمایی ما فرستاده شدن و دینِ اسلام کامل ترین دین هستش🤩
💐گلدونه ها
امام صادق علیه السلام هم که از فرزندان پیامبر رحمت هستن خیلی برای دین اسلام زحمت کشیدن و هزاران شاگرد و تربیت کردن که دینِ اسلام پایدار بمونه...😊اگر ما بخوایم حضرت رسول و امام صادق علیهم السلام رو از خودمون خوشحال کنیم باید یارِ امامِ زمانمون باشیم و کاری کنیم که ایشون خوشحال بشن💜🧡💛
👌یادتون باشه توی این عید قشنگ خیلی صلوات بفرستین و اونا رو به پیامبر و اهل بیتشون هدیه کنین☺️ و برای ظهور امام زمان مهربونمون هم خیلی دعا کنین🤲
🌻کودکیار مهدوی محکمات (تخصصی ترین کانال مهدی باوری درکودکان):👇
🆔 https://eitaa.com/joinchat/1945305120C076ae4f3ce
9.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#نماهنگ
#میلاد_پیامبر_رحمت
🎞نماهنگ دیدنی طعم صلوات😄
🐝کودکیار مهدوی محکمات (تخصصی ترین کانال مهدی باوری درکودکان):👇
🆔 https://eitaa.com/joinchat/1945305120C076ae4f3ce
#داستان
#میلاد_امام_صادق_علیه_السلام
فراموش کردی... 🤔
در چوبی را هل داد. در باز شد. وارد حیاط شد. بز سیاه که زیر درخت انجیر بسته شده بود، با دیدن او مع مع کرد. «ابامُهزَّم لبخند زد و جلو رفت. دوتا گوش بز را توی دستهایش گرفت. گوشهای بلند بز، مثل دو تکه ی نمد بود، سلام بر خوشگل گوش نمدی ام! مثل این که گرسنه ای، آره؟ بعد رفت مقداری علف از کنار انباری حیاط برداشت و جلوی بز گذاشت. مادرش در خانه را باز کرد. کوزه ی آب را از گوشه ی ایوان برداشت. نگاهی به پسرش ابومُهزَّم کرد. ابومُهزَّم سلام کرد. مادر با اخم، آهسته لبش جنبید. از دست پسرش ناراحت بود و رفت توی خانه. ابومُهزَّم نگاهی به شاخه های درخت انجیر کرد. انجيرها هنوز سبز بودند. آن وقت از پله ها بالا رفت. کم کم داشت هوا تاریک می شد. مادر چراغ را روشن کرد. بعد رفت توی ظرف بزرگ گلی، مقداری آرد و آب ریخت و جلوی چراغ نشست. ابومُهزَّم کتاب را از زیر لباسش بیرون آورد و روی تاقچه ی گلی گذاشت. آرام آمد کنار مادر نشست. نگاهی به مادر کرد. هنوز اخمهایش توی هم بود: «سلام مادرجان!» 😍 و سرش را جلو برد و صورت مادر را بوسید. مادر با اخم گفت: «خودت را لوس نکن!» بعد صورتش را به طرف دیگر گرفت، تا لبخندش را پسرش نبیند. مادرجان ببخشید! از کار صبحم معذرت می خواهم و دوباره مادر را بوسید.😘 رفتارت درست نبود؛ آن هم جلوی دیگران! صبح سر موضوعی عصبانی شده بود و بر سر مادرش فریاد کشیده بود. بعد متوجه خدمت کار دم در شد. خدمت کار امام صادق علیه السلام بود. پیغامی برایش آورده بود. ابومُهزَّم گفت: «می دانم مادر! اشتباه کردم. 😔
#ادامه_داستان_در_پست_بعد...👇