#شعر #چهارشنبه_های_امام_رضایی می باره از آسمون هزار هزار ستاره🌟 خورشید خانم زیبا دوباره بی قراره🌞 می خواد که راهی بشه بیاد به سمت مشهد🕌 دلش می خواد بشینه بازم کنار گنبد😍 لباس نو می پوشه لباسی از جنس نور✨ با یه دلِ پر از شوق میرسه از راه دور می خواد که آروم آروم حرف بزنه با امام💜 می تابه رویِ گنبد یعنی که " آقا، سلام! "✋ 🍇کودکیار مهدوی محکمات (تخصصی ترین کانال مهدی باوری درکودکان):👇 🆔 https://eitaa.com/joinchat/1945305120C076ae4f3ce

#میلاد_حضرت_عبدالعظیم_علیه_السلام سلام سلام به شما بچه های گل 🤗🌸 حالتون چطوره؟☺️عیدتون مبارک باشه🥳🥰 امروز روزِ ولادتِ حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام هستش😍💚 شاید خیلی از شماها به حرم ایشون 🕌در شهر ری رفته باشید...حضرت عبدالعظیم از نوادگان امام حسن مجتبی علیه السلام💚و از عالمان و دانشمندانِ برجسته اسلام هستن. ایشون در زمان ۴ تا از امامانِ بزرگ ما زندگی کردن😃و ازشون خیلی چیزها یاد گرفتن😊 حالا کی میتونه اسم اون ۴ تا امام عزیزِما رو بگه؟🤔 آفرین👏امام موسی کاظم✨ امام رضا ✨ امام جواد✨ و امام هادی علیهم السلام😍 خوش به حال حضرت عبدالعظیم علیه السلام که تا وقتی زنده بودن، هر چی که امامان معصوم ما میگفتن رو گوش میدادن و به حرف هاشون عمل میکردن👏 به خاطر همین خیلی دوستشون داشتن💕و تا زمانی که ایشون زنده بودن، همیشه به یارانشون میگفتن تا به حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام سلام برسونن🕊 و وقتی هم که از دنیا میرن 🥀 به خصوص امام هادی علیه السلام به همه ی شیعیان سفارش کردن تا قبر ایشون رو زیارت کنن 🕌 و گفتن که هر کی ایشون رو در شهر ری زیارت کنه، انگار امام حسین علیه السلام رو در کربلا زیارت کرده 😍وای ایشون چه مقامی دارن پیش خدا و امامان عزیز ما☺️ دخترا و پسرای قشنگ🌸ما هم باید مثل حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام هر چی که امام مهربونمون گفتن رو گوش بدیم😊 و بهش عمل کنیم😇👌 یادتون نره هر وقت رفتید حرم ایشون، برای ظهور امام زمانمون هم دعا کنید☺️🤲 🎊کودکیار مهدوی محکمات (تخصصی ترین کانال مهدی باوری درکودکان):👇 🆔 https://eitaa.com/joinchat/1945305120C076ae4f3ce

#شعر #جمعه_های_انتظار من یه کودکم اما اینو خوب می‌دونم که😊 یه روزی قراره شما رو ببینیم😍 یه جمعه، قراره💌 تمام دنیا رو پر کنین از شادی و لبخند☺️ مامان میگه شما خیلی مهربونین...💜 میگه شما بچه‌ها رو خیلی دوست دارین... منم شما رو دوست دارم...💕 برای همینه که حرف خدا رو گوش می‌کنم👌 تا وقتی که اومدین یکی از یاران شما باشم...🌸 🤲اللهم عجل لولیک الفرج🤲 ‌ 🐦کودکیار مهدوی محکمات (تخصصی ترین کانال مهدی باوری درکودکان):👇 🆔 https://eitaa.com/joinchat/1945305120C076ae4f3ce

#کلیپ #من_و_امام_زمان 🎞قسمت دوم: موضوع #راستگویی ❤️امام زمان ارواحنافداه همیشه راستگویی را دوست دارد😊 🦋کودکیار مهدوی محکمات (تخصصی ترین کانال مهدی باوری درکودکان):👇 🆔 https://eitaa.com/joinchat/1945305120C076ae4f3ce

#میلاد_امام_حسن_عسکری عالم از یمن تو گشته تابان☀️ سامرا با وجودت بهاران🌺 👌فوق العاده زیبا 🌱کودکیار مهدوی محکمات:👇 🆔@koodakyaremahdavi

#میلاد_امام_حسن_عسکری_علیه_السلام سلام محکماتی های قشنگموووون😍عیدتون مبارکککککک👏🎈🎉 اگر‌گفتین امشب تولد🎂 کدوم یکی از امام های عزیزمون هست؟🤔😇 آفرین بهتون👏🤗 درسته تولدِ امام حسن عسکری علیه السلام بابایِ امام مهدی مهربونمون 😍 ما این عید و به امام زمانمون تبریک میگیم😚 و برای خوشحالیِ پدرشون قول میدیم که امامِ زمانمون رو با کارایِ خوبمون یاری کنیم و برای ظهورشون خیلی دعا کنیم🧡💜💙 اللهم عجل لولیک الفرج🤲 🦋کودکیار مهدوی محکمات (تخصصی ترین کانال مهدی باوری درکودکان):👇 🆔 https://eitaa.com/joinchat/1945305120C076ae4f3ce

#داستان ✨انسان فروتن کودک گفت: پدرجان کجا می خواهی بروی؟ من هم دوست دارم با تو بیایم. پدر تسبیح📿 سرخ رنگش را در دست جابه جا کرد. نگاهی به کودک و بعد نگاهی به همسرش کرد. همسرش گفت: اگر اشکالی ندارد، او را با خودت ببر، تنهایی توی این خانه، حوصله اش سر می رود😩 توی این هوای گرم هم که نمی تواند برود کوچه بازی کند! پدر گفت: باشد. برو زود لباست را عوض کن! کودک با کمک مادرش، لباس تازه ای پوشید و همراه پدر از خانه بیرون آمد. هوا گرم بود. کنار کوچه پیرمردی داشت هندوانه🍉 می فروخت. هندوانه ها روی گاری بود. هندوانه فروش فریاد می زد: آهای! هندوانه های خوشمزه و شیرین... بیا و ببر!😋هم خودت بخور، هم غازت...کودک خندید. پدر به هندوانه فروش سلام کرد. کودک گفت: بابا! مگر غاز🦆هم هندوانه می خورد؟ پدر گفت: منظورش پوست و دانه های هندوانه است. پوست هندوانه را تکه تکه می کنند و جلوی غاز و اردک می ریزند. حتی اسب و گاو و الاغ هم پوست هندوانه می خورند. سر پیچ کوچه، آقایی داشت می آمد. پدر فوری سلام کرد. پدر همین طور، هر کس را در راه می دید، فوری سلام می کرد. حتی به نوجوانی که روی پله، دم در خانه اش نشسته بود، سلام کرد؛ کودک خیلی تعجب کرد. تا آن موقع فکر می کرد آدم باید فقط به بزرگتر از خودش سلام کند🤔 پدر سرانجام کنار خانه ای ایستاد. در خانه باز بود. آن خانه، خانه ی دوستش بود که تازه از حج🕋برگشته بود و مردم برای دیدن او به خانه اش می رفتند، کودک همراه پدرش وارد خانه شد و به اتاق مهمان ها رفتند. اتاق شلوغ بود، پدر به همه سلام کرد✋ دوستش حاج احمد را بوسید😚و زیارت قبول گفت. کودک هم دوست پدرش را بوسید👇