eitaa logo
🌷🌷ایثارگران شهرستان کوهبنان🌷🌷🌷🌷🌷
118 دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
4.1هزار ویدیو
40 فایل
این کانال بنا به درخواست ایثارگران ومطالبات این عزیزان (خانواده معظم شهدا ،جانبازان عزیز ،اسرا و رزمندگان هشت سال دفاع مقدس ) و نشر وترویج فرهنگ ایثار و شهادت دایرمی باشد و وابسته به هیچ جناح خاصی نیست و بحث جناحی که باعث آلام افراد شود ممنوع است.
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 حرم حضرت عباس در آستانهٔ شهادت حضرت ام‌البنین سیاه‌پوش شد شهادت حضرت ام البنین علیه السلام تسلیت باد
هدایت شده از محمود جعفری کوهبنانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌غرق شدن در فضای مجازی ✅ والدین گرامی، با همراهی کودکان در فضای مجازی و زمان بندی کردن استفاده از رایانه و تلفن همراه، از غرق شدن کودکان در فضای مجازی جلوگیری کنید.
هدایت شده از ali.com
💢در مواجهه با زورگیران خیابانی چطور رفتار کنیم؟ ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ معاونت فرهنگی و اجتماعی پلیس کوهبنان
هدایت شده از ali.com
❌ والدین عزیز‼️ ‼️ دوستان فرزندانتان را بشناسید. ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ معاونت فرهنگی و اجتماعی پلیس کوهبنان
 🌷🌷🌷 و سی و هفتمین قسمت (کتاب زندگی نامه شهدای بخش طغرالجرد ) فرمانده شهید محمد فتاحی ( قسمت چهارم) سر سجّاده پیمان شهادت بسته ایم  : عباس فتاحی (برادر شهیدان محمّد و علی) ☆هر دو وضو گرفتند و نماز را در خانه خواندند. من کاملاً رفتارشان را زیر نظر گرفته بودم. بعد از اتمام نماز، شروع به صحبت کردند. محمّد رو به علی کرد و گفت: « یک خواهش و پیشنهادی دارم، گرچه گفتنش برایم سخت است ولی امیدوارم بپذیری و پیشنهادم را رد نکنی». علی گفت: «چرا حرفت را نمی زنی؟ زود بگو ببینم چه می خواهی بگویی؟» ☆من هم همچنان کنجکاو شده بودم و گوش می دادم. در آن لحظه شنیدم که محمّد گفت: «بهتر است این دفعه من تنها به جبهه بروم و تو در این سفر همراه من نباشی می توانی یکی دو ماه دیگر به جبهه برگردی». ☆در آن لحظه چهره ی علی در هم رفت و با ناراحتی گفت: «شما که خیلی دلسوزی بهتر است کار دیگری بکنیم. برعکس حرف شما، من می‌روم شما بمان!». این بحث بین آن‌ها بی نتیجه ماند و عاقبت علی آقا گفت: « بهتر است این دفعه هم با هم برویم». ☆در همان حین که به حرف هایشان گوش می دادم محمّد آقا گفت: «عملیاتی که در پیش رو داریم بسیار سخت و طاقت فرسا می‌باشد و احتمال دارد که خیلی از دوستان را از دست بدهیم». جمله ای به یاد ماندنی بر زبان آورد که هیچ گاه آن را فراموش نخواهم کرد. او گفت: «به طور قطع و یقین می توانم بگویم، این عملیات، آخرین عملیات ما خواهد بود و حتما ما هم به شهادت می رسیم». ☆علی آقا در جواب گفت: «این‌که خیلی خوب است آن چیزی که آرزوی چندین ساله ی ما بود، خواهد رسید و هیچ چیز بهتر از این نیست». ☆آنگاه دو برادرم درباره رسیدن به آرزوی بزرگ خود سخن گفتند، تنها نگرانی آن‌ها پدر و مادر بود که چگونه بتوانند این جدایی راتحمل کنند. خود را دلداری می‌دانند و می گفتند: « خداوند بر این گونه مصائب، صبر بزرگی به آن‌ها عنایت خواهد کرد». ☆من با تعجب به آن‌ها نگاه می‌کردم و پیش خود می گفتم: «مگر می‌شود فردی، از شهادت خودش خبر داشته باشد؟» راستش اصلاً حرف‌های آن‌ها را باور نکردم. فکر می‌کردم با هم شوخی می‌کنند. ☆روز بعد آن‌ها با دیگر همرزمان طغرالجردی خود عازم جبهه شدند. خیلی زود به جدی بودن حرف هایشان پی بردم. آن وعده ی کنار سجاده نماز شوخی نبود و هر دو به شهادت رسیدند.  ، آن‌ها که معبود خود را خوب شناخته اند ایمان دارند که پروردگارشان هرگز خُلف وعده نخواهد کرد. ☆روز عملیات کربلای ۵ بعد از این‌که خبر زخمی شدن محمّدرا به برادر بزرگترش علی می دهند، سریعا خود را بر بالین برادر می رساند، محمّد به خاطر شدت جراحات به شهادت می‌رسد و بعد از عروج، علی سر برادر را بر زمین می گذارد و به میدان بازمی گردد. ساعاتی بعد، علی هم به برادر شهیدش می پیوندد.   زهرا، رمز آرامش در طوفان : حسین قاسمی (همرزم شهید) ☆عملیات کربلای چهار آغاز شده بود و ما به جزیره ام الرصاص اعزام شده بودیم. وقتی از هور عبور می‌کردیم تعداد زیادی از غواصان به شهادت رسیدند و به ما دستور عقب ‌نشینی دادند. به خرمشهر برگشتیم. ☆در محلی منتظر اتوبوس ها بودیم تا به مقر لشکر 41 ثارالله برگردیم که هواپیماهای دشمن به بمباران منطقه پرداختند. یادم هست حین بمباران یک بمب خوشه ای بین من و محمّد به زمین اصابت کرد. به خواست خدا عمل نکرد. محمّد رو به من کرد و گفت: «دیدی؟ تا خدا نخواهد و شهادت قسمت نباشد هیچ عاملی نمی‌تواند کاری بکند». ☆وقتی به مقر لشکر رسیدیم، همه ناراحت بودند. سردار سلیمانی برای تجدید روحیه‌ی بچه‌ها مشغول صحبت شد و گفت: « نگران نباشید، ترس به دلتان راه ندهید. عملیات بزرگ دیگری در پیش داریم ان‌شاءالله در آن عملیات موفق خواهیم شد. اگر کسی می‌خواهد تسویه حساب کند یا به مرخصی برود، می‌تواند». ادامه دارد... نشر زندگی نامه شهدای بخش طغرالجرد، کانال تلگرامی و ایتای همسفران دیارطغرالجرد 🌷 https://eitaa.com/Yareanehamra
هدایت شده از یا زهرا(س) هر که شد گمنام تر زهرا خریدارش شود! •
🏴شهید مطهری: اگر شهادت هنر مردان خداست٬ پرورش چهار شهید کربلا در دامن یک مادر٬ هنرمندی بزرگتر را می طلبد و ام البنین(سلام الله علیها) این مقام را از آن خود کرده است. سالروز شهادت حضرت ام البنین تسلیت باد. هدیه محضر مبارکشان صلوات بفرستید. 🌹 سلام هرکه حاجت دارد بسم‌الله 14000هزار صلوات هدیه به حضرت ام البنین (س) سهم شما چند عدد توی پیوی اعلام کنید 6500مانده همکاری کنید حاجت روا التماس دعا 🌹
هدایت شده از محمود جعفری کوهبنانی
آدرس پیج دوم محمودجعفری،لطفا دنبال بفرمایید https://rubika.ir/mahmood__jafari1358
▪️درباره بی بی ام البنین سلام الله علیها. ✔️ نام (فاطمه) و کنیه اش (ام البنین= یعنی مادر پسران) است. ✔️ اسم پدرش حزام و مادر‌ش ثمامه است. ایشان از تیره بنی کلاب بن ربیعه از قبیله نامدار عرب بنام بنی عامر بن صعصعه هستند. ✔️ شجره ایشان با چند واسطه به عبد مناف، جد اعلای رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله، می رسد. ✔️ خواستگاری از ایشان توسط عقیل برادر امیرالمومنین که دانشمندی تبارشناس در جهان عرب بود انجام شد. ✔️ خود بی بی فرمودند قبل از ازدواج با امیرالمومنین در عالم رویا دیدم: در باغی هستم که ناگهان ماه از آسمان فرود آمد و در دامن من قرار گرفت و نوری از آن ساطع شد به شکلی که چشمها را خیره می کرد. در حال تعجب و تحیر بودم که سه ستاره نورانی دیگر هم در دامنم فرود آمدند. (ماه و ستارگان اشاره به چهار فرزند شهیدش دارد). ✔️ ایشان چهار پسر به نامهای عباس، عبداللّه، عثمان و جعفر تربیت کرد که همه در کربلا به شهادت رسیدند. ✔️ ایشان مانند حضرت زینب سلام الله علیها پس از واقعه عاشورا با استفاده از هنر مرثیه خوانی و نوحه سرایی، ندای مظلومیت و حقانیت راه شهدای کربلا را به گوش نسلهای آینده رساند. ✔️ زمان دقیق رحلت ایشان مشخص نیست. بعضی تاریخنگاران 64 ق و بعضی 70 گفته اند. ✔️ مورخ نامی حاج شیخ علی فلسفی در کتاب زنان نابغه نوشته اند که (بنی امیه) بی بی ام البنین سلام الله علیها را با عسل زهرآگین (مسموم) و به (شهادت) رساندند. ✔️ قبر ایشان در قبرستان بقیع است.
ام‌البنین یعنی ؛ عباس داشته باشی و بگویی : از حسین چه خبر؟! نامادری‌ سادات 💎 یک سو حسن و حسین و زینب و ام‌کلثوم بودند از فاطمه دختر پیغمبر صلی الله علیه وآله ، و یک سو عباس و عبدالله و عثمان و جعفر بودند از ام البنین . فرزندان فاطمه سید بودند و ام البنین ، احترام به آنها را همانند سنتی به فرزندانش یاد داد و همیشه به آنها می گفت : « بچه‌ها ! یادتان باشد ما مثل غلام فرزندان فاطمه ایم ؛ با آنها با احترام رفتار کنید و آنها را آقا صدا کنید . مبادا از شما غمی به دل بگیرند » . نگویید مادر 💎 از طرف دیگر ، می خواست طعم مادری را به یک اندازه به فرزندانش بچشاند ؛ تا فرزندان فاطمه ، احساس بی مادری نکنند . مبادا احساس کنند که فرزندان ام البنین ، نعمتی دارند که آنها ندارند ؛ پس به بچه هایش چنین سفارش کرد : « بچه‌ها ! مرا جلوی بچه های فاطمه ، مادر صدا نکنید »! أَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ‌مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ
هدایت شده از ali.com
7.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چطوری سه سوت حساب کاسب هارو خالی کنیم 😅 معاونت فرهنگی و اجتماعی پلیس کوهبنان