از زائده روایت شده است از امام زین العابدین علیه السلام فرمود: چون در روز طف بر ما آن رسید که رسید و پدرم با همراهان وی از فرزندان و برادران و سایر کسان او کشته شدند و زنان و حرم را بر جهاز شتر سوار و به جانب کوفه روانه کردند و من کشتگان را بر زمین افکنده دیدم به خاک ناسپرده و بر من گران بوده از آن چه می دیدم سخت آشفته بودم نزدیک بود جان از تنم بیرون رود و عمه ام زینب دختر بزرگ علی علیه السلام آثار آن حزن در من بدید با من گفت: ای بازمانده جد و پدر و برادرانم چون است که جان خود را در کف نهاده ای؟ گفتم: چگونه بی تابی نکنم و ناشکیبایی ننمایم که می بینم سید خود و برادران و عموها و عموزادگان و کسان خود را بر زمین افتاده و به خون آغشته در این دشت جامه ها ربوده و نه کسی آن ها را کفن کرده است و نه به خاک سپرده هیچ کس سوی آنان نمی آید و هیچ مردی نزدیک آن ها نمی شود گویی خانواده دیلم و خزرند.
و عمه ام گفت: این ها تو را به جزع نیاورد که این عهدی است از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم با جد و پدر و عمت علیهم السلام و خداوند پیمانی گرفته است از جماعتی از این امت که فرعونان زمین آن ها را نمی شناسند و آن ها این استخوان های پراکنده را فراهم می کنند و با این پیکرهای خون آلود به خاک می سپارند و در این طف برای قبر پدرت سید الشهداء علیه السلام نشانی بر پا می دارند، که اثر آن کهنه نمی شود و رسم آن با گذشتن شب ها و روزها ناپدید نمی گردد و پیشوایان کفر و پیروان ضلال در محو آن بکوشند و با این حال آن اثر ظاهرتر شود و کار بالا گیرد
📗#نفس_المهموم
🇮🇷https://eitaa.com/koohseil