eitaa logo
کمیته مرکزی خادمین شهداء گرمی ، انگوت ، موران
358 دنبال‌کننده
9.7هزار عکس
3.4هزار ویدیو
1.1هزار فایل
┅═✧☫ کمیته خادمین شهداء شهرستان گرمی،انگوت، موران ☫✧═┅ موسس کل : #علی_مرادی_کلان تاریخ تأسیس: ۱۳۹۴/۱۱/۳۰ . شناسایی و جذب ،اطلاع رسانی برنامه ها . 👤ارتباط‌با‌ ادمین : @Alimoradikalan 🕊️ 🏢 شناسه ثبت : 1-1-874541-64-0-2 🕊خــ♥️ـادم الشـَـہـیـد🕊
مشاهده در ایتا
دانلود
کمیته مرکزی خادمین شهداء گرمی ، انگوت ، موران
🌹🌹 ❤ یادم است یک بار با محمدحسین در گلزار شهدا بودیم.🌷 او یک به یک قبرهای دوستان شهیدش را نشان می داد و خاطرات مختلفی از آنها نقل می کرد.👌 آنجا هنوز این قدر وسعت پیدا نکرده بود. همین طور که میان قبرها می گشتیم، یک مرتبه محمدحسین ایستاد..... رو به من کرد و گفت: «هادی! می خواهم چیزی بهت بگویم.» گفتم: «خب بگو؟؟؟؟ 🌹گفت: «من شهید می شوم و مرا توی این ردیف دوم خاک می کنند.»🌹 من آن روز متوجه نبودم و نفهمیدم که محمد حسین چه می گوید❣ حدود دو سال بعد از شهادتش، وقتی به زیارت قبرش رفته بودم، یک مرتبه یاد حرف آن روز افتادم😔 🌱دیدم قبرش دقیقا همان نقطه ای است که اشاره کرده بود.🌱 با توجه به اینکه انتخاب محل دفن شهدا در اختیار خانواده هایشان نبود و بنیاد شهید طبق نقشه و برنامه ای که داشت، قبرها را تعیین می کرد🌷 👈خیلی عجیب بود که پیش بینی محمد حسین کاملا درست از آب در آمد👌 راوی:محمدهادی یوسف الهی(برادرشهید) 🌙 🕊 🌺کمیته خادم الشهداء شهرستان گرمی/پاتوق جوانان انقلابی🌺 ⚡️@khademine_koolebar_germi⚡️
🌹🌹 جوانمردی.... یک روز محمدحسین همه بچه‌ها را در واحد جمع کرد و گفت بیایید با هم کشتی بگیریم 👌 برادر شهید امیری هم بود ایشان سنگین وزن بود وجثه قوی داشت🙏 قرار شد هرکس توانست همه را زمین بزند با امینی کشتی بگیرد ... بچه ها یکی یکی مسابقه می‌دادند و هر که برنده می‌شد با نفر بعد کشتی می‌گرفت 🤙 ظاهراً وضعیت من از بقیه بهتر بود همه را زمین زدم و بالاخره نوبت آن شد که با آقای امیری دست و پنجه نرم کنم💪 تمام نیرو و توانم را جمع کردم چون می‌دانستم که حریف فردقدر و توانایی است 👌 سعی کردم با تمام تمام کشتی بگیرم ...💪 چند لحظه ای نگذشته بود که موفق شدم امیری را زمین بزنم و نفر اول شدم 👏 کشتی تمام شد و بچه‌ها متفرق شدند حدود یک ساعت بعد برای انجام کاری با محمدحسین سوار ماشین شدیم و راه افتادیم ... توی مسیر محمد حسین پرسید قبلاً کشتی می‌گرفتی؟ گفتم :بله پرسید :کلاس می رفتی؟ گفتم :نه, توی مدرسه و خانه با دوستان تمرین می‌کردم . گفت خیلی خوب است ..ولی نباید این کار را می‌کردی😔 گفتم :چه کار کردم ؟ گفت: امیری برادر شهید بود و تو نباید به این شکل جلوی جمع و زمین می زدی💔 دقت محمدحسین خیلی برایم عجیب بود بله.. درست می‌گفت و آنجا بود که متوجه روحیه جوانمردی او شدم❤️ 🌷نصیحتی کنمت بشنو و بهانه مگیر🌷 🌷هر آنچه ناصح مشفق بگویدت بپذیر🌷 . . 🌹 🕊 ✦کمیته خادم الشهداء شهرستان گرمی/ پاتوق جوانان انقلابی ✪@khademine_koolebar_germi