☑️ ماجرای آشنایی حاج قاسم سلیمانی و شهید زینالدین بمناسبت سالگرد شهادت #شهید_مهدی_زین_الدین🌹
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
@khademine_koolebar_germi
برادر یعنی🚩عباس…
🌱برادرانی در همین کوچه پس کوچه های شهرمان بودند که برادری را ثابت کردند تا ما #عباس_های_دوران را از نزدیک ببینیم.
🌱وقتی دلت از زمین و زمان می گیرد و دلتنگ شهدا🥀 می شوی همان هایی که زمین خاکی را ترک کرده و برای همیشه حسرتی برای جاماندگان رقم زدند، قدم در گلزار شهدا می گذاری همان ابتدا سنگ مزار فرمانده به تو سلام✋میدهد و تو جواب سلامش را میدهی آنجا همه می گویند مزار فرمانده #شهید_مهدی_زین_الدین، اما خوب که نگاه میکنی می بینی نامی کنار نام حاج مهدی به چشم می آید.
🌱 مجید… همان برادر قصه ما که برای برادرش خوب برادری کرد و کنار فرات🌊 او را تنها نگذاشت و تا آخرین لحظه برادرش را یاری کرد.
🌱هم رزمانش می گویند مجید اهل مصاحبه🎤و دوربین🎥 نبود کارهایش را در گمنامی انجام می داد او فرمانده اطلاعات و عمليات تيپ ۲ لشكر ۱۷عليبن ابيطالب(ع) بود.
🌱پدرش می گوید آخرین بار که به مرخصی آمده بود ، قبل از رفتن همه ی عکس هایش🏞 را از بین برد تا پس از شهادت چیزی از او باقی نماند . همین طور هم شد و برای شهادتش حتی یک عکس هم در خانه😔 نداشتیم .
🌱مجید همانند برادر رشادت ها و دلیرهای زیادی را در جبهه ها به نمایش گذاشته بود مجید مردانگی و برادری را بعد از شهادت نیز خوب به نمایش گذاشت و این روزها نامش در پس نام برادر گاهی کم رنگ می شود گویی مجید🌷هم همین را می خواست.
🌱مجید برادر قصه های دلدادگی اگر برادر حاج مهدی نبود و نمی خواست نامش بعد از نام برادر باشد فرمانده ای معروف می شد که نامش مانند برادر زینت بخش محافل بود.
#شهید_مجید_زین_الدین
@Khademine_koolebar_Germi
✨هر کس در شب وروز جمعه شهدا را یاد کند شهدا هم او را نزد اباعبدالله(ع) یاد می کنند.
#شهید_مهدی_زین_الدین🌺🌿
#شادی_ارواح_طیبه_شهدا_صلوات🕊🌹
متوسلین به شهدا
🍃کمیته خادمین الشهداء گرمی 🍃
🔸 کانال رسمی در پیامرسان ایتا:
Eitaa.com/koolebar_germi
✨هر کس در شب وروز جمعه شهدا را یاد کند شهدا هم او را نزد اباعبدالله(ع) یاد می کنند.
#شهید_مهدی_زین_الدین🌺🌿
#شادی_ارواح_طیبه_شهدا_صلوات🕊🌹
متوسلین به شهدا
🥀http://Eitaa.com/koolebar_germi
کثرت، قلت، کیفیت و کمیت، علت پیروزی نیست؛
علت پیروزی فقط و فقط خداوند است.
#شهید_مهدی_زین_الدین
#خادمین_الشهداء_گرمی
🥀@koolebar_germi
🌷 شب آخر که با هم به خط مقدم رفتیم، یکی از رزمندگان، دعای کمیل خواند، و مهدی تا آخر دعا گریه کرد و امام زمان (عج) را صدا زد. نیمههای شب، با وجود خستگی فراوان، سر از خواب برداشت و در سجدهی خضوع، گریهی خوف سر داد. صبح، با صدای اذانش، رزمندگان را بیدار کرد و به نماز جماعت ایستاد.
مهدی زینالدین فقط اهل عبادت نبود؛ اهل کار هم بود. او با اینکه فرمانده بود، هیچ ابایی از این نداشت که سنگر را جارو بزند و پتوها را جمع کند و ظرفها را بشوید.
#شهید_مهدی_زین_الدین
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@koolebar_germi
╰┅─────────┅╯
شاگرد مغازه ی کتاب فروشی بودم حاج آقاگفت:
می خواهیم بریم سفر، توشب بیاخونه مون بخواب. بدزمستانی بود. سردبود. زودخوابیدم.
ساعت حدودا 2 بود، در زدند، فکرکردم خیالاتی شده ام. در را که بازکردم دیدم آقامهدی وچندتا از دوستانش ازجبهه آمده اند.
آنقدرخسته بودندکه نرسیده خوابشان برد. هواهنوزتاریک بودکه باز صدایی شنیدم، انگار کسی ناله می کرد. ازپنجره که نگاه کردم دیدم آقامهدی توی آن سرمای دم صبح، سجاده انداخته توی ایوان ورفته به سجده...
#شهید_مهدی_زین_الدین
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@koolebar_germi
╰┅─────────┅╯