﷽
همه شهر پر از بوے خداست؛
عابرى گفت:
ڪه این مطلق نادیده ڪجاست؟!
شاپرک پر زد و با رقص خود آهسته سرود..
چشم دل باز ڪن
این بسته به افڪار شماست ...
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
#شهید_حسین_بادپا
#شهید_مصطفی_صدرزاده
#صبحتون_شهدایی
@koolebar_marand
#خاطره_شهید
یک بار کنار سفره غذا با بچه ها نشسته بودیم که سید با خنده گفت:
"من از اون آدمایی هستم که هر کی رو بیشتر دوست داشته باشم، میفرستمش جلوی گلوله تا شهید بشه😁
مثلا همین ابوعلی! چون دوستش دارم میفرستمش جلوی گلوله😅
این را که گفت ، یکی از بچه ها گفت: "ابوعلی خواب دیدم با هم از کربلا برگشتیم، توی فرودگاهیم و تو کت و شلوار پوشیدی که بری مشهد...
منم برم قم!"
سید یه دفعه زد زیر خنده و گفت: "من خواب دیدم دارم با ابوعلی میرم کربلا ، احتمالا من رو توی کربلا جا گذاشته!😆"
بچه ها همه گفتند به به و تعبیر به شهادت کردند... 🕊
بعد سید با افسوس گفت: "خیالتون راحت! من اونقدر آنتی شهادت زدم که حالا حالا ها هستم! :) "
بعد با خنده اضافه کرد : "ولی ابوعلی تو حتما پیکرت میره مشهد!"
دستی به ریش هاش کشید و گفت: "اصلا نگران مراسما نباش!
برای مداحی محمود کریمے رو میاریم ، سخنران آقای پناهیان خوبه؟😂 بنر ها رو هم میدم داداشم محمد حسین بزنه🖐🏻
تو شهید شو ما حسابی برات سنگ تموم میزاریم!😁"
من هم با خنده گفتم: "شهادت همه رو دیدم بعدا میرم!😃"
غذا که تمام شد با شوخی گفتم : "آقایون اگه سیر نشدید به ما چه غذا همین بود!😅"
همه خندیدند و سفره را جمع کردیم ...
#شهید_مصطفے_صدرزاده 🌷
راوی #شهید_مرتضی_عطایی 🌷
رسانه راهیان نور و خادم شهدا شهرستان مرند
╔═════ ೋ
@koolebar_marand
ღೋ ═════╗
🔸 روایتی از هـمسر
#شهـید_مصطفی_صدرزاده
یک روز بہ میدان شهدایِ گمنام
در فـاز ۳ اندیشہ رفتیم ...
چند تا پله میخورد و آن بالا
پنج شهید گمنـام دفن بودند ...
من از پلہهـا بالا رفتم و دیدم کہ
مصطفی حتی از پلہهـا هم بالا نیامد !!
پایین ایستادہ بود و با لحن تندی گفت :
« اگر شما کار اعزام مرا جور نکنید ،
هرجا بروم میگویم که شما کاری نمیکنید
هرجا بروم میگویم دروغ است که
شهـدا عند ربهـم یرزقــون هـستند ،
میگویم روزی نمیخورید و
هیچ مشکلی از کسی برطرف نمیکنید
خودتان باید کارهای من را جور کنید».
دقیقا خاطرم نیست
که ۲۱ یا ۲۳ رمضان بود
من فقط او را نگاہ میکردم ...
گفتم من بالا میروم تا فاتحه بخوانم
او حتی بالا نیامد که فاتحهای بخواند؛
فقط ایستادہ بود و
زیر لب با شهدا دعوا می کرد !!
کمتر از دہ روز بعد از این ماجرا
حاجتــش را گرفت ...
سه روز بعد از عید فطر بود که
برای اولین بار اعــزام شد.
مصطفی اصلا برای ماندن نبود
نمی توانست بمــاند ...
آن زمانی هم که اینجا بود، اینجا نبود
گمشدہ خودش را پیدا کردہ بود ...
الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
رسانه راهیان نور و خادم شهدا شهرستان مرند
╔═════ ೋ
@koolebar_marand
ღೋ ═════╗
آبےتر از آنیم که بی رنگ بمیریم...
از شیشه نبودیم که با سنگ بمیریم!
فرصت بده اے روح جنون تا غزل بعد ؛
در غیرت ما نیست که در ننگ بمیریم...
#شهید_مصطفے_صدرزاده
#شهید_مرتضی_عطایی
#لبیک_یا_خامنه_ای
رسانه راهیان نور و خادم شهدا شهرستان مرند
╔═════ ೋ
@koolebar_marand
ღೋ ═════╗
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍در نهایت او به آرزویش رسید...
#شهید_مصطفی_صدرزاده...🌷🕊
#اللهم_ارزقنا_شهادت