هدایت شده از کوله بار خادم الشهدای آذربایجان شرقی
✨محسن خیلی زیاد به پدر و مادرم احترام میگذاشت، طوری که جلوتر از مادرم قدم برنمیداشت.
وقتی قرار بود مادرم را جایی ببرد، در ماشین را برای مادرم باز میکرد و میبست.
روز تشییع پیکر شهید وزوایی همه دیدیم که مادرمان جلو پیکر حرکت میکند. بستگان به مادرم گفته بودند که شما عقب پیکر حرکت کنید. مادرم گفته بود: محسن هیچ وقت جلوتر از من حرکت نمیکرد و الان هم میدانم که دوست دارد پشت سر من حرکت کند.
✨بخشی از وصیتنامه شهید وزوایی:
ما ترس از شهادت نداریم و این تنها آرزوی ماست؛ در این جبههها خداوند را مشاهده میکنیم که چگونه به کمک رزمندگان اسلام میشتابد و آنها را نصرت میدهد و به مصداق آیه شریفه که میفرماید:
«کم مِّن فِئَةٍ قَلِیلَةٍ غَلَبَت فِئَةً کثِیرَةَ»
را میبینیم که تعداد محدود لشکریان سپاه اعم از سپاه و ارتش و نیروهای مردمی بر تعداد کثیری از نیروهای دشمن غلبه مینماید؛ به یاد دارم در عملیات بازی دراز در قسمتی از عملیات مقداد ما ۶ نفر بودیم و بر ۳۰۰ نفر غلبه پیدا نمودیم...
#شهید_محسن_وزوایی 🌷
#سالروز_شهادت
@koolebar_azsh
هدایت شده از کوله بار خادم الشهدای آذربایجان شرقی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دست قدرت الهی
نصرت الهی به رزمندگان اسلام در عملیات بازیدراز...
روایت شهید محسن وزوایی از اسیر کردن ۳۰۰ کماندوی عراقی توسط ۶ رزمنده آن هم فقط با یک فریاد ...
#شهید_محسن_وزوایی 🌷
@koolebar_azsh