✅داستان کوتاه و پندآموز
✍روزی شخص نانوایی مردی با لباس کهنه و فقیرانه ای را دید که به طرف مغازش میآید..با خودش گفت حتما این فقیری است که می خواهد نانی را گدایی کند.وقتی آن مرد رسید گفت نان تمام شده،مرد از آنجا دور شد..دوست نانوا که آن مرد را از سر کوچه دیده بود به نانوا رسید و گفت"او را شناختی.؟
💥نانوا گفت نه..حتما فقیری بود که نان مجانی می خاست و من به او گفتم نان تمام شده..دوست نانوا گفت وای بر تو..آن مرد استاد و زاهد بزرگ شهر است..نانوا تا فهمید به سمت زاهد دوید و گفت مرا ببخش که شما را نشناختم..و از زاهد خواهش کرد که او را به شاگردی قبول کند زاهد قبول نکرد ولی نانوا اصرار کرد که اگر مرا به شاگردی قبول کنی تمام شهر را نان مجانی دهم...زاهد به خاطر شرطش او را قبول کرد...روزی در کلاس درس نانوا از زاهد پرسید که ای شیخ"جهنم کجاست؟ شیخ گفت جهنم جاییست که تکه نانی را برای رضای خدا ندهند و شهری را برای رضای بنده ای نان دهند...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🛑 فرا رسیدن ولادت حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) مبارک باد💐
🔹نور تو از آفتاب سبط اکبر مجتباست
🔹زائر قبر شریفت زائر کرب و بلاست
🌹امام هادی(ع): کسی که قبر عبدالعظیم را در شهر ری زیارت کند، چنان است که گویی امام حسین علیه السلام را در کربلا زیارت کرده است.
مستدرک الوسائل ج ۳
نصیحت خداوند به حضرت موسی(ع)
خداوند متعال به حضرت موسی(ع) وحی کرد: ای موسی! سفارش مرا دربارۀ چهار چیز به خاطر بسپار.
اصبغ بن نباته ازامیرالمؤمنین(ع) نقل میکند که فدمود: خداوند به حضرت موسی(ع) فرمودند: ای موسی! وصیت مرا به چهار چیز درباره خود حفظ کن
۱. تا ندانی که گناهانت را آمرزیده اند به عیب دیگران نپرداز.
۲. تا ندانی که گنجهای خدا تمام شده غم روزی مخور.
۳. تا نبینی که ملک و پادشاهی من از دست رفته به دیگری امیدوار نباش.
۴. تا مردۀ شیطان را نبینی از مکرش ایمن مباش.