eitaa logo
#کوثر(18)
286 دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
2.8هزار ویدیو
72 فایل
کوثری های باحال ارتباط با مدیر. https://eitaa.com/Pelak_1412 اگه میخوای به صورت ناشناس چیزی بگی بزن رو لینک👇 https://harfeto.timefriend.net/16513017513697
مشاهده در ایتا
دانلود
پارت شب 💜
پارت 44 قسمت چهارم🌸🌸
این چشه که زن نمیگیره؟ منتظر چیه؟ سری تکان دادم: والا چی بگم دل ما هم خونه از دستش با نگاه رضا دلم هری ریخت نگران از اینکه الان کسی ذهنش معطوف من بشه و حرفی زده بشه به تقلا افتادم تا بحث رو عوض کنم: حاج آقا شما براشون دعا کنید سرعقل بیان! میگم الان استراحت کنیم تا دو بعد راه بیفتیم کی میرسیم کربلا ان شاالله؟ رضا جواب داد: ان شاالله بی حرف پیش حول و هوش ۱۰ صبح باید برسیم میدونید که فردا شب شب اربعینه و کربلا غلغله حرم که اصلا هیچی اگر بخوایم بریم زیارت باید قبل غروب بریم سری تکون دادم و نگاهم رو ازش گرفتم اما با کتایون که با خنده تند تند جملات بین ما رو برای ژانت ترجمه میکرد چشم تو چشم شدم و با نگاه بهم فهموند از علت پریشانیم آگاهه یعنی بقیه هم متوجهش شدن؟! ... روشنایی کم کم قدم به افق این جاده ی خاکی میگذاشت و هوا از سردی به گرمی تعدیل میش مقابل موکبی به فتوای حاجی ایستادیم و صبحانه خوردیم تخم مرغ پخته و چای خیلی شیرین و نان و پنیر روی فرش های پهن شده زیر آسمان خدا چه حس جذابی بود چه حس نو و بدیعی بود رضا میپرسید "موکب اونطرف جاده حلیم میدن کسی میخوره براش بگیرم؟" و ما راضی از نان و پنیر و تخم مرغ و چای خیلی شیرین میگفتیم "نه" صبحانه که صرف شد سبحان اشاره ای به ساختمان پشت این فرشها کرد: یه ساعت اینجا بخوابیم خستگیمون دربره بعد راه بیفتیم دیگه چیزی نمونده به کربلا قبل ظهر وارد بشیم خیلی خوبه تا قبل شلوغی خودمونو برسونیم خونه ی سید اسد نگاه متعجب ما رو که دید توضیح داد: سید اسد رفیق کربلایی منه ما کلا هربار بیایم کربلا میریم اونجا حالا اگر مشکل ندارید بریم داخل استراحت، ساعت هفت و نیم همه بیرون باشن که دیگه یه نفس تا خود کربلا بریم ان شاالله جمعیت کوچکمون ان شااللهی گفت و وارد فضای کوچک اتاقک روبرومون شدیم و هنوز تن رو زمین نگذاشته خواب شیرین بغلمون گرفت از جذابیتهای این سفر همینه که اونقدر کم استراحت میکنی که استراحت شیرین میشه و لذت بیشتری ازش میبری! و دیگه بجای از این پهلو به اون پهلو غلتیدن و فکر و خیال هنوز روی رختخواب رو زیارت نکرده میری که رفته باشی ... هرچه به کربلا نزدیکتر میشدیم حسی توامان از حرارت و نشاط زیر پوستم میدوید و گاهی با هیجان به اوج میرسید کم کم جمعیت متراکم تر میشد و هروله و سینه زنی دسته جمعی، زیبایی این رود خروشان رو دو چندان میکرد قبل از بلند شدن کامل آفتاب از جاده پر دار و درخت منتهی به کربلا گذشتیم اما قبل از ورود به سفارش رضا آقایون با دستهای گره کرده دور خانمها حلقه زدن و ما با این حصار وارد سیل جمعیت شدیم تا هم رو گم نکنیم و با نامحرمی برخورد نکنیم فشار جمعیت به حدی بود که جز حرکت مستقیم هیچ راهی نبود جمعیت از زیر پلی با غریو حیدر حیدر گذر کرد و به روی پل بلند دیگه ای رسید سبحان نسبت به منزل رفیقش جهت میداد و تلاش میکردیم از جمعیت طوری بیرون بزنیم و راه فرعی های شهر رو در پیش بگیریم ژانت آهسته رو به من میگفت: تو عمرم اینهمه آدم یکجا ندیده بودم‌! این شهر به اندازه اینهمه آدم جا داره؟! سری تکان دادم: چی بگم! به هر ترتیبی بود انتهای پل از جمعیت جدا شدیم و وارد خیابانی شدیم که ردیف مغازه های مختلف داشت و بعد از باریکه راهی وارد محلات پشتی شهر شدیم که خلوت تر بود کوچه پس کوچه های باریک کربلا رو طی کردیم تا رسیدیم جلوی در خانه خشتی و زیبایی که با برگ ها سبز شده بود و سبحان زنگ کوچکش رو به صدا در آورد چشمی چرخاندم انگار اینجا به عکس نیویورک، پاییز کمی دیرتر شروع میشه و کربلا هنوز هوای تابستان به سر داره! روحانی سید نسبتا جوانی در رو به رومون باز کرد و سبحان رو بغل گرفت بعد با پسرها دست داد و دعوتمون کرد داخل فضای حیاط با فضای کوچه کاملا متفاوت بود پر از دار و درخت و گل و بسیار زیبا به داخل خونه دعوت شدیم و از پذیرایی گذشتیم و از پله ها بالا رفتیم طبقه ی دوم منزل چندین اتاق داشت که دوتاش متعلق به ما بود سید اسد با دست سرویس بهداشتی ها رو نشان داد و گفت راحت باشیم و برگشت پایین ما هم وارد اتاقی که بهمون داده بودند شدیما انگار میزبان تعداد ما رو میدونست که دقیقا پنج دست رخت خواب روی زمین پهن کرده بود و روی تک میز اتاق چندین بسته لیوان آب خنک گذاشته بود قبل از هر کاری کمی از اون آب خنک خوردم و پنکه ی سقفی گرد و کوچک اتاق رو روشن کردم همین که سر جام دراز کشیدم حنانه هم وارد شد: بچه ها حاجی میگه تا قبل اذان ظهر ما از حمام استفاده کنیم بعدش آقایون پرسیدم: آب اینجا جواب میده؟! _آره مشکلی ندارن خداروشکر کتایون بی هوا گفت: آخ چرخ موند تو حیاط؟ من اینجا دیگه چمدونمو میخوام میخوام دوش بگیرم رضوان گفت: بذار زنگ بزنم احسان حنانه حرفش رو قطع کرد: نمیخواد همین الان سبحان گفت دارن میرن پایین وسایل چرخ رو بیارن بالا حالا فعلا هرکی وسایلش پیششه بیاد بره حموم بعد از ظهر میخوایم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴‌‌غربی‌ها مغزها و نخبگان ما را به کشورهایشان می‌برند 🔹دکتر سعید محمد:‌ غربی‌ها مغزها و نخبگان ما را با خود به کشورهایشان می‌برند و از آنها استفاده می‌کنند و به واسطه آن، تکنولوژی‌های نوین دست یافته و با همین تکنولوژی‌ها، ما را استعمار می‌کنند؛ درحالی‌که ما مواد اولیه به آنها صادر می‌کنیم، ولی مجدد باید مواد فرآوری‌ شده را چند برابر قیمت از خود آنها خریداری کنیم.‌ ‌‌🔹در حال حاضر درآمد سرانه مردم به حداقل کاهش یافته و شاهد تولید نیستیم؛ باید از حالت انفعال خارج شده و حالت تهاجمی بگیریم. 🌹کوثر🌹 https://eitaa.com/joinchat/1574305852C574f8d0f57
💠 دین بدون ، مانند بدون است، 👈 مانند همان قرآن بدون علی(ع) است که خوارج داشتند. 👈 مانند همان مسجد و محراب و منبری است که در آن علی(ع) را نفرین می‌کردند. ✅در جامعۀ ما این رسم دینداری، اخلاق‌مداری و معنویت‌گرایی بدون مهدویت باید فرو بریزد! ⚠️یک مشکل دیگر ما «مهدویت‌گرایی بدون سیاست» است. بعضی‌ها مهدویت بدون سیاست، بدون جنگ، و بدون استکبارستیزی دارند، انگار امام زمان(ع) می‌خواهند تشریف بیاورند و برای ما کلاس بگذارند،نماز بخوانند و به زیارتشان مشرّف شویم و دیگر هیچ❗️ حضرت که برای این چیزها نمی‌آیند، 🌹 برای آزاد کردن جهان از قید ستم می‌آیند، که این‌کار طبیعتاً با جنگ همراه است. 💠 اگر کسی به مهدویت معتقد باشد ولی اهل سیاست نباشد، ⛔️یا جاهل است یا لاف‌زن و دروغ‌پرداز و تحریف‌کنندۀ دین❗️ 🌺چون امام زمان(ع) برای ریاست جهان می‌آید و ما ایشان را برای ریاست جهان می‌خواهیم.✅ ┅═ 🌿🌸🌿 ═┅ 🌹کوثر🌹 https://eitaa.com/joinchat/1574305852C574f8d0f57
✖️سانسور گاندو به تایمز انگلیس رسید! 🔺روزنامه تایمز انگلیس هم به خبر سانسور سریال گاندو پرداخته و به نقل از منابع ایرانی نوشته آخرین قسمت سریال گاندو که جاسوسی انگلیس رو به تصویر می‌کشه، با درخواست یک مقام عالی رتبه دولت ایران با ۴۵ دقیقه تاخیر پخش شده و این مقام عالی رتبه خواستار تغییر دیالوگ‌ها شده! 🌹کوثر🌹 https://eitaa.com/joinchat/1574305852C574f8d0f57
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نیایش شبانه با حضرت عشق ❤️ خداوندا🙏 چشمے عطا ڪن تا بهترینها را ببینیم قلبے عنایت ڪن تا خطاها را ببخشیم ذهنے بما ارزانے دار تا بدیها را فراموش ڪنیم و روحے ڪـہ هیچگاہ خودخواہ خود نشویم🙏 آمیـــن یا رَبَّ 🙏 ⏰ یاد آوری به خود : ✨هرشب پیش از آنکه به خواب روی ، ✨همه آدمها را ببخش وبا قلبی پاک بخواب❣ شب خوش ✨🙏 @kosar_18
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‍ 🍃🌸بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحيمِ 🌸🍃 🌸به نامت و باتوڪّل بہ اسم اعظمت💕 می‌گشایم دفترامروزم را باشد کہ پایان روز مُهر تایید بندگی زینت 🌸 دفترم باشد🌸 سلام✋ روزتون پراز نگاهِ مهربونِ خدا 💖 سهمِ دلتون آرامش و شادے😊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا