🔸 نور ماه
▪️نکوتر بتاب امشب اى نور ماه
▪️که روشن کنى روى این بزمگاه
▪️بسا شمع رخشنده تابناک
▪️ز باد حوادث فرو مرده پاک
▪️حریفان به یکدیگر آمیخته
▪️صراحى شکسته، قدح ریخته
▪️به یک سوى ساقى برفته ز دست
▪️به سوى دگر مطرب افتاده مست
▪️بتاب امشب اى مه که افلاکیان
▪️ببینند جانبازى خاکیان
▪️مگر نوح بیند کزین موج خون
▪️چسان کشتى آورد باید برون
▪️ببیند خلیل خداوندگار
▪️ز قربانى خود شود شرمسار
▪️کند جامه موسى به تن چاکچاک
▪️عصا بشکند بر سر آب و خاک
▪️مسیحا اگر بیند این رستخیز
▪️صلیب و سلب را کند ریزریز
▪️محمد سر از غرفه آرد برون
▪️ببیند جگرگوشه را غرق خون
🔹 استاد حسین مسرور سخنیار اصفهانی
6.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خاطره مرحوم علامه جعفری از تاثیر رفتار با مردم
🔹آتش حسد🔹
📣 متفکر شهید استاد مرتضی مطهری
داستان خیلی معروفی در کتب تاریخ نقل میکنند: در زمان یکی از خلفا، مرد ثروتمندی غلامی خرید. از روز اولی که او را خرید، مانند یک غلام با او رفتار نمیکرد، بلکه مانند یک آقا با او رفتار میکرد. بهترین غذاها را به او میداد، بهترین لباس ها را برایش میخرید، وسایل آسایش او را فراهم میکرد و درست مانند فرزند خود با او رفتار میکرد، گویی پرواری برای خودش آورده است. غلام میدید که اربابش همیشه در فکر است، همیشه ناراحت است. بالاخره ارباب حاضر شد او را آزاد کند و سرمایه زیادی هم به او بدهد. یک شب درد دل خود را با غلام در میان گذاشت و گفت: من حاضرم تو را آزاد کنم و این مقدار پول هم بدهم، ولی میدانی برای چه این همه خدمت به تو کردم؟ فقط برای یک تقاضا. اگر تو این تقاضا را انجام دهی، هرچه که به تو دادم حلال و نوش جانت باشد و بیش از این هم به تو میدهم. ولی اگر این کار را انجام ندهی، من از تو راضی نیستم.
غلام گفت: هرچه تو بگویی اطاعت میکنم، تو ولی نعمت من هستی و به من حیات دادی.
گفت: نه، باید قول قطعی بدهی، میترسم اگر پیشنهاد کنم قبول نکنی.
گفت: هرچه میخواهی پیشنهاد کنی بگو تا من بگویم «بله».
وقتی کاملًا قول گرفت، گفت: پیشنهاد من این است که در یک موقع و جای خاصی که من دستور میدهم، سر مرا از بیخ ببری.
گفت: آخر چنین چیزی نمیشود.
گفت: خیر، من از تو قول گرفتم و باید این کار را انجام دهی.
نیمه شب غلام را بیدار کرد، کارد تیزی به او داد و با هم به پشت بام یکی از همسایهها رفتند. در آنجا خوابید و کیسه پول را به غلام داد و گفت: همین جا سر من را ببر و هرجا که دلت میخواهد برو.
غلام گفت: برای چه؟
گفت: برای اینکه من این همسایه را نمیتوانم ببینم. مردن برای من از زندگی بهتر است. ما رقیب یکدیگر بودیم و او از من پیش افتاده و همه چیزش از من بهتر است. من دارم در آتش حسد میسوزم، میخواهم قتلی به پای او بیفتد و او را زندانی کنند. اگر چنین چیزی شود، من راحت شدهام. راحتی من فقط برای این است که میدانم اگر اینجا کشته شوم، فردا میگویند جنازهاش در پشت بام رقیبش پیدا شده، پس حتماً رقیبش او را کشته است، بعد رقیب مرا زندانی و سپس اعدام میکنند و مقصود من حاصل میشود!
غلام گفت: حال که تو چنین آدم احمقی هستی، چرا من این کار را نکنم؟ تو برای همان کشته شدن خوب هستی.
سر او را برید، کیسه پول را هم برداشت و رفت. خبر در همه جا پیچید. آن مرد همسایه را به زندان بردند. ولی همه میگفتند: اگر او قاتل باشد، روی پشت بام خانه خودش که این کار را نمیکند، پس قضیه چیست؟ معمایی شده بود. وجدان غلام او را راحت نگذاشت، پیش حکومت وقت رفت و حقیقت را اینطور گفت: من به تقاضای خودش او را کشتم. او آنچنان در حسد میسوخت که مرگ را بر زندگی ترجیح میداد.
وقتی مشخص شد قضیه از این قرار است، هم غلام و هم مرد زندانی را آزاد کردند.
📚 انسان کامل، ص ۱۲۲ - ۱۲۳
#شهید_مطهری
#حسد
#داستانک
❇️ به ما بپیوندید:
https://eitaa.com/koshechin
🔸 رحمت بیکران
✍ شیخ عطار نیشابوری
▪️در کنار دجله سلطان بایزید
▪️بود روزی فارغ از خیل مرید
▪️ناگهان از بام عرش کبریا
▪️این ندا آمد که ای شیخ ریا
▪️میل آن داری که بنمایم به خلق
▪️آنچه را داری تو در این کهنه دلق؟
▪️تا خلایق قصد آزارت کنند
▪️تیر باران بر سر دارت کنند
▪️جملگی گویند کاو دیوانه است
▪️وز طریق دین حق بیگانه است؟
▪️در جوابش گفت میخواهی تو هم
▪️شمهای از رحمتت سازم رقم؟
▪️تا خلایق از عبادت رم کنند؟
▪️وز نماز و روزه و حج کم کنند؟
▪️ره به کوی بینیازیت برند؟
▪️پی به سر خلق سازیت برند؟
▪️پس ندا آمد که ای شیخ کهن
▪️نی ز ما و نی ز تو رو دم مزن
27.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ادامهٔ نهضت «سلام یا مهدی»، افغانستان در انتظار رؤیت خورشید ...
مردم افغانستان، تا پای جان با قرآن ...
لشکر لشکر آماده ایم
بر سرِ عهد ایستاده ایم
4.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
صحبتهای بسیار عجیبی که ما ایرانیها درباره خودمان نمیدانیم!
🔷 چراغ پر فروغ
🔹 امام خمینی (ره)
خداوندا، این دفتر و کتاب شهادت را همچنان به روی مشتاقان باز، و ما را هم از وصول به آن محروم مکن. خداوندا، کشور ما و ملت ما هنوز در آغاز راه مبارزهاند و نیازمند به مشعل شهادت؛ تو خود این چراغ پر فروغ را حافظ و نگهبان باش. خوشا به حال شما ملت! خوشا به حال شما زنان و مردان! خوشا به حال جانبازان و اسرا و مفقودین و خانوادههای معظم شهدا! ... و بدا به حال آنانی که در این قافله نبودند! بدا به حال آنهایی که از کنار این معرکۀ بزرگِ جنگ و شهادت و امتحان عظیم الهی تا به حال ساکت و بیتفاوت و یا انتقاد کننده و پرخاشگر گذشتند!
📚 صحیفه امام (ره)، جلد 21، صفحه 93
هدایت شده از الو سلام حاج آقا
♦️ الو سلام حاج آقا / ۴۶
🔸 سلام بفرمایید.
🔹 حاج آقا ماجرای نامه امام علی (ع) به «عثمان بن حنيف انصارى اوسی» چه بود؟
🔸 عثمان کارگزار امام و فرماندار «بصره» بود و این نامه در ملامت او نوشته شده است. عثمان دعوت مهمانى سرمايهدارى از مردم بصره را پذيرفت، به سوى آن شتافت، خوردنىهاى رنگارنگ و كاسههاى پر از غذا تناول کرد، در حالی که فقرای شهر از آن محروم بوده و تنها ثروتمندانشان اطمام میشدند. در این مهمانی خوردنیها و نوشیدنیهای حرام یا آلات قمار وجود نداشت، اما حضور عامل حکومت در آن، روح امام را به درد آورده و فشرد.
🔹 محور اصلی این نامه چه بود؟
🔸 دو مقوله آسیبشناسی اشرافیگری و راهکارهای مقابله با آن در ساحت مسئولان حکومتی محور اصلی این نامه است.
🔹 نامه دارای چه مضامینی است؟
🔸 نامه از مضامینی بسیار عالی و روحنوازی برخوردار بوده و به نوعی فوّران درد انسانیت است. توصیه به تقوا و پارسایی، توجه به الگوهای صالح، وارستگی از دنیا و معادباوری و اشاراتی به احوالات دوستان خدا از جمله درون مایههای این نامه جانپرور است که تنها میتواند از یک روح معنوی، مواج، بزرگ، دردمند و ستایشبرانگیز صادر شود.
🔹 مهمترین فرازهای این نامه کدام است؟
🔸 همه ابعاد این نامه مهم و ارزشمند است، اما بخشهایی که در آن امام به خود میپردازد از برجستگی خاصی برخوردار است. امام مینویسد: «سوگند به خدا من از دنياى شما طلا و نقرهاى نیندوخته و از غنيمتهاى آن چيزى ذخيره نكردهام، بر دو جامه كهنهام جامهاى نيفزودم و از زمين دنيا حتى يك وجب در اختيار نگرفتم و دنياى شما در چشم من از دانه تلخ درخت بلوط ناچيزتر است. آرى از آنچه آسمان بر آن سايه افكنده «فدك» در دست ما بود كه مردمى بر آن بخل ورزيده و مردمى ديگر سخاوتمندانه از آن چشم پوشيدند و بهترين داور خداست. مرا با فدك و غير فدك چه كار، در حالى كه جايگاه فرداى آدمى گور است كه در تاريكى آن، آثار انسان نابود و اخبارش پنهان مىگردد. گودالى كه هرچه بر وسعت آن بيفزايند و دستهاى گوركَن فراخش نمايد، سنگ و كلوخ آن را پر كرده و خاك انباشته رخنههايش را مسدود كند. من نفس خود را با پرهيزكارى مىپرورانم تا در روز قيامت كه هراسناكترين روزهاست در أمان و در لغزشگاههاى آن ثابت قدم باشد.»
🔹 چه فرازهای دیگری با این مضامین وجود دارد؟
🔸امام در این سیاهه مینویسد: «من اگر مىخواستم، مىتوانستم از عسل پاك و از مغز گندم و بافتههاى ابريشم، براى خود غذا و لباس فراهم آورم، امّا هيهات كه هواى نفس بر من چيره گردد و حرص و طمع مرا وادارد كه طعامهاى لذيذ برگزينم، در حالى كه در «حجاز» يا «يمامه» كسى باشد كه به قرص نانى نرسد و يا هرگز شكمى سير نخورد، يا من سير بخوابم و پيرامونم شكمهايى كه از گرسنگى به پشت چسبيده و جگرهاى سوخته وجود داشته باشد، يا چنان باشم كه شاعر گفت: «اين درد تو را بس كه شب را با شكم سير بخوابى و در اطراف تو شكمهايى گرسنه و به پشت چسبيده باشند.» آيا به همين رضايت دهم كه مرا اميرالمؤمنين خوانند و در تلخىهاى روزگار با مردم شريك نباشم و در سختىهاى زندگى الگوى آنان نگردم. آفريده نشدهام كه غذاهاى لذيذ و پاكيزه مرا سرگرم سازد، چونان حيوان پروارى كه تمام همّت او علف و يا چون حيوان رها شده كه شغلش چريدن و پر كردن شكم بوده و از آينده خود بىخبر است.»
🔹 امام به چه چیز دیگری میپردازد؟
🔸 در فرازی از این نامه که رَشحه در جان انسان میافکند، آمده است: «چنان نفس خود را به رياضت وادارم كه به يك قرص نان، هرگاه بيابم شاد شود و به نمك به جاى نان خورش قناعت كند و آنقدر از چشمها اشك ريزم كه چونان چشمهاى خشك در آيد و اشك چشمم پايان پذيرد. آيا سزاوار است كه چرندگان فراوان بخورند و راحت بخوابند و گله گوسفندان پس از چرا كردن به آغل رو كنند و على نيز همانند آنان از زاد و توشه خود بخورد و استراحت كند، چشمش روشن باد كه پس از ساليان دراز، چهارپايان رها شده و گلّههاى گوسفندان را الگو قرار دهد.»
🔹 ممنون حاج آقا
✍️ اکبر مظفری
📚 برداشتی از کتاب: نهج البلاغه، (نامه 45)، ترجمه: استاد محمد دشتی (ره)
#نامه_به_عثمان_بن_حنیف_انصاری
▪️به ما بپیوندید:
https://eitaa.com/alosalamhajaqa
🔹 جزایر آریانا و زرکوه را پس بگیریم!
دو جزیره آریانا و زرکوه که مجموعاً ۲۰ کیلومترمربع مساحت دارند، به صورت غیرقانونی و بدون هیچ معاهده بینالمللی، از بدو تأسیس امارات در سال ۱۹۷۱ تا کنون، در اختیار دولت ابوظبی است. جزیره آریانا ۱۲ کیلومتر مربع مساحت دارد و امارات در حال حاضر با هزینهای معادل ۵۰۰ میلیون درهم، در حال ساخت هتلی پنج ستاره، فروشگاه بینالمللی، ایجاد کمپ شبانه، طراحی گردشگری زیست محیطی و تأسیس ساحل تفریحی در این جزیره است، تا آن را به یکی از قطبهای گردشگری خود تبدیل کند.
این دو جزیره ۶۵ کیلومتر از دبی، ۵۵ کیلومتر با ابوظبی، ۸۰ کیلومتر با ابوموسی و ۱۵۰ کیلومتر با کیش فاصله دارند و امارات قصد دارد با اسکان ۳ هزار نفر در جزیره آریانا به این جزیره خالی از سکنه، ماهیت مسکونی بدهد.
شیخنشین شارجه به دلیل نزدیکی به این دو جزیره ابتدا به صورت موقت به عنوان مکانی برای پهلوگیری قایقهای ماهیگیری و کمپ استراحت غواصان استفاده میکرد، اما به مرور کشفیاتی در جزایر صورت گرفت، در زرکوه نفت کشف شد و به اهمیت توریستی جزیره آریانا افزوده شد. این دو جزیره ایرانی عملا از طرف امارات اشغال شده اند و باید به آغوش وطن باز گردند.
هدایت شده از الو سلام حاج آقا
♦️ الو سلام حاج آقا / ۴۹
🔸 سلام بفرمایید.
🔹 حاج آقا منظور از «اسرائيليّات» چیست؟
🔸 اسرائليات، قصهها، افسانهها، روايات و اخبارى است كه از «تورات» و منابع يهودى گرفته شده و به دست علماى يهود، به ويژه كسانى كه پس از ظهور اسلام مسلمان شدند، وارد فرهنگ اسلامى شده است. علماى اسلام، گاهى اصطلاح اسرائيليات را به «نصرانيات» و همه مجعولاتى كه رنگ يهودى دارد، تعميم مىدهند.
🔹 چه عواملی باعث نفوذ اسرائيليات در فرهنگ اسلامی شد؟
🔸 ريشههاى تاريخى نفوذ اسرائيليات در فرهنگ اسلامى را باید از يك سو به حضور جامعه يهودی در جزيرة العرب و ارتباط نزديكشان با قوم عرب و برترى فرهنگى آنان بر عرب جاهليت دانست و از سوى ديگر باید آن را در خصومت و كينهتوزى يهود با اسلام جستوجو كرد. یهودیان چون در رويارويى سياسى و نظامى با مسلمانان شكست خوردند، تلاش كردند تا از راه نفوذ فرهنگى و از درون به مسلمانان ضربه بزنند.
🔹 یهودیان در کدام نقاط جزيرة العرب زندگی میکردند؟
🔸 دين يهود چند قرن پيش از ظهور اسلام، در عربستان نفوذ يافته بود و برخى نقاط يهودىنشين در اين سرزمين پديد آمده بودند كه مهمتر از همه يثرب بود كه پس از هجرت پيامبر اسلام (ص) مدينه (مدينة الرسول) ناميده شد. علاوه بر يثرب كه سه طائفه يهودى ثروتمند و متنفّذ «بنىقينقاع»، «بنىنضير» و «بنىقُريظه» در آن سكونت داشتند، در «تيماء»، «فدك» و «خيبر» نيز نقاط يهودىنشين پديد آمده بود و تعدادى از اين گروه در آنجا حضور داشتند.
🔹 یهودیان چه چیزهایی را وارد فرهنگ اسلامی کردند؟
🔸رواياتى كه یهودیان در جامعه عرب بازگو مىكردند، بيشتر گزارشها و روايات آميخته با خرافات و افكار آشفته درباره آفرينش جهان، پيامبران، اقوام، امتهاى پيشين و امثال اينها بود. اينگونه مطالب در عصر اسلام از طريق راويان يهودىالأصل یا غیر آنها مانند «عبدالله بن سلام»، «كعب الأحبار»، «وهب بن منبّه» «ابو هُريره»، «عبدالله بن عمرو بن العاص» و «مُقاتل بن سليمان» وارد كتابهاى تاريخ اسلام شد.
🔹 خرافات هم جزیی از اسرائيليات است؟
🔸بله. مثلا «بخارى» و «مسلم» از «ابو هريره» نقل كردهاند كه وى مىگفت: «ملكالموت روزى نزد موسى (ع) رفت و گفت: دعوت پروردگارت را اجابت كن!. موسى (ع) سيلى به صورت او زد و چشم او را كور كرد! فرشته نزد خدا برگشت و گفت: مرا نزد بندهاى فرستادى كه نمىخواهد بميرد و دو چشمم را كور كرد!، خداوند چشم فرشته را به حال اول برگرداند و به او گفت: نزد بندهام برو و به او بگو اگر مىخواهى زنده بمانى، دستت را بر پشت گاو نرى بنه، به تعداد موهاى گاو كه زير دستت قرار مىگيرد، بر سالهاى عمر تو مىافزايم» همچنین وهب بن منبّه مىگفت: «مردم بيتالمقدس، همسايگان خدا هستند، بر خداست كه همسايگان خود را عذاب نكند. هركس در بيتالمقدس دفن شود، از عذاب و فشار قبر نجات خواهد يافت»
🔹 برخورد رسول خدا (ص) و ائمه معصومین (ع) با اسرائيليات چگونه بود؟
🔸آنها به سختی با اسرائيليات مبارزه میکردند. مبارزه رسول خدا (ص) و ائمه اطهار (ع) با اسرائيليات گاهى به شكل تكذيب راويان آنها و سلب اعتماد مردم از آنها و گاهى از راه پاسخگويى به احاديث آنها با استدلال و روش علمى بود. امام على (ع) درباره ابوهريره فرمود: «دروغگوترين كسى كه احاديثى را به دروغ به رسول خدا (ص) نسبت داده، ابوهريره دوسى است.»
🔹 ممنون حاج آقا
✍️ اکبر مظفری
📚 برداشتی از کتاب: مجموعه مقالات تاریخی، (راههاى نفوذ اسرائيليّات در تاريخ اسلام)، تالیف: استاد مهدی پیشوائی
#اسرائيليّات
▪️به ما بپیوندید:
https://eitaa.com/alosalamhajaqa