فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢توسل حضرت علامه امینی قدس سره به حضرت امیر صلوات الله و سلامه علیه💢
✨امام صادق (ع):
«هوَ وَ اللهِ المُضطَرُّ فیكتابِ اللهِ وَ هُوَ قَولُ اللهِ «أَمَّن یُجیبُ المُضطَرَّ اذا دعاهُ وَ یَكَشِفُ السُّوءَ وَ یَجعَلُكُمْ خُلفاءَ الأَرض».
به خدا سوگند که او (مهدی (علیهالسلام)) مضطر (حقیقی) است که در کتاب خدا آمده میفرماید: «اَمَّن یجیبالمضطر اذا دعاه و یکشف السوء وَ یَجعَلُكُمْ خُلفاءَ الأَرض»(۱)
(۱)سوره نمل آیه ۶۲
📚بحار، ج ٥٢، ص ٣٤١
27.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حضرت امیر المومنین علی علیه السلام در کلام حضرت امام خمینی قدس سره
مرحوم آیت الله بهجت قدس سره میفرمود:
«بنده خیال میکنم فضیلت بکاء بر سید الشهدا علیه السلام بالاتر از نماز شب باشد؛زیرا نماز شب عمل قلبی صرف نیست،بلکه کالقلبی است،ولی حزن و اندوه و بکاء عمل قلبی است ،به حدی که بکاء و دمعه از علایم قبولی نماز وتر است.»
«فردای قیامت که هیچ چیز از انسان نمیخرند ،اشک بر سید الشهدا علیه السلام را مثل دانه دری برایش نقد میکنند.»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
انالله و انا الیه راجعون
قال رسول الله (ص)
اذا مات العالم الفقیه ثلم فی الاسلام ثلمة لایسدها شیء
وقتی عالمی فقیه، فوت کند در اسلام رخنه و حفرهای ایجاد میشود که هیچ چیزی نمیتواند جای آن را پر کند
(أَوَلَمْ یَرَوْا أَنَّا نَأْتِی الاَْرْضَ نَنْقُصُهَا مِنْ أَطْرَافِهَا...)سوره مبارکه رعد /۴۱
در روایات متعدّدى که در تفسیرهاى برهان و نورالثقلین و سایر تفاسیر و منابع حدیث آمده است، آیه فوق به فقدان علما و دانشمندان تفسیر شده است، زیرا فقدان آنها مایه نقصان زمین و کمبود جوامع انسانى است.
مفسّر بزرگ، طبرسى در تفسیر این آیه از امام صادق(علیه السلام) چنین نقل مى کند: نَنقُصُها بِذهابِ عُلَمائها، وَ فُقَهائها وَ خِیارِ أهلِها: ما از زمین مى کاهیم، با از میان رفتن علما و فقها و اخیار و نیکان .
عبداللّه بن مسعود است كه مى گويد: مرگ يك دانشورِ شايسته كردار شكافى در پيكر اسلام پديد مى آورد كه هرگز جبران پذير نخواهد بود.
🌹شادی روح مطهر مرحوم حضرت علامه حسن زاده آملی صلواتی قرائت فرمایید🌹
💠 امام رضا (ع) میفرماید:
🔸 رَحِمَ اللّه ُ عَبْدا اَحیا اَمْرَنا … یَتَعَلَّمُ عُلومَنا وَ یُعَلِّمُهَا النّاسَ، فَاِنَّ النّاسَ لَوْ عَلِموا مَحاسِنَ کَلامِنا لاَتَّبَعونا
🍃 رحمت خدا بر بنده اى که امر ما را زنده کند، دانش هاى ما را فرا گیرد و به مردم بیاموزد. اگر مردم زیبایى هاى سخنان ما را مى دانستند از ما پیروى مى کردند.
📚 معانى الأخبار، ص ۱۸۰، ح ۱
#فقه_اصول
📚ترجمه و شرح جواهر الکلام (بحث حدود و تعزیرات )۲جلدی
✍️جلد نرم وزیری/۷۸۰ص
✍️آیت الله شیخ محمد حسن نجفی قدس سره
شارح؛مرحوم آیت الله زنجانی قدس سره
💰۲۰۰.۰۰۰ت
#اردبیل، ارسال به سایر شهرها
هزینه پست به عهده مشتری
🔻🔻🔻
@tasnym
🔺️🔺️🔺️
☑ @kotobkambaha
اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ وَلِيِّ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا اُخْتَ وَلِيِّ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا عَمَّةَ وَلِيِّ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ مُوسَي بْنِ جَعْفَر، وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ
حضرت معصومه عليها السلام پرورش يافته دامان عصمت و طهارت است. او از همان اوان كودكي، تحت تعليم و تربيت امام موسي كاظم عليه السلام و امام رضا عليه السلام قرار گرفت و از جهت شخصيت فردي و كمالات روحي، به آنجا رسيد كه شيخ عباس قمي درباره اش مي گويد: «برحسب آنچه به ما رسيده، افضل دختران موسي بن جعفر عليه السلام، سيده جليله معظمه، فاطمه بنت موسي عليه السلام، معروف به حضرت معصومه عليها السلام، است» و شيخ محمّد تستري پا را از اين فراتر نهاده و فضيلت آن حضرت را دربين فرزندان امام كاظم عليه السلام، غير از امام رضا عليه السلام، بي نظير دانسته و گفته است: در ميان فرزندان امام موسي كاظم عليه السلام با آن همه كثرتشان، بعد از امام رضا عليه السلام، كسي هم شأن حضرت معصومه عليها السلام نيست.
حضرت امام موسي كاظم عليه السلام درباره حضرت معصومه عليها السلام فرمود:«فداها ابوها؛ پدرش به فدايش». كه نشان از مقام علمي حضرت معصومه عليها السلام دارد.
آیت الله جوادی آملی متعنا الله بطول بقائه:
ممکن نیست زندگی کسی ،حیات معقول باشد و مرگ او مرگ جاهلی ،زیرا مرگ جاهلی ثمره حیات جاهلی است و زندگی معقول ،ثمره ای جز مرگ عاقلانه ندارد .آن که امامش را نشناسد،منتظر او نخواهد بود و منتظر نبودن مصلح واقعی نشان حیات جاهلانه است.
📘امام مهدی(عج) موجود موعود،ص۳۱
✳️ ماجرای ازدواج مادر امام سجاد علیه السلام
اخیرا فرد بیسواد و خبیث به نام مولوی گرگیج، با وقاحت و بیشرمی تمام اهانتی را نسبت به امامان معصوم و مظلوم شیعه بیان کرده که زبان و قلم از تکرار آن شرم دارد. تمام اراجیف وی بر اساس این ادعاست که خلیفه دوم، مادر مطهره و مکرمه امام سجاد را به عقد امام حسین درآورده است.
براستی کدام عاقلی قبول میکند مثل امیرالمؤمنین، سلام الله علیه، باشد؛ ولی عقد سیدالشهداء و سید جوانان اهل بهشت را، مثل دومی جاری کند؟!!
اما حقیقت ماجرا چیست؟
▫️▫️▫️
محمد بن جریر طبری، از علمای بزرگ شیعه است که در قرن پنجم (حدود هزار سال قبل) زندگی میکرده است. او کتابی دارد به نام "دلائل الامامه" که در این کتاب به اثبات حقانیت امامان شیعه پرداخته است.
طبری در صفحه ۱۹۴ این کتاب، ضمن بیان احوالات بی بی شهربانو، مادر مکرمه امام سجاد علیه السلام، مینویسد:
همين كه اسيران ايرانی وارد مدينه شدند عمر تصميم داشت زنان را بفروشد و مردان را بعنوان برده بگيرد و آنها را به کار بگیرد تا در هنگام طواف، افراد ناتوان و بیمار و پیر را روی دوش خود بگذارند و دور کعبه حمل کنند.
امير المؤمنين عليه السلام فرمودند: پيغمبر فرموده است افراد برجسته هر قوم و ملت را گرامی بدارید.
عمر اعتراف کرد بله، من هم اين مطلب را شنيده ام كه ميفرمود هر گاه فرد با شخصيت يك طائفه اى پيش شما آمد او را احترام كنيد؛ گر چه مخالف شما باشد.
امير المؤمنين فرمودند: پس تو به چه حقی به خودت این اجازه را دادی که با این بزرگوران، اینگونه رفتار کنی؟ اينها گروهى هستند كه خودشان به میل خودشان تسليم شدند و علاقه به اسلام دارند و من از نژاد اينها فرزندانى خواهم داشت. من شما و خدا را گواه ميگيرم كه سهم خودم از اينها را در راه خدا آزاد نمودم.
تمام بنى هاشم، و نیز سایر مسلمانان از مهاجر و انصار گفتند: یا امیرالمؤمنین، ما نيز حق خود را به شما بخشيديم.
امیرالمؤمنین فرمود: خدايا شاهد باش من تمام آنچه را ایشان به من بخشیدند، در راه تو آزاد نمودم.
عمر گفت: چرا با تصميم من در مورد اين اسيران فارس مخالفت کردی و چه باعث شد كه بر خلاف راى من عمل كنى؟
امیرالمؤمنین دومرتبه فرمايش پيغمبر درباره احترام افراد با شخصيت را به يادش آوردند و اینکه این افراد، به میل خودشان مسلمان شدن را پذیرفته اند.
عمر دیگر اعتراض نکرد ......
گروهى از قريش علاقه به ازدواج با آن بانوان داشتند.
امير المؤمنين فرمودند: نبايد آنها را بر ازدواج مجبور كرد. اختيار را بخودشان بدهيد هر كس را كه خواستند انتخاب كنند.
گروهى به شهربانو، دختر کسری اشاره نمودند.
اختيار انتخاب را به او دادند و در حالی که در پس پرده بود، از او خواستگارى كردند.
در حضور جمع به ایشان گفتند: از ميان كسانى كه از تو خواستگارى كرده اند كدام را انتخاب ميكنى؟ آيا علاقه بداشتن شوهر دارى؟
ایشان سكوت كردند.
امير المؤمنين فرمودند: بشوهر علاقه دارد ولى حالا بايد منتظر بود تا چه كسى را انتخاب كند.
عمر گفت: از كجا فهميدى تصميم بشوهر گرفته است؟
حضرت فرمودند: هر گاه بانوى با شخصيت بدون سرپرستی از يك طائفه خدمت پيغمبر ميرسيد، وقتى از او خواستگارى ميشد، دستور ميدادند به او بگويند تو بشوهر دارى مايلى؟ اگر خجالت ميكشيد و سكوت ميكرد، همين سكوتش را دليل اجازه اش قرار ميدادند و دستور ازدواجش را صادر ميكردند. اگر ميگفت نه، اجبار بر پذيرش نميكردند.
خواستگاران را به شهربانو نشان دادند.
ایشان با دست به امام حسين علیه السلام اشاره کردند.
باز براى مرتبه دوم از او تقاضاى انتخاب كردند؛ اين مرتبه نيز به زبان فارسی گفت: اگر انتخاب با من است، او را انتخاب کردم. و امیرالمؤمنین را ولی (وکیل) خود انتخاب کردند تا خطبه عقد جاری شود. حذيفه نيز خطبه عقد را خواند.
امير المؤمنين به او فرمودند: اسمت چيست؟
گفت شاه زنان دختر كسرى.
امیرالمؤمنین به زبان فارسی فرمودند: "نه؛ شاه زنان نیست مگر دختر محمد" او سیدة النساء و شاه زنان است. تو شهربانو هستی و خواهرت نیز مروارید است، دختر کسری.
عرض کرد: آرى صحيح است.
شهربانو با امام حسین ازدواج کرد؛ و خواهرش مروارید، با امام مجتبی علیه السلام.
❗️این مطلب را منتشر کنید تا سایر مومنین نیز از اصل ماجرا آگاه شده و شبهات شیاطین در آنان اثر نکند.
این مطلب در منابع زیر نقل شده است:
📚 دلائل الامامه طبری، صفحه ۱۹۴
📚 العدد القویه (تالیف برادر علامه حلی) صفحه ۵۷
📚 بحارالانوار جلد ۳۱ صفحه ۱۳۳
📚 مستدرک الوسائل جلد ۱۱ صفحه ۱۳۲
این پاي را بگو از ارتعاش بایستد، این دست را بگو که دست بدارد از این لرزش مدام، این قلب را بگو که نلرزد، این بغض را بگو که نشکند و اشک از ناودان چشم نریزد. این دل بیتاب را بگو که فاطمه هست، نمرده است. اي جلوهي خدا! اي یادگار رسول! زیستن، بیتو چه سخت است. ماندن، بیتو چه دشوار. این مرگ، مرگ تو نیست. مرگ عالم است. حیات بیتو، حیات نیست. این مرگ، نقطهي ختمی است بر کتاب جهان. زمین با چه دلی ترا در خویش میگیرد و متلاشی نمیشود؟ آسمان با چه چشمی به رفتن تو مینگرد که از هم نمیپاشد و فرونمیریزد؟ خدا اگر نبود من چه میکردم با این مصیبت عظمی؟ اِنّا للَّهِ و انّا اِلیْه راجِعُون.
📘کشتی پهلو گرفته ؛سید مهدی شجاعی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روضه حضرت زهرا سلام الله علیها توسط شهید حاج قاسم سلیمانی
#شهدا
📚ذوالفقار: برش هایی از خاطرات شفاهی شهید حاج قاسم سلیمانی
📖جلد نرم رقعی ،۲۴۸ص
✍️ نویسنده:علی اکبری مزدآبادی
💢کتاب «ذوالفقار» برش هایی از خاطرات شفاهی درباره حاج قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران به اهتمام علی اکبری مزدآبادی می باشد.
این کتاب در ۲۴۸ صفحه خاطراتی را برای اولین بار از دوران دفاع مقدس تا مجاهدت هایی که در جبهه مقاومت سوریه و عراق شکل گرفته را بیان می کند.
نویسنده کتاب همچنین برای نخستین بار حدود ۱۰۰ صفحه از این کتاب را به انتشار تصاویر ناب و دیده نشده ای از سرلشکر سلیمانی اختصاص داده است.💢
💰۴۵.۰۰۰ت
با تخفیف؛۳۵.۰۰۰ت
#اردبیل، ارسال به سایر شهرها
هزینه پست به عهده مشتری
🔻🔻🔻
@tasnym
🔺️🔺️🔺️
☑ @kotobkambaha
(درباره حاج ملا آقاجان زنجانی قدس سره)
در سال 1252، در روستای «آقکند» از توابع زنجان متولد شد و در سال 1335 در همان شهر چشم از جهان فروبست. علوم دینی را در مدرسه ی «سید» زنجان آغاز کرد. نزد علمای بزرگی تلمذ کرد، مثل ایت الله فیاض دیزجی و آخوند ملا قربان علی.
* در فقه، اصول، فلسفه و عرفان تحصیل کرد و حتی در علوم غریبه نیز ید طولانی یافت. در همان دوره بود که شروع به تهذیب نفس کرد. ارادتش به اهل بیت مثال زدنی بود.
روضه خوان بود اما هیچ وقت نگاهی مادی به روضه خوانی نداشت. حتی خیلی وقت ها اگر چند نفر در یک جا جمع می شدند، سخن از فضایل اهل بیت می گفت و بعد روضه ای می خواند. در مرامش پول گرفتن برای روضه خواندن جایگاهی نداشت. حاج ملا توسل به اهل بیت علیهم السلام را سریع ترین وسیله برای رسیدن به مقاصد معنوی می دانست.
* عارف بود و با نفس گرمش خیلی ها را هدایت کرده بود، اما همیشه شاگردانش را از متمایل شدن به فرقه های انحرافی و درویش مآبی بر حذر می داشت. همیشه به شاگردانش توصیه می کرد: ائمه ی معصومین ما زنده اند. خودشان واسطهی بین خدا و خلقند. آن ها دیگر واسطه نمی خواهند، زیرا هر قطب و مرشدی که شما تصور کنید، دور از خطا و اشتباه نیست. در حالی که ائمه ی اطهار علیهم السلام اشتباه و خطا ندارند. آن ها واسطه ی وحی اند، آن ها واسطه ی فیضند.
* همیشه به زیارت امام زادگان می رفت و به آن ها احترام خاصی قائل بود. می گفت هر کجا امامزاده ای بود، به زیارتش بروید، گرچه اصل و نسبش را ندانید. چون آن محل به نام فرزند پیامبر صلی الله علیه و آله معروف شده است. اصلاً ما روح امامزاده را زیارت می کنیم، حال می خواهد بدنش در آن جا دفن شده باشد یا نشده باشد، چه فرقی می کند.
* به سادات تا آن جا که می توانست احترام می گذاشت. وقتی کسی از سادات (هرچند خردسال) وارد مجلسی می شد، حاج ملا تمام قد در مقابل شان می ایستاد. می گفت: روایت است که نباید در راه رفتن، بر سادات مقدم شد.
* یکی از علما می گفت: در شب جمعه ای در حرم امام حسین علیه السلام نشسته بودیم و منتظر اذان صبح بودیم. از ایشان پرسیدم، صبح شده است یا نه؟
با دست اشاره کرد و گفت: ببین، ملائکه ی صبح پایین می ایند و ملائکه ی شب بالا می روند.
بعد وقتی دقت کردیم، فهمیدیم که همان لحظه، موقع اذان صبح بوده است.
* یکی از شاگردان حاج ملا آقا جان می گفت: یک بار در نجف، حاج ملا به من گفت: در بصره مسجدی هست، بیا به آن جا برویم و دو رکعت نماز در آن جا بخوانیم.
من آن موقع نمی دانستم فاصله ی نجف تا بصره چقدر است. هنوز چند قدمی از نجف دور نشده بودیم که به بصره رسیدیم و در آن مسجد نماز خواندیم. من بعدها پی به فاصله ی زیاد بین نجف و بصره بردم. به همین خاطر به بصره رفتم و دیدم مسجدی که آن روز رفته بودیم، با همان خصوصیات در بصره وجود دارد.
* وقتی حاج ملا یک داروی تلخ مثل چهل گیاه را که جزو بدمزه ترین داروهاست می خورد، مانند کسی بود که دارد چیزی مثل عسل می خورد. روزی حاج ملا آقا جان، عرق چهل گیاه را که شاید بدمزهترین داروها باشد، میخورد، مانند خوردن عسل، از خوردن آن لذت می برد. می گفت: این را خدا آفریده است و هر چیز که خدا آفریده باشد، لذت بخش و شیرین است.
* می گفت خیلی از روضه خوان ها، موقع خواندن مصیبت گریه نمی کنند. حتی وقتی شخص دیگری روضه می خواند، آن ها کم تر گریه می کنند.
می گفت دلیلش این است که: وقتی آن ها «مقتل» مطالعه می کنند، فقط برای نقل کردن آن را می خوانند و توجه به معنی و اصل مصیبت نمی کنند. به همین خاطر در آن مواقع گریه نمی کنند. این حالت، قساوت می آورد. به همین خاطر وقتی خودم مقتل می خوانم، به اصل وقایع هم دقت می کنم و سعی می کنم تا بر این مصائب گریه کنم تا دچار قساوت قلب نشوم.
به روضه خوان ها سفارش می کرد: موقع مطالعه ی مقتل، با وضو باشید و این کار را عبادت بدانید. خودتان را در فضایی که مقتل بیان می کند قرار دهید و مصیبت را لمس و احساس کنید. سعی کنید بر این مصائب گریه کنید که هم ثواب دارد و هم قساوت قلب را از میان می برد.
* همیشه دوزانو می نشست و آداب معاشرت را رعایت می کرد. می گفت: ایا ادب چیز خوبی هست یا نه؟ اگر چیز خوبی است، چرا انسان این چیز خوب را به دوستانش تقدیم نکند؟
* بهترین زیارت ها را «زیارت جامعه» و «زیارت امین الله» می دانست. می گفت: اگر در حرم ها وقت بیشتری دارید، زیارت جامعه بخوانید و اگر فرصت کمی دارید، زیارت امین الله بخوانید. توصیه می کرد هر روز زیارت امام زمان عجلاللهتعالیفرجه را بخوانید، مخصوصاً در حرم ائمه، چون معتقد بود احتمال حضور حضرت، بیشتر از همه جا در حرم امامان است. بهترین زیارت امام زمان عجل الله تعالی فرجه را «زیارت آل یاسین» می دانست.
.
* هنگام مشرف شدن به کربلا، قبل از رسیدن به شهر، از ماشین پیاده می شد و می گفت از چهار فرسخ به کربلا، جزو حرم حضرت است. همان جا سجده ی شکر می کرد و زمین را می بوسید بعد از آن دیگر لبخند بر لب حاج ملا دیده نمی شد و اغلب اوقات در حالت اندوه و گریه بود.
* یک بار که به کربلا مشرف شده بود، به همراهش که از سادات بود، گفت: هر بار که به زیارت آمده ام، نتوانسته ام به گودال قتلگاه بروم و حال روحی ام این اجازه را به من نمی داده است. تو که فرزند آن هایی، چطور این کار را انجام داده ای؟
* در ایام محرم، معمولاً هر شب در یک مجلس روضه می خواند. بارها اتفاق می افتاد که به طور ناگهانی به مجلسی می رفتند. بعد معلوم می شد که آن مجلس به هر دلیل بدون روضه خوان مانده بوده است و بانی مجلس، به ائمه متوسل شده بوده و از خداوند می خواسته تا یک روضه خوان به مجلسش بفرستد.
* یکی از دوستان حاج ملا نقل می کند: یک بار با حاج ملا آقا جان به امام زاده داود رفته بودیم. شب هنگام بود که به من حالی دست داد. به حرم رفتم و از آن حضرت، چند حاجت طلب کردم. وقتی به محل اقامت مان برگشتم، حاج ملا همان طور که دراز کشیده بود، دست مرا گرفت و حاجاتی را که از دل گذرانده بودم، یک به یک بیان کرد و گفت: نشد شما فرزندان فاطمه ی زهرا سلام الله علیها چیزی بخواهید و به شما داده نشود. تو سه حاجت خواستی و هر سه را به تو دادند. اما در چهره ی تو یک خطر حس می کنم و آن، این است که این شاه ظالم را دعا می کنی.
* در آخرین نامه ای که به نزدیک ترین شاگردش نوشت، آمده است که: در حد توان، دست از توسل به وجود مقدس امام زمان عجل الله تعالی فرجه برندار، چون تمام سعادت انسان در همین مسئله خلاصه می شود. به معلمین و اساتیدت بخصوص مراجع تقلید، احترام بگذار و به دراویش و متصوفه اعتماد نکن
مرحوم آیت الله سید علی آقای قاضی(قدس سره) ،در آستانه ماه های رجب،شعبان و رمضان ،در نامه ای خطاب به شاگردان مینویسد:
«...هان ای برادران عزیز و گرامیم،که خدای شما را در طاعت خود موفق بدارد آگاه باشید !
متوجه و هشیار باشید که ما در قرقگاه داخل شده ایم و همان گونه که در زمین های حرم باید از محرمات اجتناب نمود و ارتکاب یک سلسله اعمالی که در حرم جرم نیست در آنجا جرم محسوب میشود،در این ماه ها هم که قرقگاه زمانی محسوب میشود،چنین است و باید با هشیاری و مواظبت در آن وارد شد،و به همان نحو که در قرقگاه مکانی که حرم است انسان به کعبه نزدیک میشود ،در این ماه ها که قرقگاه زمانی است، انسان به مقام قرب خداوند می رسد ،پس چقدر نعمت های پروردگار بر ما بزرگ و تمام است ؟! و او هرگونه نعمتی را بر ما تمام نموده است . پس حال که چنین است،قبل از هر چیز،آنچه که بر ما واجب و لازم است، توبه ایست که داری شرایط لازمه و نمازهای معلومه است .
و پس از توبه،واجبترین چیز بر ما پرهیز از گناهان صغیره و کبیره است؛تا جایی که توان و قدرت و استطاعت داریم.
پس (ای برادران عزیز)،دستور توبه را در شب جمعه اول ماه رجب یا روز جمعه و یا روز یکشنبه آن انجام داده ،نماز توبه را بخوانید ؛سپس آنها را در روز یکشنبه دوم همان ماه تکرار و اعاده نمایید.
سپس ملتزم شوید به مراقبه ،چه مراقبه صغری (باز داشتن نفس از آنچه که خداوند بدان راضی نیست )و چه مراقبه کبری(نگاه داشتن دل از آنچه محبوب نمی پسندد).
ونیز خود را وادار به محاسبه و معاتبه و معاقبه به آن چیزی که شایسته و سزاوار است نمایید.پس به راستی هر کسی که درصدد متذکر شدن به ذکر حق و در مقام خشیت از ذات اقدس حضرت حق متعال بوده باشد،میتواند از راه مراقبه و محاسبه و معاتبه و معاقبه متذکر گردد.
پس از این مرحله ،با دل های خود به خداوند روی آورده ،بیماری های گناهانتان را معالجه و مداوا نمایید و به وسیله استغفار،بزرگی و سنگینی عیوب خود را کاهش دهید.
و پرهیزید از اینکه حریم الهی را بشکنید و پرده های حجاب را بالا زده ،حرمت حرم را هتک نمایید.زیرا به راستی چنین شخصی در نظام تکوین بی آبرو و مهتوک است،گرچه خداوند کریم از روی کرمش،به حسب ظاهر آبروی او را حفظ نماید؛و همین جزای اوست و نیازی به مجازات پروردگار ندارد...»
📚اسرار ماه رجب(دفتر اول)استاد محمد تقی فیاض بخش
📚مکتوبات،مراسلات،مقالات،ص۱۱۸
AUD-20220131-WA0019.
3.98M
🎼 صوت/ توصیه ها و دستورات ویژه ماه رجب
🎙استاد #محمد_تقی_فیاض_بخش
❖ بیایید در این ماه با امیرالمومنین(علیه السلام) معامله کنیم!
❖ روش عملی مراقبه و محاسبه در ماه رجب.
❖ اعمال عبادی توصیه شده در ماه رجب
🔰 این فایل صوتی را حتما حتما گوش دهید
و برای دوستان و نزدیکانتون بفرستید.
#ماه_رجب
#این_الرجبیون
http://eitaa.com/joinchat/2866675732C0bad970ead
#عرفان_فلسفه_اخلاق
#کتب_اخلاقی
📚حجابهای معرفت: بررسی بازدارندههای شناخت صحیح
📖جلد نرم وزیری،260ص
✍️نویسنده:حسین کریمی
💢در این مجموعه مهمترین موانع و آفات شناخت از دیدگاه علمی و منطقی بررسی و ارزیابی شده است .موضوعاتی چند در کتاب مطرح شده که برخی از آنها بدین قرار است :توجیهگری ;سهلانگاری و عافیت طلبی ;سطحی نگری و عدم تعقل ; شتاب زدگی ;غفلت ;سنت گرایی ;سازمان گرایی ;در آمیختن انگیزه و انگیخته ; پیشدادی ;استعمار فکری و استعمار فرهنگی ;دگماتیسم ;نفرت و کینه 💢
💰۲۵.۰۰۰ت
#اردبیل، ارسال به سایر شهرها
هزینه پست به عهده مشتری
🔻🔻🔻
@tasnym
🔺️🔺️🔺️
☑ @kotobkambaha
Untitled Session 8_mixdown.mp3
8.09M
🔰 برنامه روحی در ماه رجب 🔰
#ماه_رجب
🌱 در ماه رجب و شعبان و رمضان، برنامههای روحی باید بیشتر شود.
🕊 طلبگی فقط، کار علمی نیست. باید با عبادت، با عالم بالا مناسبت پیدا کرد. ملاصدرا نیز به دلیل مناسبت پیدا کردن، توانست بسیاری از مسائل علمی را ارتقا دهد است.
🕊 ماه رجب، چون ماه خدا است، در مسائل عبادی حساب ویژهای دارد.
عباداتی که توصیه میشود:
🔹حداقل روزی یک جز قرآن
🔹حداقل زیارت امین الله همراه با تامل
🔹حداقل یک نماز با تأنی بیشتر
🔹دعاهایی که در این ماه وارد شده
🔹زیارتی که از ناحیه مقدسه وارد شده
🌱 ما فقط برای درس خواندن به دنیا نیامدهایم.
✖️طلبه بدون کار علمی، احساس پوچی میکند.
❗️اما
❌ بدون کار روحی، احساس تناقض میکند.
🌱 ماه رجب، ماه ولایت هم هست و با ولایت باید ارتباط ویژه برقرار کرد.
🕊 عمر در حال گذر است تا جوانی هست باید برای باز شدن در عالم بالا تلاش کرد.
✨ اگر در باز شد:
🔸 بسیاری از اسرار،خوب فهمیده میشود.
🔸 احساس شادمانی و نشاط، احساس معرفت و علم،احساس عالم ربانی شدن حاصل میشود.
#استاد_یزدان_پناه
#حکمت_متعالیه
🗂 جلسه ۳۰۶
https://eitaa.com/joinchat/1103298577C35a67e59ab
تا صورت پيوند جهـــــــــــــــان بود علي بود
تا نقش زمين بود و زمــــــــان بود علي بود
آن قلعه گشايي که در قلعـــــــــه ي خيبر
برکند به يک حملــــــــه و بگشود علي بود
آن گُرد سرافراز که انـــــــــــــــدر ره اسلام
تا کـــــــــار نشد راست نياسود، علي بود
آن شيــــر دلاور که براي طمـــــــــــع نفس
بر خوان جهـــــــــــــان پنجه نيالود علي بود
شاهي که ولي بود و وصــــي بود علي بود
سلطان سخــــــــــــــا و کرم و جود علي بود
هم آدم وهم شيث و هم ادريس و هم الياس
هم صالــــــــــح پيغمبــــــــر و داوود علي بود
هم موسي و هم عيسي و هم خضر و هم ايوب
هم يوسف و هم يونس و هم هــود علي بود
مسجـــــود ملايک که شد آدم، ز علي شد
آدم چو يکي قبلـــــــــــه و مسجود علي بود
آن عارف سجّاد ، که خاک درش از قــــــــدر
بر کنگــــــره عرش بيفـــــــــــــــزود علي بود
هم اول و هم آخـــــر و هم ظاهـــــر و باطن
هم عابـــــــد و هم معبد و معبود ، علي بود
آن لحمک لحمـــــي ، بشنو تــــــا که بداني
آن يـــــــــــــار که او نفس نبي بود علي بود
موسي و عصــــا و يــــــــد بيضــــــــا و نبوت
در مصــــــــــر به فرعون که بنمود ، علي بود
عيسي به وجود آمدو في الحال سخن گفت
آن نطق و فصـــــــاحت که در او بود علي بود
خاتم که در انگشت سليمان نبي بود علي بود
آن نور خدايــــي که بر او بــــــــــــود علي بود
آن شاه سرافـــــــراز که اندر شب معــــــراج
با احمــــــــــد مختــــــــــار يکي بود علي بود
آن کاشف قرآن که خــــــــــــدا در همه قرآن
کردش صفت عصمت و بستــــــــود علي بود