یک روز بعد اربعین بود که آمدیم خدمتتان، گویا عطر حرم امام رضا علیه السلام را در صحن و سرایت منتشر کرده بودند و مانند علی بن موسی الرضا علیه السلام مهربان و رئوف و مهمان نواز، مانند پروانه دور تا دور صحن ها را گشتم از کرم و جود و بخشش شما روحم سیر نمی شد ولی تن خاکی ام آرام یافته بود. گویی شعبه ای از بهشت است حرمت یا جواد الائمه، هر چه آنروز خواستم به من عنایت کردی. و سالهاست پس از محبت شما، دیگر این من، من سابق نشد، نسبت به دنیا اشتهایم کور شد و مهربانیت وجود ویرانم را آباد کرد. هر جا که وارد می شوم آرزو می کنم ای کاش از این محل دری به سوی صحن جوادالائمه علیه السلام گشوده شود. می دانم آرزوی عجیبی است البته برای تن خاکی، برای قلب سیال که دانه از دستان بخشنده و کریمانه شما بر چیده است روزهایش مملو است از این سفرهای روحانی .
راستی امام خوبم، مهربانم، پس از گفتگوها و عهد و پیمان، بر سر عهد هستم و پیمان نشکستم. ای پدر مهربان و برادر همدلم، محتاج عنایتت هستم فرزند فاطمه سلام الله علیها
قَالَ الرِضا علیه السَّلام:
«اَلْاِمَامُ اَلْاَنِیسُ الرَّفِیقُ وَ الْوَالِدُ الشَّفِیقُ وَ الْاَخُ الشَّقِیقُ»
امام، مونسی دلسوز و پدری مهربان و برادری همدل است. (مسند الامام الرضا علیه السلام)
آقا! پدرم! برادرم! مولایم!
هر روز به شوق دیدنت می آیم.
امروز تو را حلقه به گوشم که شود
لبریز صدای روشنت فردایم
#مدرسه_علمیه_بقیع
#امام_جواد_علیه_السلام
#به_قلم_طلبه بقیع
#روابطعمومیحوزهعلمیهخواهرانالبرز
@hawzah_khaharan_alborz
اولین دیدار ما در مسیر بود
جایی حوالیِ عمود 285
عمودِ موکب امام رضا علیه السلام
میان سیل جمعیت خیره به عکسِ کولهپشتی یکی از زائران برق نگاهش در عمیقترین قسمت خاکستر نشین دلم اثر کرد و از همان روز شد شهیدِ دلِ بیقرارِ من
شهیدِ علیاکبریِ قمحانه
شهیدِ جانبازِ فتنه و ارباََ اربا شده در معرکهء سوریه
شهیدی که داستانها دارد دستگیریاش از اهل زمین
شهیدی که همراهم شد تا قلبِ ضریحِ ارباب و گوشهای از پنجره فولاد
شهیدی که به احترام همراهیاش در میان ازدحامِ زوارِ حرمِ علمدار ، خادمان برایم راه باز میکردند تا انفرادی زیارت کنم سردابِ سقا را
نمیدانم همراهیات در هر سالِ سفرِ اربعینِ من چه سرّی داشت که یا من به میرسیدم برای راهپیمایی با تو، یا این تو بودی که همراهِ خاکسترهای من پر میزدی و با کولهء زائران خودت را کربلایی میکردی 😭 😭 😭 😭 😭
هرچه که بود تو بودی تا من با نوای تو گریه کنم مسیر نجف تا کربلا را
هرچه که بود تو بودی که شریک شدی در روزی اشکهای محرمِ من
هرچه که بود حمداََ لله که از جانب ارباب بود ....حتی همین عکس نائب الشهید بودن من از جانبِ شما
امروز روز پر گرفتن توست و بازهم منم که پر پر میزنم در هوای زیارتِ آسمانِ نمگرفته و ابری کربلا
همان جایی که من به وصل رسیدم بعد از عمری فراق
جایی حوالیِ دلِ خودم و دستانِ دستگیرِ تو و ارباب
#به_قلم_طلبه معصومه شکری
#همراه_اربعینی_من
#دلنوشته_های_طلبهء_اربعینی
#ما_که_خاکستر_شدیم_ارباب
#شهید_حسین_معزغلامی
#بس_که_نالیدم_دلمششگوشهشد
#حوزه_علمیه_فاطمیه سلام الله علیها.نظرآباد
@hawzah_khaharan_alborz