بسم قاسم الجبارین می‌نویسم از مظلومیت و معصومیت زنانی همچون خودم، که بهای سختی را فقط برای تامین امنیت و آسایش در سرزمین خودمان پرداختیم و درس عبرتی برای تمام زنان عالم باشد تا قدر داشته‌های خود را بدانند . همینکه که بدون دغدغه در خیابان‌های شهر می‌روند و فرزندانشان را به مدرسه می‌فرستند، باید بارها و بارها به نماز شکر بنشینند. و این داغ، دل مرا برای همیشه در تقویم ذهن خود ثبت کنند. من هم مادری هستم که ۹ ماه بارداری را به عشق دنیا آمدن فرزندم صبورانه تحمل کردم و عصاره وجودم را با عشق مادری آمیختم و به فرزندم شیر دادم تا رشد کند و روز به روز بزرگتر شود تا شاید تکیه‌گاه و عصای پیری ام شود و مراحل رشد و موفقیتش دلخوشی جوانی ام . اما افسوس! که عمرتو کوتاه شد و بهای آزادی کشورم و امنیتمان شدی. افسوس که شب زنده داری‌های مادرانه‌ام به کابوس شب‌های اکنونم تبدیل شد حالا برای گهواره خالی لالایی سر می‌دهم بخون لالا همه در خواب نازن دیگه چیزی ندارم تا ببازم بخون لالا نه اینکه وقت خوابه که بیداری عذاب اندر عذابه بخون لالا گل گلدون پونه دیگه درد و خون رو به پایانه غزه در خون غلطان شده و نعش طفلان معصوم و بی‌گناه دلم را سوزاند و این داغ به رنگ خون خواهی از شهیدان است و حالا دیگر حرمله‌های زمان آخرین دست و پای خود را می‌زنند و قطعاً عمر ظلمتشان رو به پایان است . به امید ظهور منجی🌸🌸🌸 ✍ به قلم طلبه : سیده مریم میرشاهی #جبهه_مقاومت #غمِ_غزه #بانوی_داغدیده #حوزه_علمیه_خواهران_مازندران #مجتمع_تخصصی_ریحانه_الرسول_سلام_علیها_جویبار @Mazandaran_hozeh