#دلنوشته
#حرف_دل_یک_طلبه
سلام آقا!
کاش همیشه و تا توانمان هست، گوش به فرمانتان باشیم. کاش غصه شما این نباشد که چرا کسی که خودش را منتظر من میداند و میخواهد سربازم باشد اما خاضع و خاشع نیست! مثل منافقان برعکس عمل میکند! نسبت به نمازش کاهلی میکند! اطاعت امر خدا و رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) را نمیکند!
آقا جان شرمندهایم اگر غصهای به دل شما گذاشتیم ... اگر داشتیم امید شما میشديم اما باز هم اشتباه کردیم و نتوانستیم با اراده قوی، جلوی اشتباهاتمان را بگیریم.
آقا جان این جمعهها تمامی ندارد چون هنوز غصه را دارید.
این آخرالزمان خیلی سخت است آقا، میترسیم...
تنها کاری که میتوانیم انجام دهیم اینکه توکل به خدا و توسل به خوبان عالم نموده و بگوییم: "ثبت قلوبنا علی دینک" و در نهایت، با صلوات بر محمد و آل محمد صلیاللهعلیهوآله، خودمان را آرام نماییم.
خدایا کاش پاداش این همه سختی آخر الزمان، ثابت نگه داشتن قلبمان و شهادت در راه تو باشد ... تا ایمانها به خاطر این قطرههای خون شهدا محکمتر شده و متصل به ظهور حضرت صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) شود.
••✨اللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج✨••
✍️فاطمه اسود، طلبه مدرسه علمیه حضرت معصومه سلاماللهعلیها، شهر جعفریه
🔰@hawzah_khaharan_qom
مدیریت حوزه علمیه خواهران استان قم
#دلنوشته
#مدرسه_علمیه_حضرت_زینب_س
#آران_بیدگل
✍️ دلنوشته طلبه مدرسه علمیه حضرت زینب سلام الله در روز میلاد این بانوی عالمه
•••✾ ✨•﷽•✨✾•••
«سلام بانوی دمشق»
چه آرام و بی منت پذیرفتی مرا،
منی که در روزمرگی غوطه ور بودم.
چه زیبا و دل انگیز مرا زیر سایه مهر خویش گرفتی.
بی گلایه، بیتوقع صدایم زدی از عمق تاریخ.
لبیک گفتم در این عصر و در این مکان.
مرا از نحسی نادانی به باران باورهای زلال رساندی، به حوزه کشاندی...
اینک این مکان هیجان زندگیم شده...
وقتی به حیاط مدرسه قدم می گذارم مثل شاعر احساسی میشوم، دوست دارم بنویسم از مدرسه،
از مهر همکلاسی،
از افتادگی اساتید،
از این همه بارش باران لطف،
از این مکانِ شیرین تر از جاان، از «مدرسه علمیه حضرت زینب علیهاسلام»
دوست دارم بنویسم اگرچه جغرافیایی فاصله، دستم را از بارگاه و ضریحت کوتاه کرده ولی دخیل بستم به توان قلم تا عاشقانه طواف کند نام زیبای «مدرسه علمیه حضرت زینب علیهاسلام» را...
✨️تقدیم به بانوی شهرم، حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها
✍️خانم جعفری طلبه مدرسه علمیه
حضرت زینب علیهاسلام کاشان
🔰@hawzah_khaharan_qom
مدیریت حوزه علمیه خواهران استان قم
#دلنوشته
✍️در قسمتی از کتاب کشتی پهلو گرفته ،
نویسنده از زبانِ مولاعلی علیه السلام مینویسد:
فرمودند: گاهی احساس میکردم
که فاطمه اصلا دل ندارد.
وقتی میدیدم به هیچ چیز دل نمیبندد،
با هیچ تعلقی زمینگیر نمیشود،
هیچ جاذبهای او را مشغول نمیکند؛
یقین میکردم که او جسم ندارد،
متعلق به اینجا نیست...
روحِ محض است، جانِ خالص است.
گاهی احساس میکردم که؛
فاطمه دلی دارد که هیچ مردی ندارد..
استوار چون کوه، با صلابت چون صخره، تزلزلناپذیر چون ستون های محکم و نامرئی آسمان...
یکّه و تنها در مقابل یک حکومت
ایستاد و دلش از جا تکان نخورد.
من مامور به سکوت بودم و حرفهای
دلِ مرا هم او میزد.
گاهی احساس میکردم فاطمه دلی از
گلبرگ دارد، نرمتر از حریر، شفافتر از بلور...
و حیرت میکردم که یک دل چقدر میتواند نازک باشد، چقدر یک انسان میتواند مهربان باشد.
غریب بود خدایا، فاطمه غریب بود...
من گاهی از دلِ او، راه به عطوفتِ تو میبردم.
🔰@hawzah_khaharan_qom
مدیریت حوزه علمیه خواهران استان قم
#دلنوشته
#موسسه_آموزش_عالی_معصومیه
📢 پویش #من_معصومیهای_هستم
✍️من یک معصومیهای هستم
خوشحالم که اولین روزهای شیرین زندگیم مقارن با ورود به موسسه بود، بهترین دوستانم رو از همون دوره پیدا کردم، خاطرات تلخ و شیرین زندگیم با لحظات خوب تحصیل در موسسه پیوند خورد و هنوز هم تقویم زندگیم با تقویم تحصیلی موسسه آمیخته است.
یکی از شیرین ترین و شاید عجیب ترین اتفاقات زندگیم این بود که ابتدا از آمدن به حوزه امتناع می کردم و همسرم تشویقم میکرد که بیام و تو حوزه تحصیل کنم ولی چون شناخت نداشتم تحصیل در دانشگاه رو ترجیح می دادم ولی اصرارهای همسرم باعث شد بیام مصاحبه و بعد هم پذیرش و ادامه تا مقطع سطح۴ و حالا فکر دل کندن از فضای آرام بخش و روحانی موسسه شده کابوس زندگیم. هر چی دارم از لطف خداوند متعاله، که این مسیر را جلوی پای من گذاشت، شاکرم و سپاس گزار
امیدوارم بتونم فرزند شایسته ای برای اسلام عزیز و انقلاب باشم و به خوبی از آموخته هام که همه رو مدیون اساتید و بزرگان موسسه معصومیه هستم، بهره ببرم و فردی موثر در جامعه ام باشم.
دعای خیر اساتید بدرقه راه تمام دانش پژوهان باشه ان شا الله.
📃دلنوشته خانم مریم فتح اله زاده
#فرهنگی
@masoumiyeh
🔰@hawzah_khaharan_qom
مدیریت حوزه علمیه خواهران استان قم
بسم الله الرحمن الرحیم
#دلنوشته
#سلام_منجی_دلها
🌸 و چه کسی راستگوتر از خدا است؟
《 وَنُريدُ أَن نَمُنَّ عَلَى الَّذينَ استُضعِفوا فِي الأَرضِ وَنَجعَلَهُم أَئِمَّةً وَنَجعَلَهُمُ الوارِثينَ》
سلام بر تو ای وعده ی مکرر و تخلف ناپذیر خدا! سلامی بیکران و لایتناهی هم وزن عرش الهی و کلماتش!
🌸 ای نوید صبح صادق برای اهل مقاومت!
تو همان موعودی هستی که خدا برای جهان ذخیره کرده است. با تو، هر بن بستی گشودنی است و کارهای بزرگ هم، با تو شدنی.
🌸 تو همان ستاره صبح امیدی که یکبار در انقلاب اسلامی درخشیدی و یک بار هم در جبهه های غرب و جنوب...و این بار در فلسطین و یمن و افغانستان و سوریه تا همه ی مظلومان عالم را از فروبستگی های جهل و ظلم برهانی!
🌸 با این دلهای پرتلاطم از شوق آمدنت، سر از پا نمی شناسیم. سرشار و لبریزیم و شعله امید از دلهایمان سر می کشد چرا که قوت قلبی، چون تو داریم.
🌸 «لَوْلا الْحُجَّهُ لَسَاخَتِ الارْضُ بِاَهْلِهَا وَ بِیُمْنِهِ رُزِقَ الْوَری وَ بِوُجوُدِهِ ثَبَتَتِ الْأَرْضُ وَ السَّمَاء»
ای رونق بازار جهان، ای توازن زمین در برابر توفانهای سهمگین، از برکت وجود توست که مردم روزی می خورند و به خاطر هستی توست که آسمان و زمین پابرجاست.
🌸 خوش آمدی!خوش آمدی!
وَأَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّهَا...تو به دنیا آمدی و فاطمه سلام الله علیها، تبسمی نمود و اکنون این نور تبسم فاطمه از آمدن توست که همچون خورشیدی عالمتاب، جهان را روشن نموده است.
🌸 خوش آمدی!خوش آمدی!
ای آرزوی دیرین بشر و بشارت رحمت، ای اهتزار پرچم اسلام و فصل شکوفایی آن ،خوش آمدی!
🌸ای علم سرافراز خدا در زمين، پايان راه زندگى بشر منور است به نور عدالتت، تو تنها روزنه مفتوح امیدی!
ای عشق بدون مرز، خوش آمدی!
🤲اللهم عجل لولیک الفرج🤲
🖌قدسیه جوانمرد، طلبه حوزه علمیه خواهران قم
#دلنوشته
#عید_غدیر
💫الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة اميرالمؤمنين و الائمة عليهم السلام
✅ الحمد:
استغراق حمد است همچو استغراق علی فی حب الله
✅ لله:
حمد من بر ولایت مخصوص خداست همچو اسماء قرآنی خاصی که مخصوص علی است
(انّ الله مع الصادقین) أنا ذلك الصادق
(فأذّن مؤذّنٌ) و أنا المؤذّن
(و أذانٌ من الله و رسوله) فأنا ذلك الأذان
(انّ الله لمع المحسنين) و أنا المحسن
(و تعيها اذنٌ واعية) و أنا الأذن الواعية
✅ الذي:
وصف پروردگار را آغاز می کند...
✅ جعلنا:
قراردادی است از جانب خدا (جعل الهی)
از ازل با حب علی طینت من شکل گرفت.
✅ من:
شکر خدایی که مرا جزئى از مواليان على قرار داد كه اين (من) بعضيه همان (من) در (أنا من علي و علي مني) است.
✅ المتمسكين بولاية:
تمسّك به ولايت علي همان (فقد استمسك بالعروة الوثقى) است كه جزاى اين شرط است (فمن يكفر بالطاغوت و يؤمن بالله...)
و علي عروة الوثقى است.
✅ اميرالمؤمنين:
اى امير و روزى دهنده مؤمنين اين لقب خاص توست و هر كه غير تو ملقب به آن شد.....
ای روزی رسان! روزی، روزی ما (صاحبمان) را برسان تا زمین جز روز نبیند...
📝دلنوشته بانوی طلبه(رجا)
🔰@hawzah_khaharan_qom
مدیریت حوزه علمیه خواهران استان قم
#دلنوشته
#عید_غدیر
🔰تحليل صرفى كلمه «علی»
✅ اسم يا فعل يا حرف؟ على اسم اعظم است.
✅ معرفه يا نكره؟ «على» معرفه است، دوست و دشمن او را مىشناسند ولى بشريت به معرفت كامل او نرسيد.
✅ مجرد يا مزيد؟ «على» مجرد از هرگونه رجس است.
✅ جامد یا مشتق؟ «علی» مشتق است، نورش از نور خدا مشتق شده(کنت أنا و محمد نورا واحدا من نور الله عزوجل) و اسمش از اسم خدا مشتق شده(أنا اشتق الله اسمي من اسمه فهو العالي وأنا علي)
✅ مصدر يا غير مصدر؟ «علی» مصدر ائمه است(أبوالأئمة)
✅ مذكر يا مؤنث؟ «علی» اولين مذكرى است كه به پیامبر ایمان آورد.
✅مفرد يا مثنى يا جمع؟ «على» مفرد است، دنيا همانند على نزاده(عقمت النساء أن يأتين بمثل علي بن أبي طالب)
«علی» مثنى است(و أنفسنا و أنفسكم)، (أنا محمد و محمد أنا، أنا من محمد و محمد منى)
«علی» جمع است: على جمع اضداد است به وقت جنگ شیر میدان و به وقت شب یتیم نوازترین بود.
✅ منصرف یا غیرمنصرف؟ «على» منصرف به ذات ربوبى بود.
«على» غيرمنصرف بود چون هیچ وقت کسر نگرفت و شکست نخورد، فتح همراه همیشگی او در جنگها بود.
✅ مقصور یا ممدود یا..؟ «علی» مقصور در اله بود و عقلها مقصور از فهم علی بود و هست و خواهد بود.
نام «علی» ممدود در تاریخ بشریت است.
حق «علی» از جانب مردم، منقوص بود؛
و «علی» صحیحترین صحیح است. و شبه صحیح مطلق(پروردگارش) است (أنا عین الله أنا لسان الله أنا يدالله)
✅ وزن؟ ضربة علي يوم الخندق أفضل من عبادة الثقلين. على كه وزن ندارد (لا يقاس بنا أحد) على خود ميزان است.
📝 دلنوشته بانوی طلبه(رجا)
🔰@hawzah_khaharan_qom
مدیریت حوزه علمیه خواهران قم
بلا،بلای عظیم، بلای اعظم.pdf
حجم:
137.8K
#دلنوشته
🏴 بلا...بلای عظیم...بلایاعظم
✍️فکر نمیکنم بیاذن عمو دست از بند رها کرده باشی و...
حسین(علیهالسلام) تو را می خواند و صدا میزند.
او میدانست قلب از جا کنده شده تو طاقت ماندن نخواهد داشت...!
و اینگونه بود که تو از ترس بلا
درون بلای عظیم غوطه ور شدی
تا گرفتار بلایی اعظم نشوی...!
✨️السلامعلیکیاعبداللهبنالحسن✨️
🏴⃟🕊🕯჻ᭂ࿐✰
🔰@hawzah_khaharan_qom
مدیریت حوزه علمیه خواهران قم
#دلنوشته
#اربعین_حسینی
مِصبَاحُ الدُّجَی
سالهای گذشته در چنین روزی عَلَم منصوب به دست گرفتم و قدمهایم را به سمت حرم تو معطوف کردم. هر قدمی که برمیداشتم محلی از اعراب داشت؛
یک قدم مرا مجرور حرم میکرد؛
یک قدم مرا به اوج سعادت رفع میداد؛
قدم دیگرم نصب عزا بود؛
یک قدمم سکون قلبم را به دنبال داشت؛
قدم دیگرم عزمم را در حرکت به سوی تو جزم میکرد؛
قدمی نیز قلبم را به شدت مکسور میکرد؛
یک قدم دیگر، فتح بابی به سوی رهایی از نفس بود؛
و قدمی نیز مرا مضموم آل الله میکرد.
همه قدمهایم محل داشت جز یک قدم و آن آخرین قدم بود... نگاهم که به گنبد مبنی بر حذف اغیار تو افتاد، دیگر قدمهایم محلی از اعراب نداشت، گویا در خلأ گام برمیداشتم.
نمیدانم حسم چه میگفت! فقط توانستم آن را با یاء و نون جمع ببندم تا بشود حسينم. آری این کلمه فقط مستعمل شد و بقیه الفاظ را مهمل یافتم.
هر طرف را نگاه میکردم مصغّر قیامت را میدیدم.
اسم زمان: اربعین؛
اسم مکان: حرم حسین
و اسم آلت: قدمهای خسته من!
اینها را در کنار هم قرار دادم و برای اسم فاعل هستی، قائم دعا کردم تا هر چه زودتر با ثبوتی شدن در زمان استقبال نزدیک عمل کند و همه متوغل در ابهامها، مغلوب شوند و به زمانه تفضیل برسیم...
مبالغه نمیکنم، امیدم به این اشتقاقات برگرفته از اربعین حسینی است.
خدایا برسان مشتق کامل را تا جمود خلقت را بشکند.
الهی آمین
📝 دلنوشته بانوی طلبه(رجا)
🔰@hawzah_khaharan_qom
مدیریت حوزه علمیه خواهران استان قم
#دلنوشته
✍️در قسمتی از کتاب کشتی پهلو گرفته ،
نویسنده از زبانِ مولاعلی علیه السلام مینویسد:
فرمودند: گاهی احساس میکردم
که فاطمه اصلا دل ندارد.
وقتی میدیدم به هیچ چیز دل نمیبندد،
با هیچ تعلقی زمینگیر نمیشود،
هیچ جاذبهای او را مشغول نمیکند؛
یقین میکردم که او جسم ندارد،
متعلق به اینجا نیست...
روحِ محض است، جانِ خالص است.
گاهی احساس میکردم که؛
فاطمه دلی دارد که هیچ مردی ندارد..
استوار چون کوه، با صلابت چون صخره، تزلزلناپذیر چون ستون های محکم و نامرئی آسمان...
یکّه و تنها در مقابل یک حکومت
ایستاد و دلش از جا تکان نخورد.
من مامور به سکوت بودم و حرفهای
دلِ مرا هم او میزد.
گاهی احساس میکردم فاطمه دلی از
گلبرگ دارد، نرمتر از حریر، شفافتر از بلور...
و حیرت میکردم که یک دل چقدر میتواند نازک باشد، چقدر یک انسان میتواند مهربان باشد.
غریب بود خدایا، فاطمه غریب بود...
من گاهی از دلِ او، راه به عطوفتِ تو میبردم.
🔰@hawzah_khaharan_qom
مدیریت حوزه علمیه خواهران استان قم
✍️ به قلم طلبه حوزه علمیه صالحات؛ خانم بهرمن
در سکوت شب، دشمن، شمشیر کشید و باز هم زوزهی کینه خیبری به گوش رسید، غافل از آنکه این خاک، وارث دروازهی کنده شدهی خیبر است و فرزندان علی، بیدارتر از همیشه.
این قوم یهود، قرنهاست زهر کین بردل انباشته اند، از همان شبی که دست حیدر کرار، دژشان را از هم گسست و با قدرت لایزال الهی، خیبر را قلعه به قلعه از چنگشان بیرون کشید.
آری! ما از تبار علیایم و کینهشان با ما، ریشه در همان شب شکست ناپذیری حیدر دارد؛ شبی که هیبت پهلوانشان زیر گامهای شیر خدا درهم کوبیده شدو دژ خیبر به خاک مذلت افتاد. همانجا بود که نطفهی نفرتی بیمارگونه بسته شد که امروز در چهرهی کریه اسرائیل زوزه میکشد.
اما همان دستی که در خیبر را از جا کند، کنگرههای دروغین تلآویو را نیز به لرزه خواهد انداخت!
دیشب پنداشتند انتقام خیبر را خواهند گرفت، اما ندانستند: ما نسل سلحشور و غیرتیم؛ از دشت خونین کربلا، درس مقاومت آموختهایم و با نام علی، بر طوفانها تاختهایم. ما مشق شهادت ومقاومت را با مرکب خون نوشتهایم.
آری، داغداریم به وسعت آسمان؛ اما هرگز زانو نمیزنیم. دلمان از غم خون است، اما پرچم سرفرازیمان، هنوز در باد غیرت میرقصد. گریه میکنیم، اما هر اشکمان، آتشیست سوزان بر جان دشمن. سرافرازیم، چرا که خون ما، امتداد همان شمشیر حیدر در خیبر است.
دشمن، سردار ما را زد، دانشمند ما را ترور کرد… اما مگر فتح خیبر با شمشیر چند نفر بود؟ با یک نفر بود… با یک علی! و ما امروز، هزاران علی در سینه داریم.
ما نسل حیدریم؛ خونمان با شمشیر و نیزه عجین است و بغضمان با نام مهدی (عج) گره خورده.
ای صهیون! ای که پنداشتی با موشکهای پوشالیات میتوانی دیوار آهنین مقاومت را فرو بریزی… تو راه را اشتباه آمدی! تو به خیبر برگشتی… و خیبر، خانهی حیدر است!
و بدان! دستی که دیروز خیبر را شکست، امروز آمادهی فرو ریختن کنگرههای ظلم جهانیست.
و روزی خواهد آمد… نه دور، نه دیر…
که ناگهان ندایی آسمانی بلند خواهد شد:
"ألا یا أهلَ العالم، أنا الإمام القائم… ألا یا أهلَ العالم، أنا الصمصامُ المُنتقِم!"
و آنگاه، زمین، زیر گامهای استوار سربازانِ ولیعصر (عج) خواهد لرزید… و پرچم انتقام، از شکست خیبر تا فروپاشی صهیون، برافراشته خواهد ماند.
آری… ظهور نزدیک است…
و این خونها، شرارههاییست از آتشی عظیم که در راه است؛ منتقمی میآید… نه با لبخند صلح، بلکه با شمشیر حق و عدالت، تا ریشهی ظلم و ستم را از زمین برکَند.
و آنگاه، زمین از هیبت عدالتی خواهد لرزید که قرنها تشنهاش بود و پرچم خونخواهی، بر بامِ قدس، برافراشته خواهد شد…
تا آن روز، هر قطره خون شهیدانمان، فانوس فروزان راه ماست.
که ظهور، بهایی دارد، و ما، بهای آن را با خون میپردازیم.
که ما از خون نمیهراسیم، از خیانت نمیگذریم، و منتظر انتقام وعدهداده شدهایم…
#معاونت_پژوهش
#دلنوشته
🔰eitaa.com/kowsarnews_Qom
مدیریت حوزه علمیه خواهران قم
6.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✍#دلنوشته
کمتر از سه ماه دیگر، پایان اسرائیل را اعلام میکنم!
#وعده_صادق
#کانون_پژوهش_حضرت_آمنه_س_قم
#تشکل_پژوهشی_مهدویت
#أللّٰهم_عجِّݪ_لِوَلیـٖڪَ_الفَرَج
eitaa.com/kowsarnews_Qom
مدیریت حوزه علمیه خواهران قم