#معاونت_پژوهش
🔺دبیرخانه نخستین همایش ملی زن، خانواده، امنیت برگزار میکند:
✳️ کارگاه مقالهنویسی/نگارش مقاله همایشی
🎤مدرس: حجتالاسلام محمدصادق فاضل؛ استاد روش پژوهش حوزههای علمیه
ویژه طلاب سطح 4 و طلاب استعداد برتر
🔻مزایا:
۱. نگارش مقاله برای همایش ملی زن، خانواده، امنیت، در ضمن کارگاه
۲. بهرهمندی از مشاوره پژوهشی در تدوین مقاله
۳. اعطای گواهینامه شرکت در کارگاه
🗓 تاریخ برگزاری: ۱۴ تا ۱۸ مرداد، هر روز از ساعت ۸ تا ۱۲
🔺 برگزاری به صورت حضوری🔻
📲ثبتنام از طریق ارسال #کارگاه به:
@qompajoohesh
👈 با توجه به محدود بودن تعداد شرکتکنندگان در کارگاه، اولویت با طلابی است که زودتر ثبتنام نمایند.
🌸کانال رسمی حوزههای علمیه خواهران
🆔 @kowsarnews
🌐 news.whc.ir
5.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴 کلیپ تصویری: «سه هدف امام سجّاد (ع) در دوران امامت»
🔸 حجةالإسلام #عالی
#مدیریت_حوزه_علمیه_خواهران_استان_تهران
@howzehkhaharantehran
▪️به همت مدرسه علمیه امام حسن مجتبی علیه السلام برگزار شد
🏴برگزاری نشست معرفت افزایی در آستان مقدس امام زاده زید(ع)
#شب سوم شهادت امام حسین(ع)و یاران باوفایشان و شهادت امام سجاد(ع)
▪️این مراسم باحضور موسس محترم، مدیریت ،کادر،طلاب،مبلغین و عموم مردم در آستان مقدس امام زاده زید(ع) برگزار گردید.
▪️دراین مراسم حجت الاسلام والمسلمین آقای موذن (استاد حوزه و دانشگاه ) باشرح حدیثی به وجود نورانی وحقیقی قران اشاره کرد و گفت: از توصیف قرآن به نور، می توان چنین استفاده نمود كه پیامش نور بخش و تدبر در آن روشنگر و عمل به آن جامعه انسانی را نورانی مینماید وهدف والای این کتاب آسمانی نورانی کردن مردم است.
▪️استادموذن، نورانی بودن قرآن را یک حقیقت غیرتوصیفی خواند و ابراز داشت: ویژگی نور برطرف نمودن ظلمت و تاریکی و هدایت به سمت راه صحیح است. نور بودن قرآن، به معنی شکافتن ظلمتهاست.
ظلمتهایی که بشر امروز با آن مواجه است بیشت در صحنه عقیده و جهان بینی است که اگر راه روشنی پیش پای انسان نباشد، منشا روشنایی دیگری برای پیدا کردن تفسیر درستی از عالم وجود ندارد. قرآن کریم نوری است که تفسیر حقیقی از عالم را به ما عنایت میکند و روشنگر مبدا و مقصد این عالم و وظیفهای است که بر عهده ما قرار دارد.
▪️حجت الاسلام والمسلمین موذن ضمن بیان این که تلاوت قرآن انسان را به خداوند نزدیکتر میکند تصریح کردند :اگر میخواهید خدا را بیشتر بشناسید و به او نزدیکتر شوید، باید به قرآن مراجعه کنید و با آن مأنوس شوید. در قرآن راجع به عظمت خداوند، محبت و رحمت پروردگار نسبت به بشر، توصیفات متعددی وجود دارد. آشنا شدن با این مفاهیم تنها با قرائت روزانه قرآن حاصل میشود که در نتیجه آن قلب انسان از بخشش، رحمت و بزرگی پرورگارش مطمئن میشود.
▪️حجت الاسلام موذن، تصریح کرد: دشمنان ماآگاهانه به سمت قران هجوم آورده اند چرا که میدانند قران راهنما و کتاب زندگی است،قران بهترین قانون برای اداره اجتماع را ارائه داده و انسان ها را موظف به پذیرش ولایت و سرپرستی صالح ترین انسان ها نموده و از پذیرش قانون غیر خدایی و والیان ناصالح منع کرده است.مهم ترین نقشی که قرآن توانسته با آن عظمتش در زندگی ما داشته باشد، ایجاد صبر دربرابر سختی ها و مشکلاتی است که روزمره با آن مواجه می گردیم و چه بسیار موانعی که با حضور قرآن از سرراه برداشته شده اند.
▪️وایشان درپایان بیان نمودند:چون قرآن روش درست زیستن را به انسان میآموزد و برنامهای را که در بر گیرنده تمام ابعاد زندگی انسان و تضمین کننده سعادت فردی و اجتماعی و دنیوی و اخروی اوست، ارائه میدهد، به میزانی که انسان آموزهها و دستورهای قرآن را در زندگی به کار بندد، موفقیت کسب خواهد کرد اما هر اندازه از قرآن فاصله بگیرد، دچار خسارت و ضرر خواهد شد.
▪️انشاءالله با تاسی ازقران: بتوانیم از تأثیرات قرآن بربعد فردی واجتماعی زندگی، نهایت استفاده را بکنیم و در دنیا قاری قرآن و در آخرت مورد شفاعت قرآن قرار بگیریم.
🇮🇷 واحدفرهنگی موسسه آموزش عالی امام حسن مجتبی(ع)،تحت اشراف حجت الاسلام والمسلمین حاج آقاناصحی
https://eitaa.com/joinchat/4060217404C0b01ce6e6f
🔴 به بهانۀ اعدام مرجع شهید علامه شیخفضلالله نوری(ره): آنکه جوهر «تجدُّد» را فهمید
✍️ دکتر مهدی جمشیدی
1⃣ من هر گاه که به حرم قم مشرف میشوم، بهحتم به زیارت قبر "شیخفضلالله نوری" نیز میروم و دقایقی در پشت درِ حجرۀ مقبرۀ ایشان، میایستم و با او سخن میگویم. امروز، سالروز "شهادت" اوست؛ "اعدام" او به دست "جریان مشروطهخواهِ سکولار". در میدان توپخانۀ تهران، آشکارا و بیپروا، اجتماع کردند و در روز روشن و در انظار عمومی، شیخ را به دار آویختند و پایکوبی کردند! شیخی که در علم و تقوا، سرآمد علمای تهران بود!
2⃣ حکم اعدام وی از سوی یک "معمّم" صادر شد؛ "شیخ ابراهیم زنجانی"! جُرم شیخ نیز، "مخالفت با مشروطۀ سکولار" بود. صدای او در آن غوغای "غافلان حوزوی" و "مغرضان روشنفکر"، شنیده نشد. شیخ ابراهیم زنجانی، آخوند فاسدی بود که دادگاه فرمایشی به پا کرد و بهعنوان "عملۀ جریان مشروطهخواهیِ سکولار"، شیخ را از سر راهِ "سکولاریسم در ایران" برداشت. از او درگذریم که خیانت و خباثتش، وصفنشدنی است.
3⃣ مسألۀ مهمتر و کمتر گفتهشده، مواضع " آخوند خراسانی" در نجف است که بهطور مطلق، به حمایت از مشروطه برخاست و حتّی شیخ شهید را نیز تهدید کرد؛ درحالیکه در تهران نبود و نمیدانست نیروی اجتماعیِ جدیدی بهنام "روشنفکری" در ایران شکل گرفته که مصائبش از سلسلۀ قاجار، بسی بیشتر است. او سرگرم "درسوبحث اصولیِ" خود بود و از شکلگیریِ "عالَم جدید" – که مبتنی بر تجدّد غربی بود - خبری نداشت. تلخترین اتّفاقی که ممکن بود رخ بدهد، همین بود که حوزۀ نجف، بهجای صفآرایی در برابر "روشنفکری سکولار" و "مشروطۀ انگلیسی"، شیخفضلالله را دشمن قلمداد کند و بر او بتازد و بهانه به دست مخالفان بدهد تا او را اعدام کنند. متأسفانه، آخوند خراسانی، اینچنین نقشی را ایفا کرد و ناخواسته، جامعه و حاکمیّت را در ایران، گرفتار پیشرویِ جریان روشنفکری سکولار کرد. "تشخیص ناصواب" و "محاسبۀ ناقص" او در آن لحظۀ تاریخیِ حسّاس، معادله را به نفع مشروطۀ سکولار تغییر داد و به "حذف شیخفضلالله" انجامید. بعد از این ماجرا، آخوند خراسانی از موضعگیری خویش، پشیمان شد و شاید تازه دریافت که روشنفکری سکولار و انگلیسی در پی چیست، امّا دیگر کار از کار گذشته بود.
4⃣ شخص دیگر، نائینی است که بهراستی باید او را "جادّهصافکن مشروطۀ سکولار" دانست. او اندکی از نظریههای جدید و غربی میدانست، امّا فهمش بهشدّت "سطحی" و "غیرتاریخی" بود. ازاینرو، بهجای فاصلهگیری از تجدّد غربی، تلاش کرد ثابت کند شریعت اسلام با این نظریههای نوپدید، سازگار است. بهاینترتیب، "تنبیهالامّه و تنزیهالملّه"، بسترساز پیشرویِ مشروطۀ سکولار شد و عرصه را هرچه بیشتر بر جریان مشروطۀ مشروعه، تنگ کرد. او چندی بعد، از نگارش این "کتاب" پشیمان شد و کوشید آن را جمعآوری کند، امّا "پیامدهای اجتماعی و سیاسیِ این کتاب"، به حرکت درآمده بودند و جمعآوری آنها در اختیار او نبودند. "تحلیل غلط" از مناسبات و رویدادها، چنین ناگواریهایی را به دنبال میآورد و تاریخ را در مسیری میافکند که "جبرانناپذیر" است.
5⃣ فتنۀ مشروطۀ سکولار، جملگی طرّاحی و توطئۀ "سفارت انگلیس" در تهران بود. اگر در روند قیام، برخی از "علمای تهران"، پای سفرۀ سفارت انگلیس نمینشستند و مردم را به این سو روانه نمیکردند، سرنوشت دیگری رقم میخورد. متأسفانه در اینجا نیز به لغزش یا انحراف علما میرسیم و میبینیم سرچشمه، گلآلود بوده است. واقعیّت تلخ این است که "روحانیان دلبسته به غرب"، تجدّد را بر ایران حاکم کردند و با چند واسطه، مردم به مرداب حکومت پنجاهسالۀ پهلوی افکندند. شیخ شهید، خلاف جهت این رودخانه حرکت کرد و حذف شد.
6⃣ از تاریخ به در آییم و به امروز نظر افکنیم. امروز نیز پارهای از حوزه، حامی و هوادارِ "جریان روشنفکریِ سکولار" است و گفتههای آنها را موبه مو تکرار میکند. از جمله، اینان از "حجاب اختیاری" دفاع میکنند؛ غافل از اینکه حجاب اختیاری، حلقهای از "زنجیرۀ تحمیل سبک زندگیِ غربی" به جامعۀ ایران است و "برهنگی زنان"، "جامهدرانی روحانیان" را نیز در پی خواهد داشت؛ چنانکه چندی پس از مشروطه، رضاخان با روحانیان آن کرد که تاریخ به خود ندیده بود. از تجربۀ مشروطه بیاموزیم که نباید بر بخشی از جریان روحانیّت، تکیه کرد و از آنها انتظار "زمانهشناسی" و "تحلیل بجا" داشت. شیخفضلالله نوشت که اگر هزار مجتهد به حلیّت مشروطه فتوا بدهند، وقتی خود شما مشاهده میکنید که مشروطه، چنین تبعاتی دارد، نباید به سخن آن مجتهدان اعتنا کنید. بنابراین، امروز باید "مجتهد بصیر" را شناخت و حکم او را گردن نهاد، نه سخن آنان که ما را از چاله به چاه میافکنند و مسئولیّتِ خطاهای تاریخیِ بزرگ خود را نیز نمیپذیرند.
🔸منبع: کانال بیداری ملت
✳️ @ShahidRabe
⁉️حقیقت های مکتوم‼️
✍️ با مبارزات، آرا، نظرات، آثار تألیفی، گفتمان و اندیشه های سیاسی مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری، شهید رابع اعلی الله مقامه الشریف🔰
در موضوعات🔰
◽️حکومت◽️سلطنت قاجار ◽️ولایت فقیه◽️آزادی ◽️مساوات◽️مجلس شورا ◽️قانون اساسی◽️قانونگذاری ◽️حقوق زنان و ...
بیشتر آشنا شویم، تا بتوانیم🔰
✍️ به ادعاهای واهی مغرضانه و تهمت های ناروا و ناجوانمردانه به ایشان، پاسخ دهیم
🔰👇👇
🔰بخش اول🔰
💢مقدمه:
✍️ شیخ، به رغم دلبستگی شدیدش به عدالت واصلاحات اجتماعی، نمی توانست با مشروطه سکولار موافقت کند و ناگزیر کارش به نزاعی سخت و جدی با آن می کشید. منتها، مخالفت با مشروطه مطلقه از سوی شیخ شهید و همفکران وی، در دو مرحله انجام گرفت🔰
✅ مرحله نخست:
طرح شعار "مشروطه مشروعه" بود. شیخ و یارانش، در این مرحله، بر لزوم انطباق اصول متمم قانون اساسی (که در دست تهیه و تدوین بود) با موازین شرع، پای فشردند و خواهان تعبیه اصولی چون: لزوم پای بندی شخص اول سلطنت به "طریقه حقه تشیع اثنی عشری"، نظارت فائقه رسمی و دائمی هیئتی از طراز اول مجتهدین بر مصوبات مجلس، وجود شرط فقاهت در قاضی و...در قانون اساسی شدند. مقصود شیخ، در این مرحله، مهار دمکراسی اروپایی به زمام شریعت و اطلاق صورت دیانت به ماده مشروطه بود، چیزی که به قول مرحوم شیخ حسین لنکرانی: مسخ المسخ نهضت عدالتخواهی بود! حریف می خواست با صد ترفند، نفوذ و سیطره سیاسی و اجتماعی اسلام را حتی در قد و قواره پیش از مشروطه آن، نابود سازد، و شیخ با مشروطه مشروعه اش، این نفوذ و سیطره را به نحوی قانونمند، گستره ای فراگیر می بخشید!
مشروطه چیانی که دل و دین به غرب باخته بودند، زیر بار تقیید مشروطه به چنین "مشروعه" ای نمی خواستند بروند، چرا که این کار، کاملا در حکم "نقض غرض" آنان بوده، و کلاهی بود که برسر استعمار و ایادی آن میرفت!
تحصن شیخ در حرم حضرت عبدالعظیم(ع)، در این مرحله و در تعقیب همین امر انجام گرفت.
✅ مرحله دوم:
در این مرحله که با ماه های آخر عمر شیخ مقارن است، وی به تحریم مشروطه کذایی و تلاش برای احیای عدالتخانه (مجلس محدود) برخاست و مقصدش باز گرداندن نهضت به مسیر نخستین بود. ورود شیخ و همفکرانش به این مرحله از ستیز با مشروطه، نتیجه آشنایی کامل آنان با ماهیت صحنه گردانان غرب زده مشروطه و دسایس استعمار در این برهه حساس بود. تأثیر شدید اقلیت فراماسون و منحرف مجلس اول بر اکثریت مسلمان اما مشتبه آن، مشاهده تبانی و سازش امثال سردار اسعد (تجدید گر مشروطه) با قدرت های استکباری و حمایت صریح روس و انگلیس از مشروطه و جناح تندرو آن در دوران موسوم به استبداد صغیر، و بالاخره یأس شیخ از اصلاح غائله به شیوه های قانونی و مسالمت آمیز، او را نهایتا" به درگیری حاد و بی پرده با مشروطه کشید. این مرحله، چندی پس از انحلال مجلس اول آغاز شد و تا قتل مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری و ملا محمد خمامی و... و انزوا و تبعید برخی دیگر از علما، ادامه یافت.
نکته قابل توجه، این است که، شیخ، حتی در استبداد صغیر نیز مخالف وجود مجلس شورا و مشروطه (به معنی تحدید استبداد و مهار آن توسط شورایی از عقلای ملت) نبود. بلکه، به قول خود: "مشروطه مشروعه و مجلس محدود" می خواست. لذا چند روز پس از انحلال مجلس اول، به شاه تأکید کرد: مشروطه باید باشد، ولی مشروطه مشروعه و مجلس محدود، نه هرج و مرج.
مخالفت صریح و بی پروای شیخ با مشروطه در ماههای آخر عمر، ممکن است در نگاه ابتدایی، نوعی عدول آشکار از (حتی) مواضع پیشین ایشان (مشروطه مشروعه) تلقی شود. درحالی که اگر نیک دقت کنیم، شیخ نسبت به مشروطه در شکل غربی آن از روز نخست، تأمل های جدی و اصولی داشت و قائل به اصلاحات اساسی بر وفق اصول و مبانی اسلام در آن رژیم وارداتی بود. علاوه، معتقد بود فتنه گران و غوغا سالاران، با بلوا آفرینی خود فرصت و امکان اصلاحات قانونی را از دولت و ملت می گیرند و راه را بر سلطه دشمنان استقلال و آزادی ایران هموار می سازند. مع الاسف، جناح تندرو با شهر آشوبی هایش در مشروطه اول و بند و بست با روس و انگلیس برای براندازی حکومت مرکزی در فترت موسوم به استبداد صغیر، نشان داد که نگرانی شیخ و همفکرانش بی اساس نیست و اسف بارتر آنکه : روس و انگلیس در اولتیماتومی که در فترت مزبور به حمایت از مشروطه به محمدعلی شاه دادند، بر عفو و آزادی عمل مشروطه چیان تبعید شده، اصرار داشتند و مفهوم این امر آن بود که باز باید بساط تندروی ها و بلواگری های مشروطه اول تجدید شود و این چیزی نبود که مرجع شهید علامه نوری (ره) و مصلحان همفکر وی، به هیچ وجه آنرا برتابند./ک، کارنامه، شیخ فضل الله نوری(ره)، علی ابوالحسنی(منذر)
🔰ادامه در بخش دوم🔰
🔰بخش دوم🔰
✅ مبارزات شهید رابع، علامه شیخ فضل الله نوری(ره)
مبارزات ضد استبدادی و استعماری شیخ پس از بازگشت از عتبات، کم و بیش شروع شده بود . اما در جریان نهضت تنباکو شدت بیش تر پیدا کرد . شاه قاجار و اطرافیان او بدون توجه به گرفتاری های اقشار مختلف مردم از طریق بستن مالیات های سنگین و واگذری امتیازات گوناگون به بیگانگان مشغول خوش گذرانی بودند . یکی از قراردادهای استعماری که ضربه سنگینی به استقلال سیاسی، اقتصادی و فرهنگی مردم ایران وارد می ساخت، قرارداد «تالبوت» یعنی واگذاری امتیاز انحصاری توتون و تنباکو به مدت پنجاه سال به شرکت انگلیسی تالبوت بود . عوارض ناشی از این قرارداد موجب قیام مردم شد که در تهران رهبری این حرکت ضد استعماری را علامه شیخ فضل الله نوری به عهده داشت. شهید رابع به عنوان نماینده رهبر نهضت تنباکو به خوبی به انجام وظیفه پرداخت و در پیروزی این نهضت، نقش اساسی داشت. این اولین میدان مبارزه مهم سیاسی شیخ بود که با سربلندی آن را پشت سر نهاد.
شهید رابع در جنبش تحریم تنباکو نقش های سه گانه ای را عهده دار بود:🔰
▫️۱- مجرای ارتباط و اطّلاعات میرزای شیرازی در پایتخت؛ و مشوق و ترغیب کننده ایشان به پشتیبانی مستمر از این جنبش و درخواست کننده صدور فتوای تحریم (که اگر فرد دیگری غیر از او این درخواست را می نمود، کار جنبش به سرانجام نمی رسید و این، خود نشان از اطمینان کامل میرزا، به وی داشت)
▫️۲- نفوذ دادن روح دینی در جنبش و ریشه دار کردن هویت مذهبی آن.
▫️۳- خنثی کردن تبلیغات سویی که ضدّ جنبش راه می افتاد؛ و همراه نمودن دیگر علما با جنبش.
‼️ در واقع، از زمان پیروزی جنبش تنباکو، دشمنان دین و مملکت، عظمت شیخ فضل الله را شناختند و حرکاتش را زیر ذره بین قرار دادند.از این رو میرزای شیرازی همواره نگران حالش بود و جویای احوالش.
‼️ ادوارد براون(فراماسون، از عوامل اینتلجن سرویس انگلیس در ایران) می نویسد:
«لغو این امتیاز لطمه بزرگی به حیثیت دولت انگلیس وارد آورد.»
‼️ انگلیس پس از لغو امتیاز تنباکو تصمیم گرفت که عامل این شکست را بتدریج تضعیف و سپس از دور خارج کند. بردار کردن شیخ فضل الله یکی از صحنه های سناریوی شوم انگلیس خبیث در تسلط مطلق بر کشور با تضعیف روحانیت است. علامه نوری(ره) دانشمندی فرهیخته، آگاه، با تعصب، شجاع و دشمن ستیز بود. او در برخورد با قدرت های استکباری، اصلاً اهل مماشات نبود.
پس از قتل ناصرالدین شاه، وقتی فرزند وی مظفرالدین شاه به سلطنت رسید در نتیجه ساده لوحی و بی تدبیرها و ضعف اراده وی، اوضاع جامعه به سمت نابسامانی رفت . این وضع ملت را بیش از پیش تحت فشار قرار داده بود . مردم، که یک بار طعم پیروزی را در جریان نهضت تنباکو تجربه کرده بودند، درصدد تغییر وضع موجود برآمدند و از طریق تشکیل انجمن های مختلف به تشدید مبارزه پرداختند. رهبران دینی نیز در حرم حضرت عبدالعظیم علیه السلام گرد آمدند و در آن جا خواست های خود را که مهم ترین آن ها، اجرای قوانین اسلامی و ایجاد عدالت خانه بود به اطلاع شاه رساندند. عین الدوله با این خواسته ها مخالفت کرده، به تبعید و زندانی ساختن روحانیون پرداخت. شهید رابع در حمایت از نهضت عدالت خانه به صف مبارزان پیوست و به آن ها گفت: من راضی به بی احترامی به روحانیت و توهین به شریعت نیستم و شما را تنها نمی گذارم، هر اقدامی که انجام دادید، من هم با شما حاضرم...
🔰ادامه در بخش سوم🔰
🔰بخش سوم🔰
ولی باید مقصود اسلام و شرع باشد و طوری رفتار نشود که اسباب توهین به شرع و علما فراهم آید.
در ادامه مبارزه علما تصمیم گرفتند تا از تهران خارج شوند; بر این اساس در روز دوشنبه 23 جمادی الاول ۱۳۲۴ ه . ق (۱۲۸۲ ش) کاروان مهاجران تهران را به سوی قم ترک کرد که شهید رابع نیز با جمعی از اطرافیان خود به این کاروان پیوست . به موازات ادامه تحصن رهبران نهضت عدالت خانه در قم، در تهران اولین انحراف در این نهضت با دخالت دشمنان رخ داد .
دولت انگلیس، که بزرگ ترین قدرت استعماری آن روز محسوب می شد، پس از هجرت علما و ترس و نگرانی مردم از عواقب این کار، به وسیله عمالش سعی کرد تا در بین مبارزان جایگاهی برای به اجرا درآوردن نقشه های خود باز کند و از دست یابی رهبران نهضت عدالت خانه به پیروزی جلوگیری به عمل آورد. از این رو، به وسیله بسیج فرماسون ها و روشنفکرنمایان شیفته و مرعوب غرب و گروهی از مردم ناآگاه و نفوذ در صفوف مبارزان و پخش انواع شایعه، ابتدا زمینه را برای تحصن مردم در سفارت خانه خود آماده کرد و بعد از تحقق این هدف، به جای درخواست عدالت خانه زمزمه حکومت مشروطه را بر سر زبان ها انداخت. ازاین مرحله، نهضت عدالت خانه با نام مشروطه و تحت نفوذ انگلستان به پیش می رفت. روشنفکرنمایان غرب زده و فرماسون های وابسته در شمار رهبران اصلی نهضت درآمدند و همان طور که ماهیت نهضت تغییر کرد، نام آن نیز تغییر یافت. و نهضت مشروطیت نام گرفت. به موازات طرح چنین خواست ها بود که علامه شیخ فضل الله متوجه وقوع انحرافات مهم در روند نهضت شد و از این تاریخ به بعد، به روشن گری بیش تر و یادآوری آرمان های اولیه و اصیل انقلاب و افشا اهداف شوم دشمنان می پرداخت تا از انحراف نهضت جلوگیری به عمل آورد .
نقل می کنند وقتی وی از تحصن عده ای روشنفکرنما و عوامل بیگانه و گروهی از مردم فریب خورده و ناآگاه در سفارت انگلستان باخبر شد، خطاب به مردم و همرزمان خود گفت: «مشروطه ای که از دیگ پلو سفارت انگلیس سر بیرون آورد، به درد ما ایرانی ها نمی خورد .»
بنابراین، شهید رابع از نخستین مراجع تقلیدی بود که در آن دوران به نقشه استعمار در جهت اسلام زدایی و جایگزین ساختن حکومت مشروطه، که نسخه ای از لیبرال دموکراسی غربی بود و نیز جایگزین ملی گرایی به جای اسلام گرایی و ترویج بی بند و باری به نام آزادی و دموکراسی و . . . پی برد و لحظه ای از مقابله با این جریان شوم باز نایستاد .
این حرکت اسلام خواهانه شهید رابع، از سوی دولت انگلیس و ایادی آن بی پاسخ نماند; چرا که آنان می دانستند در صورت موفقیت شیخ، تمام نقشه های شوم آنان با شکست مواجه خواهد شد. بر این اساس، از راه های مختلف به منظور ساکت ساختن وی اقدام کردند. از جمله حربه هایی که به کار بردن این بود که او را مخالف آزادی و قانون مداری و اصلاحات و طرفدار استبداد معرفی کردند تا بدین وسیله، مردم را بر علیه او بشورانند و پایگاه مهم اجتماعی او را از بین ببرند. حتی او را ترور نمودند که نافرجام بود. اما شیخ با این همه دست از مبارزه برنداشت . علی رغم این که مطبوعات به اصطلاح اصلاح طلب آن روز و تریبون های عمومی از رساندن سخنان او به گوش مردم خودداری می کردند . وی از طریق تحصن و بست نشستن در حرم حضرت عبدالعظیم حسنی و پخش اعلامیه های تحت عنوان «لایحه » به روشن گری مردم و افشا توطئه ها و نیات پلید دشمنان می پرداخت.
برای آشنایی بیش تر با مواضع و دیدگاه های روشنگرانه این مرجع بصیر و رهبر آگاه و بیدارگر، و نیز تهمت ها و تبلیغات دروغین دشمنان وی، برخی از وقایع آن عصر را مورد اشاره قرار می دهیم.
الف . شهید رابع و قانون اساسی
به دنبال صدور فرمان مشروطیت و تشکیل مجلس شورا در روز یکشنبه هیجدهم شعبان ۱۳۲۴ه . ق (۱۲۸۲ ش) مجلس افتتاح شد . یکی از مهم ترین کارهای مجلس، تدوین قانون اساسی بود. علامه شیخ فضل الله خواهان قانونی بود که بر پایه احکام اسلامی باشد. اما روشنفکران غربزده و فرماسون ها و سایر عوامل بیگانه، قانونی همانند قوانین کشورهای غربی می خواستند . از آن جا که اکثر نمایندگان در جبهه مخالف با گروه شیخ بودند. در نوشتن قانون اساسی و متمم آن نقش مهمی ایفا می کردند. شیخ از راه روشنگری و حتی نصیحت و خیرخواهی تلاش کرد که از تصویب قوانین غیراسلامی جلوگیری کند، اما موفق نشد و حتی پیشنهادهای او مبنی بر ذکر مذهب جعفری به عنوان مذهب رسمی کشور و اصل نظارت فقها بر قوانین مجلس شورای ملی با مخالفت روبه رو شد. در نتیجه، او به نشان اعتراض مجلس را ترک کرد. مخالفان شیخ در عکس العمل به این حرکت این تهمت ناجوانمردانه را به او زدند که چون او ریاستی پیدا نکرده، راه مخالفت را در پیش گرفت. تا از این راه به ریاست برسد!
🔰ادامه در بخش چهارم🔰
🔰بخش چهارم🔰
ب . شهید رابع و حکومت مشروطه
مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری معتقد بودند چون اکثر مردم مسلمان پیرو دین اسلام هستند، باید حکومت آن هرچند به صورت مشروطه باشد، باید از نوع حکومت مشروطه مشروعه باشد، یعنی قانون اساسی و سایر قوانین حقوقی و جزایی آن باید با احکام قوانین اسلامی مطابقت داشته باشد. وقتی مخالفانش به او تهمت مخالفت با مشروطه و طرفداری استبداد شاهنشاهی می زدند، او در پاسخ فرمود: من والله با مشروطه مخالفت ندارم، با اشخاص بی دین و فرقه گمراه و گمراه گر مخالفم که می خواهند به مذهب اسلام لطمه وارد بیاورند . . .
ج . شهید رابع و مجلس قانون گذاری
علامه شیخ فضل الله نوری بارها تاکید کرد: ایها الناس من به هیچ وجه مخالف فکر مجلس شورای ملی نیستم، بلکه دخلیت خود را در تاسیس آن اساس بیش از همه کس می دانم، صریحا می گویم همه بشنوید و به غایبین هم برسانید که من آن مجلس شورای ملی را می خواهم که عموم مسلمانان آن را می خواهند . به این معنی که البته عموم مسلمانان مجلسی می خواهند که اساسش به اسلامیت باشد و برخلاف شریعت محمدی و بر خلاف مذهب مقدس جعفری قانون نگذراند . من همچنین مجلسی می خواهم.
علی رغم مواضع صریح و شفاف شیخ متاسفانه تبلیغات زهرآگین دشمنان مانع از رسیدن این حرف به گوش ها توده های مردم شد و در نهایت، هم مجلس بر طبق خواسته عوامل بیگانه و روشنفکران غربزده تشکیل گردید و با شعار اصلاحات، مسیر انقلاب را منحرف و ارزش های غربی را جایگزین ارزش های دینی کردند .
د . شهید رابع و مساله آزادی مطبوعات
علامه شیخ فضل الله نوری با توجه به بصیرت و تیزبینی و درک عمیق خود مراد روشنفکران غرب زده از آزادی و مساوات را درک نمود و فهمید که معنای جز لجام گسیختگی از آن ندارند. لذا از همان ابتدا کار، با آن نوع آزادی به مخالفت برخواست . همین طور مساوات مورد حمله و اعتراض شیخ، مساوات به مفهوم وارداتی و غربی آن بود که در قرن هیجدهم رواج یافته بود و که مشرک و کافر و مسلمان و . . را یکسان می دانست نه مساوات قضایی اسلامی که یکی از اصول عالی اسلامی است .
با این همه، طولی نکشید که به دنبال مطرح شدن بحث های مربوط به آزادی بیان و مطبوعات پیش بینی های شیخ به حقیقت پیوست .
وی در مقابل توهین به مقدسات دینی و ائمه علیهم السلام صریحا موضع گیری کرد و مردم را به مقابله با مطبوعات مدعی آزادی و اصلاح طلبی و فرا خواند که در تاریخ ثبت شده است.
و . علامه شیخ فضل الله و روشنفکران غرب زده
اثر ترفندهای منافقانه ای که قشر روشنفکرنمای غربزده در پیش گرفته بود، طولی نکشید که در نتیجه تبلیغات روزافزون و دادن شعارهای به ظاهر زیبا و عامه پسند مراکز تصمیم گیری و قانون گذاری و پارلمان کشور، به دست این قشر افتاد . پس از ایجاد مجلس قانون روحانیون در سیاست و تعطیل نمودن قوانین اسلامی پرداختند، کسانی چون مجد الاسلام کرمانی می گفت: دخالت روحانیون در مجلس سبب انحطاط آن است و حتی طولی نکشید به صورت صریح گفتند که ما مشروعه نمی خواهیم.
در مقابل این عده، علامه شیخ فضل الله نوری به همراه عده ای از علما مقاومت کردند و بر لزوم اضافه شدن قید مشروعه پافشاری نمودند.
همه دشمنان و مخالفان علامه شیخ فضل الله به این حقیقت اعتراف کردند که شیخ هدفی جز استقرار احکام اسلام در نظر نداشت. فراماسون احمد کسروی، که یکی از دشمنان سرسخت اسلام و روحانیت است، در این باره می نویسد: شیخ فضل الله شریعت را می طلبید. وی فریفته شریعت بود و رواج آن را می خواست . . . روی هم رفته به بنیان نهادن یک حکومت شرعی می اندیشید.
وقتی استعمارگران این تلاش ها و مقاومت های شجاعانه شیخ را می بینند سخت دچار هراس می شوند و می کوشند تا به هر طریق ممکن جلو نفوذ او را بگیرند و حتی درصدد می آیند حداقل زمینه تبعید او را از تهران فراهم سازند . «سرجورج بارکلی» سفیر انگلیس به وزیر خارجه وقت «سر ادوارد گری » می نویسد: «باید توصیه کنیم که شیخ فضل الله را از تهران خارج[تبعید] نمایند; زیرا اگرچه مقام رسمی ندارد ولی نفوذ بسیار زهرآگینی دارد، امید است انجام این پیشنهاد موجب تاخیر کار نشود. بالاخره در روز سیزدهم رجب سال 1327 ه ق (1285 ش) شیخ به دست عمال بیگانه توسط «یپرم حرامزاده ارمنی، رئیس دین ستیز نظمیه تهران گ» به صورت ناجوانمردانه به شهادت رسید و شهید رابع مراجع شیعه گردید.
«سرجورج بارکلی » در ضمن تلگرافی که به وزیر امورخارجه انگلیس می فرستد در این باره می نویسد: «شیخ فضل الله برای مملکت خودخطر بزرگی بود! [بخوانید برای منافع استکباری انگلیس]. خوب شد که ایران! او را از میان برداشت.
این همه کینه توزی بیگانگان و ایادی فرصت طلب در داخل، با شیخ جز به خاطر اسلام و پافشاری او به لزوم رعایت قوانین آن نبود.
🔰ادامه در بخش پنجم🔰
🔰بخش پنجم🔰
ه . شهید رابع و مسأله زنان
✍️ مطلب مخالفت مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) با پیشرفت زنان، از اساس کذب محض و زائیده افکار بیمارگونه قلم به مزدان فراماسون بوده که مأموریت تخریب شخصیت این انسان الهی را داشتند.
متأسفانه جهالت و غفلت باعث شده که این مقصرین از خدا بی خبر بتوانند افکار مسموم خود را در اذهان عده ای جاهل و قاصر تزریق کرده و ذهنشان را مسموم نمایند!
✍️ اما واقعیت چیست؟🔰
⁉️چرا عناصر فراماسون مشروطه، مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) را متهم کردند که مخالف پیشرفت زنان و مدارس دخترانه بود!؟
⁉️چرا با قلم های مسموم خود این دروغ بزرگ را در تحریف نامه های خود ثبت نمودند تا به عنوان تاریخ مشروطه به خورد آیندگان دهند!؟
✍️ واقعیت این است که مرجع شهید علامه نوری(ره)، قصد اصلی دشمن و در رأسش #انگلیس_خبیث را دقیقا"، تشخیص داده بود👇
"نهادینه شدن فساد و فحشاء در مملکت شیعه با برداشتن #حجاب از سر #زنان و #دختران مسلمان و با استفاده از مدارس و محافل غربی"
✍️ پس این دیده بان بیدار اسلام که حقایق را می دید، می دانست و می فهمید و دستشان را می خواند و رو می کرد، باید طوری تخریب و حذف میشد که درس عبرتی برای سایرین باشد! اما گهی خیال باطل که ماه هیچگاه پشت ابر نمی ماند!
و شیخ نیز بیدی نبود که از این بادها بلرزد و خللی در عزمش به وجود آید. او باید مأموریت الهی خود را که همانا دفاع از اسلام ناب بود با شایستگی به پایان می رساند، که رساند.
⏪ شیخ، در مواجهه و مقابله با این توطئه و نقشه کثیف فساد انگیز، فقط اعتراض و انتقاد نمی کرد، بلکه مرد عمل در مسیر خیر و صلاح بود👇
⁉️ آیا میدانستید که؟
مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) از بانیان تأسیس اولیه مدارس دخترانه در تهران بوده ؛البته نه از نوع غربی🔰
💠 دکتر یعقوب توکلی(مورخ و پژوهشگر معاصر) :
شیخ فضلالله نوری نادیدههایی را دیده بود که دیگران نتوانستند ببینند، یکی از نکات جالب توجه در کارنامه شیخ فضلالله این بود که شیخ یکی از بانیان تأسیس اولیه مدارس دخترانه در تهران بود؛ البته نه از نوع غربی و فرنگی.
این واقعیتی است که "مونیکا رینگر" در کتاب «دین و گفتمان اصلاح فرهنگی در دوران قاجار» آن را مطرح میکند. این حقیقت، به توجه شیخ فضلالله به مسئله آموزش دختران اشاره دارد. در واقع #مراجع کسانی هستند که تأثیر فرهنگی عمیق در زندگی مردم داشتند.ایشان در تهران به طور جدی با فعالیتهایی که علیه اسلام و فرهنگ اسلامی اتفاق میافتد مقابله میکند [از جمله طرح فساد انگیز مدارس دخترانه غربی] و [برای مقابله] امکانات و منابع برای تحصیل دختران را [در قالب مدارس جدید دخترانه اسلامی] فراهم مینماید.
این در حالی است که در فضای ادبیات روشنفکری، شیخ به عنوان نماد تحجر و احیاناَ سدی در برابر هرگونه تغییر معرفی میشد،!/در مصاحبه با مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، کد مطلب ۵۹۱۵
⏪ اینکه شیخ فضل الله، مخالف حقوق زنان و تحصیلات ایشان بوده است. کاملا جعلی است و جز سایتهای معاند در هیچ کتاب تاریخی یافت نشد و با ادبیات شیخ هم سازگار نیست (جمله چه معنا دارد زن درس بخواند این عین اشاعه فحشاست!)
شیخ فضل الله نوری که خود از مؤسسان مدارس دخترانه بود و حتی با فرستادن زنان برای تحصیل در خارج از کشور هم با حفظ اصول شرعیه موافق بوده، دارای همسر و دختران فاضل و تحصیلکرده، چطور ممکن است متحجر باشد و مخالف پیشرفت زنان؟!
⏪ فتوای صریح و تاریخی شیخ در #تأیید مدارس جدید دخترانه و پسرانه اسلامی در مجموعه دو جلدیِ مکتوبات...شیخ، اثر مورخ معاصر، آقای محمد ترکمان، درج و ثبت تاریخ شده است.
شیخ درباره سایرحقوق #زنان نیز پیشتاز بود و حق تجارت، خرید و فروش ملک و آزادی در اداره اموال شان را به رسمیت می شناخت.
در حوزه امور مالى و اقتصادى از لحاظ قانونى و شرعى (بنا به فتوای مرجع شهید نوری) بين زنان و مردان تفاوتى وجود نداشت و زنان در اداره اموال خود آزادى تصميمگيرى داشتند که این خود حکایت از حفظ کرامت و منزلت مقام زن در افکار و عمل مرجع شهید علامه نوری دارد و این در حالیست که در همان زمان، مراجع حامی مشروطه در نجف برای زنان، چنین حقوقی را کمتر قائل بوده و یا اصلا" قائل نبودند! /
و خلاصه اینکه دست #انگلیس_خبیث و عواملش در تولید و نشر شایعات برای تخریب شخصیت الهی مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(اعلی الله مقامه) کاملا" واضح و هویداست.
🔰ادامه در بخش ششم🔰