✍علامه سید عبد الکریم لاهیجی را چه قدر می شناسیم؟
✳️علامه ای که در بازار، شاگردی می کرد.
👈 #اشاره: علامه سید عبدالکریم لاهیجی از شاگردان برجسته شیخ اعظم انصاری و سید حسین کوه کمره ای می باشد که در حوزه علمیه نجف تحصیل و تدریس کرد و به مقامات بلند علمی و عرفانی دست یافت. او وقتی به ایران بازگشت در تهران سکونت کرد و امامت مسجد مروی و تولیت مدرسه مروی را بر عهده داشت. ایشان داماد آیت الله حاج ملا علی کنی عالم معروف تهران شد.
🔹سیّد عبدالکریم لاهیجی بعد از وصول به مقام عالی علم و اجتهاد و فقه و سداد، بدون تودیع و خداحافظی با استادش شیخ انصاری به تهران آمد و به طور ناشناس به دَرِ مغازه ی یکی از تجار خیّر و پرهیزکار بازار، به نام مرحوم حاج ملّاحاجی، والد مبرور آیت الله حاج شیخ عباس حایری تهرانی می رود و به عنوان شاگردی مشغول کار می شود. رفقای وی خدمت مرحوم شیخ مرتضی انصاری می روند و از عزیمت او به تهران خبر می دهند.
🔸مرحوم شیخ از این که او بدون ملاقات وی به ایران رفته، ناراحت می شود. فوراً نامه ای به علامه حاج ملّاعلی کنی تهرانی می نویسد و از مقامات علمی و ورع ایشان خبر می دهد و توصیه و تأکید می کند که حتماً او را بیابد و از وجودش تقدیر و استفاده کنند. بعد از وصول نامه به مرحوم علّامه ملّاعلی کنی، او به انتظار آمدن سیّد عبدالکریم لاهیجی می نشیند و در صدد یافتن او می شود و عده ای از فضلا و غیره را مأمور می کند که در مدارس و یا مسافرخانه ها و غیره ایشان را پیدا کنند.
🔹حدود شش ماه می گذرد و از او خبری نمی رسد. پس از شش ماه روزی مرحوم حاج ملّاحاجی مذکور به آقا سیدعبدالکریم می گوید: به منزل حجت الاسلام حاج ملّاعلی کنی برو و بگو چند استخاره کنند و جواب آن را فوراً بیاور. آقای لاهیجی به منزل حاج ملّاعلی کنی می آید در موقعی که حاجی بالای منبر مشغول تدریس هستند و جمع کثیری از علما و فضلا تهران سر تا پا گوش به بیانات حاجی می دهند. پس مرحوم سیدعبدالکریم لاهیجی دم در نشسته و گوش به درس حاجی می دهد و ناگاه اشکالی به نظرش رسیده ایراد می کند. بعضی می گویند: آقا سیّد ساکت شو این جا جای حرف زدن نیست. مرحوم حاج ملّاعلی کنی می بیند اشکال وارد است. می فرماید: آقا ایرادش به موقع است. ما باید جوابی درست کنیم. مباحثه بین حاج ملّاعلی و آقا سیّد عبدالکریم ادامه پیدا می کند. حاجی، ناچار درس را تعطیل و فکر می کند این آقا باید شخص بزرگ و عالمی جلیل باشد. پس می گوید: آقا اهل کجا هستی؟ می گوید: لاهیجان. نام شما چیست؟ می گوید: سیّد عبدالکریم. مرحوم حاجی متوجه می شود که گم شده خود را یافته است. فوراً از جا برخاسته و او را در آغوش می گیرد و معانقه می کند و به جای خود می نشاند و می گوید: آقا جان! نزدیک ۶ ماه است که در انتظار شمایم و استفسار کامل از او می کند.
🔸مرحوم حاج ملا علی کنی بعداً دختر خود را به او تزویج کرده و تدریس مدرسه ی مروی را که آن روز مرکز حوزه ی علمیّه ی تهران بود و امامت جماعت آن جا را برعهده معظّم لّه می گذارد.
🔹 مرحوم آقا سیّد عبدالکریم بیش از ۲۰ سال متصدی درس و امامت مسجد و مدرسه ی مروی بودند و صدها نفر از علمای بزرگ تهران از محضر درس و اخلاق وی استفاده کردند.
◾️سرانجام علامه لاهیجی در سال ۱۳۲۳ق در تهران درگذشت و در قبرستان چهارده معصوم در نیم کیلومتری میدان شوش در تهران دفن شد.
منبع: مردان علم در میدان عمل، ج۷،
Eitaa.com/mafakheregilan
🍃🔹🍃🔹🍃🔹🍃🔹
@kowsarnewsgiulan