🌸🌿
شاهرخ، گنده لات محل بود. گذشتهی تاریکی داشت، اما با همهی بدیهاش، عاشق امام خمینی(ره) بود و روی بدنش جمله «من دیوانه خمینیام» رو خالکوبی کرده بود.
وقتی امام دستور اعزام به منطقه رو داد، شاهرخ ضرغام هم جزو اولین نفرها بود که توبهی حقیقی کرد و پشت پا زد به همهی لذتهای زودگذر دنیا و آخرش هم شد «حرّ انقلاب».
👌🏻حالا رازش چی بود که اسطوره شد؟ خودش میگه دعای خیر فقیری که یه شب سرد، کت خودم رو دادم بهش، نجاتم داد.
این آدم شد کسی که شهید چمران قسم میخورد رو اسمش!
و این همون تحقق وعدهی الهیه که فرمود: اگه هزاری هم خطا کرده باشی، توبه کنی و خوب بمونی، همهی بدیهات رو دربَست تبدیل به خوبی میکنم:
«مَنْ تَابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلًا صَالِحًا فَأُولَٰئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ»(فرقان ۷۰).
پس هیچوقت حق نداری بگی من دیگه گناهکارم، جایگاهی پیش خدا ندارم.
👌🏻فقط برا محکم کاری یه جایی یه کار خیری مخلصانه انجام بده که همون دستتو بگیره.
خدا ببینه تک خور نیستی، خودش روزی مادی و معنویت رو میرسونه.
بستگی به خودت داره رفیق! 😉
#در_محضر_قرآن
#سبک_زندگی
#معاونت_فرهنگی_آستانه_اشرفیه
🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸
@kowsarnewsguilan| کانال خبرگزاری حوزه علمیه خواهران گیلان
#یاران_امام_علیهالسلام
"ابوثمامه صائدی (صیداوی)
♦️عمر بن عبدالله، معروف به ابوثمامه، از چهره های سرشناس شیعه در کوفه بودند که در شجاعت و اسلحه شناسی زبان زد خاص و عام بود.
♦️ وقتی مسلم بن عقیل برای بیعت گرفتن از مردم وارد کوفه شدند، ابوثمامه را مسئول دریافت کمک های مالی و تهیه اسلحه کردند. وی پس از پراکنده شدن مردم از دور مسلم بن عقیل و پیش از شروع درگیری های کربلا، خود را از کوفه به کربلا رساند و در زمره یاران امام حسین علیه السلام قرار گرفت. نقل می کنند در روز عاشورا نزدیک ظهر خود را به امام حسین علیه السلام رساند و به آن حضرت گفت:
🔺 «جانم فدای تو دشمنان لحظه به لحظه به ما نزدیک تر می شوند. دوست دارم مانع حرکت آنها به سوی شما باشم، هرچند در این راه کشته شوم، اما قبل از شهادت می خواهم نماز ظهر را با تو بخوانم».
🔺 امام علیه السلام نگاهی به آسمان کردند و فرمودند: «نماز را به یاد ما آوردی؛ خدا تو را از نمازگزاران ذاکر قرار دهد». آن گاه ابوثمامه و جمعی دیگر با امام علیه السلام به نماز ایستادند. او پس از نماز به میدان رفته، به شهادت رسید."
#اولمحرم
#معاونت_فرهنگی_آستانه_اشرفیه
🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸
@kowsarnewsguilan| کانال خبرگزاری حوزه علمیه خواهران گیلان
#یاران_امام_حسین_علیه_السلام
عمروبن قرظه انصاری
♦️قرظه انصاری از اصحاب باوفای رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم بود که در جنگ احد شرکت کرد و از مکتب نوپای اسلام دفاع کرد.
پس از رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم در کوفه سکونت گزید و در جنگ های جمل و صفین و نهروان در رکاب امیرالمؤمنین علیه السلام به جهاد پرداخت. قرظه انصاری پسری داشت به نام عمرو که به همراه امام حسین علیه السلام در کربلا حضور یافت و محافظت از جان حضرت را عهده دار شد و هر تیر و شمشیری که به طرف امام حسین علیه السلام پرتاب می شد، به جان خود می خرید.
🔺 او در ماجرای حمله به لشکر عمرسعد این رجز را می خواند: «سپاه انصار باور دارند که من از اهل حرم دفاع می کنم. ضربت من ضربت جوانی سربلند و پیش آهنگ است. جان و مالم فدای حسین باد!» نقل می کنند وقتی در جنگ بر بدنش زخم بسیار وارد شد، در لحظات آخر ناگهان چشم باز کرد و به امام حسین علیه السلام عرض کرد: «ای فرزند رسول خدا، آیا شرط جان بازی به جای آوردم؟» حضرت فرمودند: «آری، سلام مرا به رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم برسان...».
#دوم_محرم
#معاونت_فرهنگی_آستانه_اشرفیه
🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸
@kowsarnewsguilan| کانال خبرگزاری حوزه علمیه خواهران گیلان
#یاران_امام_حسین_علیه_السلام
بکیر بن حرّ بن یزید ریاحی
♦️وقتی حرّ بن یزید ریاحی متوجه شد که عمرسعد مصمم است با امام حسین علیه السلام به جنگ بپردازد، به فرزند خود «بکیر» گفت:
«پسرم، بدن پدرت طاقت تحمّل آتش جهنم را ندارد. اگر با من موافقی به طرف حسین بن علی علیه السلام برویم».
بکیر با پدر موافقت کرد و در فرصت مناسب از لشکر عمر سعد کناره گیری کردند و خود را به اردوگاه امام حسین علیه السلام رساندند.
آن گاه که امام علیه السلام آن دو را پذیرفتند، حرّ به فرزند خود گفت: «الحمدالله که خداوند ما را از مصاحبت با این قوم ستم کار نجات داد. اکنون بر این قوم ظالم حمله کرده، از فرزند رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم دفاع کن».
به دنبال پیشنهادِ پدر، او از امام حسین علیه السلام اجازه گرفت و با سپاه عمر سعد به جنگ پرداخت تا به درجه شهادت نایل آمد. وقتی حرّ بالای سر فرزند آمد، چنین گفت: «خدای را سپاس که شهادت در رکاب مولایمان حسین علیه السلام را روزی تو ساخت».
#سوم_محرم
#معاونت_فرهنگی_آستانه_اشرفیه
🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸
@kowsarnewsguilan| کانال خبرگزاری حوزه علمیه خواهران گیلان
#یاران_امام_حسین_علیه_السلام
جَون بن خویّ
♦️جون خدمت گزار ابوذر غفاری بود. وی پس از رحلت ابوذر در ربذه به مدینه برگشت و خدمت امیرالمؤمنین علیه السلام بود. او مردی آگاه به اسلحه شناسی و تعمیر ادوات جنگی بود. پس از شهادت علی علیه السلام در خدمت امام حسن علیه السلام قرار گرفت.
وقتی مسئله حرکت امام حسین علیه السلام به مکه پیش آمد، به همراه آن حضرت از مدینه تا مکه و از آن جا تا کربلا آمد و لحظه ای از آن حضرت جدا نشد.
در روز عاشورا به حضور امام حسین علیه السلام آمد و اجازه جهاد خواست. امام علیه السلام به او فرمودند: «ای جون، تو گرچه همیشه با ما همراه بودی، اما اکنون اجازه داری که بروی و از این خطری که ما را تهدید می کند خود را نجات دهی».
جون گفت: «ای پسر رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم ، من در روزهای خوشی و راحتی در کنار شما بودم. آیا شایسته است که به هنگام روی آوردن سختی ها از شما دست بردارم؟» و بدین سان پای به میدان شهادت نهاد و مردانه در راه خدا جان داد.
#چهارم_محرم
#معاونت_فرهنگی_آستانه_اشرفیه
🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸
@kowsarnewsguilan| کانال خبرگزاری حوزه علمیه خواهران گیلان
#یاران_امام_حسین_علیهالسلام
مسلم بن عَوسجه اسدی
♦️مسلم بن عَوسجه از شجاعان نامی روزگار بود. هنگامی که مسلم بن عقیل از طرف امام حسین علیه السلام به کوفه آمد، مسلم بن عوسجه در گرفتن بیعت از مردم و گردآوری کمک های مالی مردم وکیل مسلم بود.
♦️ نقل می کنند در شب عاشورا وقتی امام حسین علیه السلام فرمود: «من بیعت خود را از گردن شما برداشتم، از پیش من بروید»، او عرض کرد: «ای پسر پیامبر آیا دست از تو برداریم و برویم؟! نه به خدا سوگند من از خدمت تو دور نمی شوم. اگر در یاری تو کشته شوم و باز زنده ام کنند و دوباره بکشند و جسدم را آتش زنند هم چنان همین کار را می کنم و هرگز از تو جدا نمی شوم».
♦️ پس از جنگ با دشمن وقتی بر زمین افتاد، حبیب بن مظاهر به او گفت: «اگر بعد از تو زنده بودم دوست داشتم وصیت می کردی تا آنچه می خواهی انجام دهم. ولی می دانم که من هم ساعتی بعد به تو ملحق خواهم شد». مسلم بن عوسجه گفت: «تنها وصیت من این است که تا جان در بدن داری دست از یاری حسین برنداری».
#پنجم_محرم
#معاونت_فرهنگی_آستانه_اشرفیه
🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸
@kowsarnewsguilan| کانال خبرگزاری حوزه علمیه خواهران گیلان