⏮ نیازی به جاسوس نیست.
▪️سه شنبه یکی از فرماندهان ارشد حزب الله ترور شد. و این بار هم نزدیک به همان الگوی قبلی. جلسه ای در ساختمانی، شناسایی زمانی و مکانی حضور سوژه، ساعت صفر، شلیک موشک به ساختمان و تمام! همان روش ترور شیخ صالح العاروری و حاج صادق و سردار زاهدی و...نشانی از قدرت اطلاعاتی مهیب موساد یا ضعف اطلاعاتی مقاومت و یا هر دو و یا هیچ کدام؟ بررسی این مساله زمان دیگری می طلبد و حال دیگری؛ اما فعلا و در این مجال کوتاه، فقط به یکی از دلایل موفقیت ترورهای اسرائیل می پردازیم و باقی را می گذاریم، شاید وقتی دیگر!
▪️چند ماه پیش بود که سیدِ نصرالله در سخنرانی اش به نکته جالبی اشاره کرد که "با وجود موبایل و دوربین های مداربسته در شهرک های جنوب، اسرائیل نیاز به جاسوس ندارد!!" و پشت بندش خیلی از هواخواهان سید سعی کردند موبایل هوشمند را بگذارند کنار. حداقل در جنوب. هر چند که از اولش هم معلوم بود جوگیر شدنی بیش نیست و با همان سرعتی که گذاشتن کنار، دوباره از کنار برداشتنش!
اما دلیل تاکید سید چه بود؟! این سوالی است که سعی می کنیم پاسخش را این جا بدهیم. جمع و جور و مختصر و با برخی فکت ها:
▪️گوشی هوشمند: خود من بارها آرزو کرده ام که ای کاش smartphone را بگذارم کنار. اما در لبنان، نمی شود! قصه این است که در لبنان تماس عادی بسیار گران است و چاره ای نیست جز پناه بردن به اینترنت و تماس های ارزان ترش(اصلا پنج سال پیش به خاطر گران شدن تعرفه واتساب بود که لبنان به هم ریخت و مثلا انقلاب شد!) بماند که شهرک های متعدد لبنان و راه های پرپیچ خمش ، گوگل مپ را باید و بماند که ترک سوشال مدیا مرض را شاید و...
▪️دوربین های مداربسته: چند وقت پیش، جنوب در حال ساخت مستندی بودیم که طرف درآمد که آقا فیلم برداری نکنید! که صاحب این پمپ بنزین آمریکا است و اینجا را سپرده به ما و با این دوربین های مداربسته می پایدمان. و جنوب پر است از مهاجرها. که یکی کسبش را رها کرده رفته ، دیگری خانه اش را ، آن یکی مزرعه اش را...و دوربین ها چشم های مراقب صاحبانش در اقصی نقاط عالم. و ايضا بهترین وسیله جاسوسی صاحبان سازنده اش. یعنی اروپایی ها و آمریکایی ها. و اضافه کن به خانه و زندگی مهاجران، فروشگاه ها را و مول ها را و موسسه ها را و...
▪️کالاهای آمریکایی: لبنانی ها نشنوند و نخوانند، جانم بگوید خدمتتان که لبنانی جماعت سخت اهل خودنمایی است! و کالای آمریکایی بهترین راه ارضای این گرفتاری! از گوشی آیفون گرفته تا لب تاب اپل و ماشین جی ام سی. (چرخ اقتصاد آمریکا را می چرخانند و مرگ بر آمریکا هم می گویند!) و کدام ساده دلی هست که خیال کند این ها فقط ابزار هستند و کالا که در سایه تئوری بیزینس ایز بیزینس بار خورده و آمده است این ور عالم؟!
▪️دارک وب: darkweb یکی دیگر بازارهای مکاره جاسوسی دشمن است. با آن دنیای زیرزمینی اش؛ و پستوهای مخوفش، و ساکنان ناشناخته اش. که فرصتی طلایی است برای موساد و دیگر سرویس های اطلاعاتی. موساد می تواند در دارک وب افراد مناسبش را شناسایی کند، پروژه اش را عرضه کند و پس از مدتی کوتاه تحویل بگیرد. زحمت پولش را هم که بیت کوین می کشد. خیلی تمیز و مرتب و خیلی پاکیزه.
آنچه شرحش رفت فقط برخی از راههای اختراق و نفوذ دشمن بود. راههایی که آن قدر متنوع است که به قول سیدِ نصرالله، نیازی به جاسوس باقی نمی گذارد!
▫️پ.ن: دلایل موفقیت عملیات های موساد خیلی زیاد است. از اختراق بگیر که گفتیم؛ تا قوت اطلاعاتی او و ضعف اطلاعاتی ما تا ترکیب جمعیتی لبنان، وجود مهاجران و... حقیقتش ابتدا در یادداشتی همه این ها را نوشتم و شرحی سردستی هم گذاشتم تنگش؛ اما دیدم در این شر و شور انتخاباتی کی حوصله این چیزها را دارد. از شرش گذشتم!
✍محمدسامان اقدامی(م.س.الف)
#موجبه_جزئیه
#لبنانولوژی
علی عبدی/ دیده بان تحرکات کریا
@kriyaasses
عماد و فؤاد
نمی دانم این تصویر سیدفواد و حاج عماد دقیقا مربوط به کی است. می خورد به دهه هشتاد میلادی باشد. یعنی اوایل تشکیل حزب الله. همان زمانی که اسرائیل به لبنان حمله کرد و تا بیروت رسید. و دومین پایتخت عربی را اشغال کرد.
روزهای عجیبی بود. عرفات و چریک های چپ گذاشتند و رفتند. ماندند عده ای جوان لبنانی و برخی دلاوران فلسطینی. تک و تنها. بی هیچ چیزی. امام موسی که چند سالی بود ربوده شده بود. چمران هم که تازه شهید شده بود. جوانان لبنانی بودند و ارتش تا بن دندان مسلح اسرائیل. که راست های لبنان هم یارش بودند. و چپ ها هم. این وسط همین جوان های پاپتی دور هم جمع شدند و در منطقه خـلده - که ورودی بیروت است - یک تانک اسرائیلی غنیمت گرفتند و دور شهر چرخاندند. که آن روزها کلی کار بود برای خودش. بعدها سپاه پیروز از فتح خرمشهر هم تصمیم گرفت ورود کند؛ که خمینی دستور تاریخی اش را به سپاهیانش داد: "برگردید!" راست می گفت. که "به جای اینکه خودتان بجنگید، بروید نیرو تربیت کنید."
و با چه محروميت و با چه مصیبتی این جوانان دور هم جمع شدند و یاد گرفتند و یاد دادند و جنگیدند. نه سازمانی بود، نه پولی و نه حتی امنیتی. خط مکتبی و فکر نهضتی بود که این ها را دور هم جمع می کرد. عماد را از جنوب و فواد را از بقاع. و چه کارها که نکردند! ناگفتنی! اول که اسرائیل را از بیروت بیرون کردند و تا جنوب عقب راندند. بعد بساط حزب بعث صدام را از لبنان جمع کردند. (طوری که یک شب گذشت و فردایش کلی فرمانده حزب بعث در لبنان کشته شده بودند. چه گونه؟ کسی نمیداند!) و کلی عملیات شهادت طلبانه. از انفجار مقر تفنگ داران آمریکایی گرفته تا انفجار پادگان اسرائیلی ها در صور و جنگ پنهان با سی آی ای و چه و چه و چه...ناگفتنی!
و روزها گذشت و گذشت. و حادثه ها از پی هم آمد. جوان هایی که روز به روز پخته تر می شدند لبنان را آزاد کردند، حماسه جنگ ۳۳ روزه را راه انداختند، قدرت فرامرزی شدند و به سوریه و عراق رفتند و چنان قدرتی گرفتند که وحشی ترین و ظالم ترین دولت دنیا را بترسانند و بلرزانند.
من نمی دانم چه قدر از آن جوان های نهضتی نسل اول باقی مانده اند. عماد رفت، بدرالدین رفت، فواد هم رفت. اما می دانم که امروز و سال ۲۰۲۴ مانند سال ۱۹۸۲ نیست. که مقاومت مجبور بود در هسته های کوچک پنهانی، روستا به روستا کمین کند و با آرپیجی تانکی را بزند و فرار. امروز مقاومت در اوج بالندگی است. و دشمن در اوج ذلت. که حتی نمی تواند پابرهنه های پهلوان حماس را از بین ببرد. چه رسد به دلاوران حزب الله. با آن رهبر شجاع صادقش. و شاگردان عماد و بدرالدین و فوادش. و چه راست گفت که إن تنصرالله ينصركم و يثبت أقدامكم
پ.ن: این "و یثبت أقدامكم" خیلی حرف دارد. خیلی. خیلی... یعنی نه تنها کمک تان می کند.بلکه کاری می کند مستقر شوید. ثبوت پیدا کنید. عجیب کتابی است قرآن، عجیب!
✍️ محمدسامان اقدامی(م.س.الف)
#موجبه_جزئیه
#لبنانولوژی
@kriyaasses
"و خدا با شماست"
دیروز سید در سخنرانی نکته ای گفت که شاید عده ای فکر کنند شعار باشد و لاپوشانی! اما شواهدی که در این چند روز در لبنان دیده ام بر گفته سیدِ صادقِ مقاومت ، صحه می گذارد. جناب نصرالله ضمن اعتراف به ضربه بزرگ صهیونیست ها گفت: "اگر خدا رحم نمی کرد فاجعه بزرگتر ازین ها می شد."
امروز یکی از دوستان ماجرایی را تعریف کرد که واقعا نشان دارد از لطف و رحمت خداوند و صحه اى است بر کلام سید:
سه شنبه اعلام کردند که یکی از جوانان منطقه شهید شده است. در جبهه جنوب. و چهارشنبه قرار است تشییعش کنند. چند روستا بالاتر. شبش هفده هیجده بی سیم آوردم خانه و گذاشتم در اتاق برای شارژ و استفاده در مراسم تشییع. آن هم در اتاقی که پاتوق بچه هایم است. خصوصا تک پسرم که مرغ خانه است و هیچ جا نمی رود!
روز چهارشنبه که شد به پسرم اصرار کردم که پاشو نمان خانه؛ شهید آورده اند. هر طور بود با اصرار و اکراه قبول کرد که بیاید. سر راه رفتیم یکی از دوستان را هم برداریم و برویم که گفت: بی سیم ها را آوردی؟ گفتم: آخ! یادم رفت. برگردیم بیاوریم؟ که گفت: نمی خواهد دیگر! خیلی دیر کردیم. گفتم خب فلانی -که مسئول منطقه است- بفهمد بدون بی سیم آمدیم گیر می دهد ها! اما خدا رو شکر فلانی هم درگیر اجراییات مراسم تشییع شد و یادش رفت و هیچ نگفت. از طرفی دخترم که مانده بود خانه، شوهرش زودتر آمد دنبالش که بروند مهمانی یکی از اقوام...و او هم رفت و یادش رفت پنجره اتاق را ببندد.
خلاصه رسیدیم مراسم تشییع شهید و وسط مراسم و در آن شلوغی، یکی مرا کشید کنار که بیا که باید سریع برویم خانه. "چی شده؟!" گفت چیزی نگو در راه بهت می گویم. خلاصه فهمیدم بی سیم ها همه با هم منفجر شده اند. هفده هجده بی سیم بمب گذاری شده! اما خدا رو شکر کسی در اتاق نبوده و تلفات جانی نداشته. پسر همیشه تنبلم که با من آمد تشییع. دخترم هم که شوهرش آمد دنبالش و رفتند مهمانی. و باز خدا را شکر که پنجره ها باز بوده وگرنه ترکش شیشه ها به اهالی اصابت می کرد. و باز خدا را بیشتر شکر که فراموش کردم بی سیم ها را با خودم ببرم تشییع شهید. و گرنه همه در مراسم منفجر می شد و کلی آدم مجروح و شهید می شدند. خدا رو هزار مرتبه شکر🙏🏼
هر چند برای عقل مادی، باور این حقایق سخت است. اما در مقابل چنین دشمنی با چنین قدرت مهیبی که پشتیبانی همه دنیا را با خود دارد نمی شد و نمی شود ایستاد مگر با قدرت توحیدی و ایمان به وعده الهی که "ان تنصروالله ينصركم و يثبت أقدامكم"
پ.ن: عنوان یادداشت، آیه زیبای سوره محمد صلی الله علیه و آله است. آنجا که به رزمندگان می گوید: سست نشوید و از جهاد دست نکشید که خدا با شماست!
✍️محمدسامان اقدامی
#موجبه_جزئیه
#لبنانولوژی