eitaa logo
کتاب سفید 📚
2هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
75 ویدیو
48 فایل
┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄ جهت شرکت در طرح به نشانی اینترنتی زیر مراجعه نمایید: 🌐 http://www.ktbsefid.ir ارتباط با ادمین: 🆔 @DabirKtbsefid
مشاهده در ایتا
دانلود
وقتی زاویه دید عیب و ایرادی داشته باشد خوانندگان متوجه آن میشوند؛ اگرچه در این حالت آنها دقیقاً نمیتوانند مشخص کنند که اشکال از زاویه دید است اما احساس میکنند شخصیت ها از آنها دورند یا حس میکنند زمان لق است یا به سختی میتوانند به خواندن ادامه دهند یا شاید آنها هنگام خواندن داستان بگویند: من اصلاً با قهرمان داستان احساس نزدیکی نمیکنم. راستش من تازه در فصل چهارم حدس زدم قهرمان اوست. تعداد شخصیتهای داستان چقدر زیاد است اینها همه نشانه عیب و ایراد زاویه دید است که میتوان آنها را با تجزیه و تحلیل و بازنویسی بیشتر درست کرد. جادوی زاویه دید | آلیشیا راسلی ┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄ 📒 @ktbsefid
نویسنده‌ها معمولاً آدم‌های خودانگیخته‌ای هستند. آن‌ها می‌نویسند چون به نوشتن مثل هوا احتیاج دارند. اما گاهی پیش می‌آید که خسته، بی‌انگیزه و نیازمند یک جرعه الهام می‌شوند. در چنین روزهایی که قلم به اصطلاح خشک می‌شود و تهی می‌شوند از انگیزه، داشتن مجموعه‌ای از جملات انگیزشی درباره نوشتن _ از نویسندگانی که مثل آن‌ها، مقابل صفحه‌ای خالی نشسته‌اند و جرئت آغاز کردن را در خود یافته‌اند _ کمک می‌کند تا در چند ثانیه دوباره انرژی بگیرند. برای دیدن این جملات سری به آخرین پست وبلاگ کتاب سفید بزنید👇 22 نقل قول الهام بخش برای نویسندگان ┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄ 📒 @ktbsefid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹جوانی، بهاران زندگانی و ارزشمندترین هدیه‌ای است که دست روزگار تنها یک بار فرصت لذت بردن از آن را به آدمی می‌بخشد 💫میلاد زیباترین گل باغ حسین (علیه‌السلام) و جوان رعنا و رشید امام حسین (علیه‌السلام)، حضرت علی اکبر (علیه‌السلام) و روز جوان مبارک‌ باد. ┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄ 📒 @ktbsefid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
داستان مینی‌مال چیست؟ داستان مینی‌مال یا داستانک معمولاً کوتاه‌ترین حالت روایت داستان، و غالباً در پی یک کشف ضربه‌زننده است؛ این کشف خواننده را با ایجاد شوک یا تمسخری غافلگیر می‌کند. به این نوع داستان‌ها، داستان ناگهانی، داستان لحظه، داستان برق‌آسا، داستان آتشین، داستان کارت‌پستالی، داستان کوتاه کوتاه و داستان طرح‌وار هم گفته می‌شود. نمونه‌ای از یک داستان مینی‌مال: روزی اتوبوس خلوتی در حال حرکت بود. پیرمردی با دسته‌گلی زیبا روی یکی از صندلی‌ها نشسته بود. مقابل او دخترکی جوان قرار داشت که بی‌نهایت شیفته‌ی زیبایی و شکوه دسته‌گل شده بود و بحظه‌ای از آن چشم برنمی‌داشت. زمان پیاده شدن پیرمرد فرا رسید. قبل از توقف اتوبوس در ایستگاه، پیرمرد از جا برخاست، به سوی دخترک رفت و دسته‌گل را به او داد و گفت: «متوجه شدم که تو عاشق این گل‌ها شده‌ای. آن‌ها را برای همسرم خریده بودم و اکنون مطمئنم که او از اینکه آن‌ها را به تو بدهم، خوشحال‌تر خواهد شد.» دخترک با خوشحالی دسته‌گل را پذیرفت و با چشمانش پیرمرد را که از اتوبوس پایین می‌رفت، بدرقه کرد و با تعجب دید که پیرمرد به سوی دروازه‌ی آرامگاه خصوصی آن سوی خیابان رفت و کنار در ورودی نشست. (دسته‌گل از پائولو کوئلیو) ✍️ میترا جاجرمی ┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄ 📒 @ktbsefid
کتاب سفید 📚
داستان مینی‌مال چیست؟ داستان مینی‌مال یا داستانک معمولاً کوتاه‌ترین حالت روایت داستان، و غالباً در پ
70 با توجه به توضیحات بالا، یک داستان مینی‌مال زیر 250 کلمه با موضوع «22 بهمن» بنویسید. بهترین داستانک در بخش داستان کوتاه کانال و سایت کتاب سفید منتشر خواهد شد. ┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄ 📒 @ktbsefid
در قرآن کریم به پیامبر اکرم (ص) توصیه می شود براي مردمان سرگذشت هاي گذشتگان را بخواند تا از آن عبرتبگیرند و در زندگی خود تفکر کنند. حافظ بهترین غزل سراي ایران و جهان نیز معترف است از قرآن آموخته، چه گونه غزل بسراید. همه قصه‌های قرآن واقعی و رئال هستند که در مجموع «قصص» که اسم مصدر قصه و به معنای سرگذشت است، جمع‌آوری شده‌اند. داستان حضرت یوسف هم احسن القصص و بهترین سرگذشت است. در رمان «جنگ و صلح» لئو تولستوی یکی از بهترین داستان‌نویسان جهان، می‌توان 1400 شخصیت و تیپ یافت. با این وجود وی معتقد است زیباترین قصه در تاریخ ادبیات جهان، داستان یوسف و زلیخا در قرآن است که چهل موضوع عبرت‌انگیز در آن وجود دارد. وی پس از خواندن این داستان در قرآن می‌گوید «جنگ و صلح» و «آناکارنینا»ی او مزخرف‌ترین چیزها هستند. ✍️ مریم بصیری ┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄ 📒 @ktbsefid
سلام و نور 🔹داستانک شما را خواندم. آفرین.خیلی خوب نوشتید! 🔹تعلیق و کشش به جا و تصاویر به اندازه بود. اما بهتر است چند نکته را مدنظر داشته باشید: 🔸اول اینکه به جای زبان محاوره از زبان معیار استفاده کنید(به جز دیالوگ‌ها) 🔸بهتر بود اگر این سرباز، اسرائیلی بود یا عضو سپاهی که بر حق نیست. درواقع این اجبار به حضور اگر پررنگ تر می‌بود، قصه نتیجه‌ی بهتری داشت. 🔸از علائم نگارشی بهره بگیرید. ✅راه نوشتنتان همواره روشن! ┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄ 📒 @ktbsefid
💡 خرامیدن 👈 معنا: راه رفتن از روی ناز و وقار و به‌زیبایی مثال: 1. در دو سمت پلکان ورودی قصر، دو استخر زیبا قرار داشت که بر امواج لاجوردیش چند قو به نرمی می‌خرامیدند. 2. بپوشید جوشن بر او برنشست/ به میدان خرامید و نیزه به دست (شاهنامه) ⁉️ شما با «خرامیدن» چه جمله‌ای می‌سازید؟ برایمان بفرستید 👇 @DabirKtbsefid ┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄ 📒 @ktbsefid
۱۰ فرمان نویسندگی: این راه، راهی نیست که کسی دستت را بگیرد و تا آخرش ببرد. این راه را باید خودت بروی، با پاهای خسته و دلِ مشتاق. اگر نویسنده‌ای، اگر در راهِ نویسندگی‌ای، یا حتی اگر سال‌هاست می‌نویسی و احساس می‌کنی که جایی در دلِ این مسیر، زنگار گرفته‌ای، این چند نکته را همیشه به خاطر داشته باش: ۱. هر روز بنویس. نویسندگی یک حرفه است، حتی اگر هنوز برای تو نان و آب نداشته باشد. هر روز چیزی بنویس، ولو یک بند، ولو یک جمله. چشمه‌ای که از دلِ زمین می‌جوشد، هرگز خشک نمی‌شود. ۲. قصه‌هایت را به پایان برسان. اگر به‌محض سخت شدنِ راه، یا با جوشش ایده‌‌ای جدید، نوشته‌ات را نیمه‌کاره رها کنی، هیچ‌وقت نویسنده نمی‌شوی. هیچ‌کس داستان‌های نیمه‌کاره را نمی‌خواند، چه رسد به اینکه آن‌ها را بخرد. ۳. قواعد را بیاموز. خوشبختانه نویسندگی، حرفه‌ای است که می‌شود آن را آموخت. بخوان، تا جایی که چشمانت خسته شود. رمان، کتاب‌های آموزش نویسندگی، بلاگ‌ها، نقدها، همه را بخوان. هرگز از یادگیری باز نمان. ۴. قواعد را بشکن. وقتی الفبای داستان‌نویسی را به‌درستی یاد گرفتی، از خط بیرون بزن. تجربه کن، راه‌های تازه بساز، فراتر از چارچوب‌های شناخته‌شده برو. ۵. منبع الهام خودت باش. ببین چه چیزهایی تو را به وجد می‌آورند، خودت را در میان‌شان غرق کن. پشتکار و خلاقیت، دشمنِ همیشگی بن‌بست‌های ذهنی‌اند. اجازه نده چیزی به نام «سد نویسندگی» بهانه‌ای برای دست کشیدن از نوشتن شود. ۶. از کارِ سخت شانه خالی نکن. نوشتن همیشه بازی و سرگرمی نیست. اگر می‌خواهی داستانی ماندگار بنویسی، باید سختی‌هایش را هم به جان بخری. تحقیق، طرح‌ریزی، ویرایش، این‌ها همان جاده‌های سنگلاخی‌اند که بدون عبور از آن‌ها، به مقصد نمی‌رسی. ۷. به دلِ خودت گوش کن، نه به بازار. داستان را برای خودت بنویس، برای دلت، برای چیزی که در عمق وجودت صدا می‌زند. اگر فقط برای بازار بنویسی، هم خودت را فریب داده‌ای، هم خواننده‌ات را. ۸. پوستت را کلفت کن. نقد، زهر نیست، اگرچه گاهی تلخ است. کسی که کارِ تو را نقد می‌کند، دشمن تو نیست. نویسنده‌ای که یاد نگیرد نقدها را بشنود، رشد نمی‌کند. از نقدهای سازنده استقبال کن. ۹. داستانت را رها کن. روزی که قصه‌ات از تو جدا شد و راهیِ جهان شد، دیگر مالِ تو نیست؛ مالِ خواننده‌هاست. بگذار زندگی کند، دست از کنترلش بردار، خوشحال باش که چیزی برای بخشیدن داری، و بعد، برو سراغ قصه‌ی بعدی. ۱۰. عاشق کاری که می‌کنی باش. ما نویسنده‌ها، خوشبختیم. هرچند راهِ نوشتن، پر از تنهایی، طرد شدن و انزواست، اما با کلمات، دنیایی می‌سازیم که هیچ چیز در دنیا با آن برابری نمی‌کند. این را هیچ‌وقت فراموش نکن. ✍ ک. ام. ویلند ┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄ 📒 @ktbsefid
در میان تاریکی 💡 مرد نابینا روز خوشی را در خانه دوستش گذراند.شب هنگام که می خواست به خانه برگردداز دوستش تقاضای فانوس کرد.دوستش با تعجب پرسید: «فانوس؟فانوس که در دیدن تو تأثیری ندارد؟» مرد نابینا جواب داد «فانوس را برای خودم نمی خواهم،برای مردم می خواهم که مرا ببینند و به من بر خورد نکنند.» فانوس را از دوستش گرفت و به راه افتاد.مسافتی نرفته بود که مردی باشدت بااو برخورد کرد.مرد نابینا فریاد زد:«نمی توانی حواست را جمع کنی؟مگر فانوس مرا نمی بینی؟» مرد بسیار مؤدبانه جواب داد «متاسفانه خیرآقا همان طور که می بینید من نابینا هستم.» نویسنده:استفان لاکنر ترجمه:اسدالله امرایی ┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄ 📒 @ktbsefid