#تلنگر 💢بزغاله💢 🌿کشاورزی فقیر، برغاله‌ای را از شهر خرید. با بزغاله به سمت روستای خود باز می‌گشت، تعدادی از #اوباش شهر او را دیدند و با خود گفتند که باید بزغاله را از مرد بگیریم و بساط جشن به پا کنیم. ✔️اما مشکل این بود که مرد روستایی، قوی هیکل بود و اوباش، جوانان روغن نباتی! ‼️عجب فکر نابی کردند! 🔺مرد روستایی داشت از شهر خارج می‌شد که یکی از اوباش جلوی او آمد و گفت: «سلام، صبح بخیر» +مرد روستایی: سلام. -ولگرد: برا چی این #سگ رو روی کولت گذاشتی؟ +مرد روستایی با خنده: دیوونه شدی؟! این که سگ نیست، بزه! -ولگرد: نه بابا! این سگه. اگه این طوری بری روستا، مردم می گن دیوونه شدی. 💠 مرد روستایی خندید و به راه خود ادامه داد. در راه برای اطمینان، پاهای #بز را لمس کرد و خیالش راحت شد که حیوان روی دوشش، بزغاله است. 🔺پیچ بعدی، ولگرد دوم آمد و دوباره همان سخنان ولگرد اول را تکرار کرد. +مرد روستایی خندید و گفت: آقا! این بزه، نه سگ! -ولگرد: کی به تو گفته که این حیوون بزه؟ گمونم سرت کلاه گذاشتن. ⭕️ ولگرد به راهش ادامه داد. 🍀روستایی بز را از دوشش پایین آورد تا ببیند موضوع چیست؟ قطعاً یک بزد بود اما #ترس در وجودش افتاد😕 که نکند دچار توهم شده باشد؟! 🌾مرد روستایی به سمت روستای خود برمی‌گشت که نفر سوم آمد و گفت: سلام، این سگ رو از کجا خریدی؟ خیلی سگ خوبیه. مرد روستایی دیگر شهامت نداشت که بگوید این یک بز است برای همین گفت: از شهر خریدمش. ❌ ترس، همه ی وجود مرد #قوی_هیکل را فرا گرفته بود. ✔️با خود فکر کرد که شاید بهتر باشد این حیوان را با خود به #روستا نبرد چرا که شاید مورد #سرزنش قرار بگیرد اما از طرفی برای خرید آن حیوان پول داده بود. 🔺در همین زمان که دودل شده بود، اوباش چهارم از راه رسید و به مرد روستایی گفت: « خیلی عجیبه! من تا حالا کسی رو ندیدم که #سگ بزاره روی کولش. نکنه فکر می‌کنی بزه؟» 🌿مرد روستایی دیگر واقعاً نمی‌دانست که این حیوان بز است یا سگ برای همین ترجیح داد خود را از شر آن حیوان خلاص کند. 🔸اطراف را نگاه کرد، کسی نبود. بز را که فکر می‌کرد سگ است، رها کرد و به روستا برگشت. ترجیح داد از پول خود بگذرد اما اهالی روستا او را #دیوانه خطاب نکنند. ✔️با این #حقه اوباش‌ توانستند بز را به راحتی و بدون هیچ گونه درگیری تصاحب کنند. ┈••✾•🍃🌺🍃•✾••┈ ✅ مراقب باشیم رسانه ها با این روش، داشته هایمان و از همه مهم تر اعتقاداتمان را از ما نگیرند! موضوع این داستان همان معنای #جنگ_نرم است. 🍀در این جنگ نرم حواسمان باشد #امام_زمان را از ما نگیرند. #جنگ_نرم #فضای_مجازی #عقائد #اخلاق #جنگ_روانی 🌐ارتباط با ادمین: @M_jafarian59 @kucheh_ye_khoda