eitaa logo
کلبه ی آرامش خدایی ♥️
1.5هزار دنبال‌کننده
5.1هزار عکس
8.6هزار ویدیو
149 فایل
کلبه ی آرامش ...همان جایی ست که ترا بخدا میرساند♥️ 🍁هرکه منظور خود از غیر خدا میطلبد 🍁چون گدایی است که حاجت ز گدا میطلبد! 🍀معرفی زندگی با نشاط 🍀پاسخ به سوالات 🍀بیان مطالب ناب 🍀مهمترین هدف تبلیغ امام زمان ارواحنافداه میباشد
مشاهده در ایتا
دانلود
32.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
... سه مدل برش خربزه👌 با من همراه باش👇 https://eitaa.com/kulbeye_aramesh ═══‌‌‌‌♥️ℒℴνℯ♥️═══
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
12.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
... ماجرای شنیدنی.... یا امام رضا خودتون میدونین چقدر دوستون داریم😭 با من همراه باش👇 https://eitaa.com/kulbeye_aramesh ═══‌‌‌‌♥️ℒℴνℯ♥️═══
6.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
... امشب به امام رضا میگیم... آقا ماهم غریبیم😭 با من همراه باش👇 https://eitaa.com/kulbeye_aramesh ═══‌‌‌‌♥️ℒℴνℯ♥️═══
Mojtaba Ramezani - Be Ali Begoo (320).mp3
11.08M
... بفرمایید.... آرامش علوی نوش جان کنیم💕 با من همراه باش👇 https://eitaa.com/kulbeye_aramesh ═══‌‌‌‌♥️ℒℴνℯ♥️═══
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🖌🌱🖌🌱🖌🌱🖌 🛑بیزاری پیامبر از بعضی از پدران مسلمان آخرالزمان ! ✳️روزی عده ای از کودکان در کوچه مشغول بازی بودند. 🌸پیامبر(صلی الله علیه و آله )در حین عبور, چشمش به آنها افتاد و خواست نقش بسیار بزرگ پدران و مسؤولیت سنگین آنها را در رشد کودک به همراهانشان گوشزدکند. 🌹فرمود: وای بر فرزندان آخرالزمان از دست پدرانشان! 🌾اطـرافـیـان پیامبر با شنیدن این جمله به فکر فرو رفتند! ✅فکر کردند شاید منظور پیامبر, فرزندان مشرکان است که در تربیت فرزندانشان کوتاهی می کنند. 🌾عرض کردند : یا رسول اللّه، آیا منظورتان مشرکین است ؟ 🌟فرمود:نـه،بلکه پدران مسلمانی را می گویم که چیزی از فرایض دینی رابه فرزندان خود نمی آموزند 🌹و اگـر فـرزنـدانشان پاره ای از مسائل دینی رافراگیرند, پدران آنها ایشان را از ادای این وظیفه باز می دارند. ⚡️تنهابه این قانع هستند که فرزندانشان از مال دنیا چیزی را به دست آورند..‌ 🌹آنگاه فرمود : من از این قبیل پدران بیزار و آنان نیز از من بیزارند... 📒پیوست: در عـصـر حاضر, دلیل دور بودن و ناآگاهی قشر عظیمی ازکودکان و نوجوانان از مسائل مذهبی، بی توجهی والدینشان به این مساله مهم است... 📒1 - مستدرک الوسائل , ج2 , ص 625 ‏با من همراه باش👇 https://eitaa.com/kulbeye_aramesh ═══‌‌‌‌♥️ℒℴνℯ♥️═══
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
... تا قیامت ای رضا جان سر زخاکت برندارم😭 😔 با من همراه باش👇 https://eitaa.com/kulbeye_aramesh ═══‌‌‌‌♥️ℒℴνℯ♥️═══
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ ... هر كه امشب ، مشهد است و با رضا ... يادي از ما هم كُند در آن سرا .... هر كه در كوي علي موسي الرضاست .... نام ما را هم بخوانَد بي صدا.... هر كه در دار الشفاي حضرت است .... بر مريض ما بخواهد يك دوا .... هر كه در دارالاجابش شد مقيم .... جاي اين دل هم كند شور و نوا ... هر كه امشب صحن سقاخانه است .... جاي ما هم نوشَد از جام صفا .... هر كه در آن روضه ي ايزد نماست .... پنجره فولاد بوسد جاي ما..... هر كه رفته تا به گوهر شاد او .... يك سلامي هم دهد از سوي ما ..... هر كه وارد گشته از باب الجواد ... خوش به حالش مي شود حاجت روا .... شام هجران است و من جا مانده ام😭 السلام اي مهربانم يا رضا♥️ با من همراه باش👇 https://eitaa.com/kulbeye_aramesh ═══‌‌‌‌♥️ℒℴνℯ♥️═══
✿‍✵✰ هـر شــ🌙ــب یـک ✰✵✿‍ داســتــان مـعـنــوی ✧✾════✾✰✾════✾✧ یک عروس و داماد تهرانی که تازه عروسی کرده بودند تصمیم می‌گیرند بنا به اصرار آقا داماد به مشهد بیایند ولی عروس خانم با این شرط حاضر میشه بیاد مشهد که فقط برن تفریح و دیدن طرقبه و شاندیز و اصلاً داخل حرم نروند و زیارت نکنند چند روزی هم که مشهد بودند را با تفریح و بازار و خرید گذراندند تا اینکه روز آخر شد و چمدان‌هایشان را داخل ماشینشان گذاشتند و از هتل خارج شدند وقتی به میدان پانزده خرداد یا به قول مشهدی‌ها میدان ضد رسیدند آقا داماد وقتی گنبد و گلدسته آقا رو دید ماشین را نگهداشت و سلامی به آقا داد و مشغول دعا بود که عروس خانم هم دستشو از ماشین بیرون آورد به تمسخر گفت: امام رضا بای بای خیلی مشهد خوش گذشت بای بای داماد ماشین را روشن کرد از مشهد خارج شدند توی راه بودند که عروس خانم خوابش برد تقریباً نزدیک ظهر بود و چند کیلومتری داشتند تا برسند به نیشابور که ناگهان عروس گریه کنان از خواب پرید و زار زار گریه می‌کرد! از شوهرش پرسید که الآن به کجا رسیدند؟ شوهرش هم جواب داد نزدیک نیشابور هستیم عروس هم در حالیکه گریه می‌کرد و رنگ پریده بود گفت برگردیم مشهد داماد هر چی اصرار کرد که چرا؟ ما صبح مشهد بودیم واسه چی برگردیم؟ عروس گفت: فقط برگردیم مشهد برگشتند به مشهد و وقتی رسیدند به نزدیک حرم عروس اصرار کرد که بروند حرم داماد با ادب هم اطاعت کرد ولی با اصرار فراوان دلیل گریه و اصرار برگشتن و حرم رفتن را از خانمش جویا شد که عروس خانم اینطور جواب داد: وقتی در ماشین خواب بودم خواب دیدم که داخل حرم امام رضا ایستاده و یکی از خادم‌ها هم داره اسامی زائرین را برایشان می‌خوانند و امام رضا هم تائید می‌کند و برای زوارش مهر تائید می‌زنند تا اینکه امام رضا گفتند: که چرا اسم این خانم (عروس) را نخواندی؟ خادم هم جواب داد که آقاجان ایشان این چند روزی که مشهد آمده بودند به زیارت شما نیامده و اعتنایی به حرم و زیارت شما نداشتند آقا... امام رضا جواب داد که اسم ایشان را هم داخل لیست زائرین ما بنویسید این خانم وقت رفتن و خروج از مشهد از من خداحافظی کردند و تشکر کردند پس ایشان هم زائر ما بودند ‌با من همراه باش👇 https://eitaa.com/kulbeye_aramesh ═══‌‌‌‌♥️ℒℴνℯ♥️═══
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جاتون خالی ..... حلیم.....😊 با من همراه باش👇 https://eitaa.com/kulbeye_aramesh ═══‌‌‌‌♥️ℒℴνℯ♥️═══